progestin

/proˈdʒeˌstɪn//proˈdʒeˌstɪn/

progesterone ش، هورمون مربوط به قبل از دوره حاملگی

جمله های نمونه

1. Objective To investigate the effect of progestin on the gene expression and production of osteocalcin in vitro in fetal rat calvarial osteoblasts.
[ترجمه گوگل]هدف بررسی اثر پروژسترون بر بیان ژن و تولید استئوکلسین در شرایط آزمایشگاهی در استئوبلاست های جمجمه موش جنینی
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی تاثیر of بر بیان ژن و تولید of در آزمایشگاه جنینی موش fetal calvarial osteoblasts می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The sex hormone such as progestin, testosterone and dihydrotheelin, etc.
[ترجمه گوگل]هورمون های جنسی مانند پروژسترون، تستوسترون و دی هیدروتلین و غیره
[ترجمه ترگمان]هورمون جنسی مانند هورمون مردانه، هورمون تستوسترون و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Concomitant progestin therapy is not necessary.
[ترجمه گوگل]درمان همزمان پروژسترون ضروری نیست
[ترجمه ترگمان]درمان progestin progestin ضروری نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The minipill, also known as the progestin-only birth control pill, is an oral contraceptive that contains the hormone progestin.
[ترجمه گوگل]مینی پیل که به عنوان قرص ضد بارداری فقط حاوی پروژسترون نیز شناخته می شود، یک قرص ضد بارداری خوراکی است که حاوی هورمون پروژسترون است
[ترجمه ترگمان]minipill که به عنوان قرص کنترل تولد نیز شناخته می شود، یک وسیله پیش گیری دهانی است که هورمون progestin را شامل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Conclusion: The curettage plus progestin therapy is applicable and effective in treating the climacterium dysfunction uterine bleeding.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: کورتاژ به همراه پروژسترون درمانی در درمان اختلال عملکرد کلیماکتریوم در خونریزی رحمی قابل اجرا و مؤثر است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: روش درمانی curettage به علاوه درمان progestin در درمان خونریزی dysfunction climacterium موثر و موثر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Progestin is used to offset the heightened risk of uterine cancer from taking estrogen.
[ترجمه گوگل]پروژستین برای جبران خطر افزایش سرطان رحم ناشی از مصرف استروژن استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]progestin برای جبران ریسک بالای سرطان رحمی از استروژن به کار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The FDA notes that adding a progestin to postmenopausal estrogen therapy has been shown to reduce the risk for endometrial hyperplasia, which may be a precursor to endometrial cancer.
[ترجمه گوگل]FDA خاطرنشان می کند که نشان داده شده است که افزودن پروژسترون به استروژن درمانی پس از یائسگی خطر هیپرپلازی آندومتر را کاهش می دهد، که ممکن است پیش ساز سرطان آندومتر باشد
[ترجمه ترگمان]FDA اشاره می کند که افزودن یک progestin به postmenopausal استروژن، خطر ابتلا به endometrial hyperplasia را کاهش داده است که ممکن است عامل اولیه سرطان endometrial باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Mifepristone is an anti - progestin. It is widely used as a convenient, safe and effective emergency contraceptive.
[ترجمه گوگل]میفپریستون یک ضد پروژسترون است این به طور گسترده ای به عنوان یک ضد بارداری راحت، ایمن و موثر استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]Mifepristone یک ضد - است این روش به طور گسترده به عنوان وسیله ای مناسب، ایمن و موثر برای پیش گیری از بارداری مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The progestin dose in a minipill is lower than the progestin dose in a combination oral contraceptive pill.
[ترجمه گوگل]دوز پروژسترون در یک قرص کوچک کمتر از دوز پروژسترون در یک قرص ضد بارداری خوراکی ترکیبی است
[ترجمه ترگمان]دوز progestin در a کم تر از مقدار progestin در یک قرص پیش گیری از بارداری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Conclusion: The curettage plus progestin therapy applicable and effective in treating the climacterium dysfunction uterine bleeding.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: کورتاژ به همراه پروژسترون درمانی در درمان اختلال عملکرد کلیماکتریوم در خونریزی رحم قابل اجرا و مؤثر است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: The به علاوه درمان progestin، در درمان خونریزی dysfunction climacterium موثر و موثر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Any of various substances having progestational effects; a progestin.
[ترجمه گوگل]هر یک از مواد مختلف که اثرات پروژستاتیکی دارند یک پروژسترون
[ترجمه ترگمان]هر یک از مواد مختلف دارای اثرات مخرب هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. OBJECTIVE:Purpose To study the expression of P53 mutation protein, estrin receptor(ER)and progestin receptor(PR)in mammary cancer and their relativity.
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه بیان پروتئین جهش P53، گیرنده استرین (ER) و گیرنده پروژسترون (PR) در سرطان پستان و نسبیت آنها
[ترجمه ترگمان]OBJECTIVE: هدف مطالعه بیان پروتیین جهش p۵۳، گیرنده estrin (ER)و گیرنده progestin (PR)در سرطان پستان و نسبیت آن ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The researchers note that women who had used more androgenic types of progestin formulas had higher serum levels of progesterone during early pregnancy.
[ترجمه گوگل]محققان خاطرنشان کردند که زنانی که از انواع آندروژنیک بیشتر از فرمول های پروژسترون استفاده کرده بودند، سطح سرمی پروژسترون بالاتری در اوایل بارداری داشتند
[ترجمه ترگمان]محققان به این نکته توجه دارند که زنانی که از انواع androgenic of استفاده کرده اند، در دوران بارداری زودهنگام سطح سرم را به میزان پروژسترون، افزایش دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Monophasic. In this type of combination birth control pill, each active pill contains the same amount of estrogen and progestin.
[ترجمه گوگل]تک فازی در این نوع قرص های ترکیبی ضد بارداری، هر قرص فعال حاوی همان مقدار استروژن و پروژسترون است
[ترجمه ترگمان]monophasic در این نوع از قرص کنترل تولد، هر قرص فعال دارای مقدار مشابه استروژن و progestin است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس