1. If the egg is not fertilised oestrogen and progesterone decrease.
[ترجمه گوگل]اگر تخمک بارور نشود، استروژن و پروژسترون کاهش می یابد
[ترجمه ترگمان]اگر میزان هورمون استروژن کم شود و میزان پروژسترون کاهش یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Pain-Free Progesterone: Women undergoing infertility treatment are sometimes required to undergo daily injections to deliver the hormone progesterone.
[ترجمه گوگل]پروژسترون بدون درد: زنانی که تحت درمان ناباروری قرار میگیرند، گاهی اوقات نیاز به تزریق روزانه برای تحویل هورمون پروژسترون دارند
[ترجمه ترگمان]درد و رنج جنسی: زنانی که تحت درمان ناباروری قرار دارند، گاهی اوقات برای انجام تزریقات روزانه مورد نیاز برای دریافت هورمون پروژسترون، مورد نیاز قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. For her, coitus releases progesterone into her system, calming her, but not taking her into sleep.
[ترجمه گوگل]برای او، مقاربت، پروژسترون را در سیستم او آزاد می کند، او را آرام می کند، اما او را به خواب نمی برد
[ترجمه ترگمان]برای او مصنوعی است که باعث آرامش او می شود و او را آرام می کند، اما او را به خواب نمیبره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Early in the cycle, when progesterone levels are low, women generally get less deep, restorative sleep.
[ترجمه گوگل]در اوایل چرخه، زمانی که سطح پروژسترون پایین است، زنان معمولاً خواب عمیق و ترمیمی کمتری دارند
[ترجمه ترگمان]در اوایل این دوره زمانی که سطح پروژسترون کم است، زنان عموما به خواب عمیق و ترمیمی دچار می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The FDA has approved Crinone for progesterone therapy.
[ترجمه گوگل]FDA کرینون را برای درمان پروژسترون تایید کرده است
[ترجمه ترگمان]سازمان غذا و دارو Crinone را برای پروژسترون تغذیه کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Elevated progesterone levels mimic pregnancy and this delays ovulation, prevents fertilisation or stops implantation of the embryo in the womb.
[ترجمه گوگل]افزایش سطح پروژسترون شبیه بارداری است و این امر باعث تاخیر در تخمک گذاری، جلوگیری از لقاح یا توقف لانه گزینی جنین در رحم می شود
[ترجمه ترگمان]در غیاب پروژسترون، بارداری و این تاخیر در مرحله تخمک گذاری از fertilisation fertilisation جلوگیری می کند و یا مانع از کاشت جنین در رحم می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. As pregnancy progresses, the placenta secretes more progesterone which peaks midway into the third trimester and then levels off.
[ترجمه گوگل]با پیشرفت بارداری، جفت پروژسترون بیشتری ترشح می کند که در اواسط سه ماهه سوم بارداری به اوج خود می رسد و سپس سطح آن کاهش می یابد
[ترجمه ترگمان]با پیشرفت بارداری، جفت شدگی بیشتر بوجود می آید که در طول سه ماهه سوم به اوج خود می رسد و بعد از آن شروع می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. A progestational hormone, C20H26O similar in effect to progesterone, used especially in oral contraceptives.
[ترجمه گوگل]یک هورمون پروژستاتیک، C20H26O که اثر مشابه پروژسترون دارد، به ویژه در داروهای ضد بارداری خوراکی استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]یک هورمون progestational، به ویژه در اثر پروژسترون، به خصوص در پیش گیری از بارداری شفاهی مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Conclusion Progesterone is neuroprotective on the hippocampal neurons of gerbil following transient forebrain ischemia.
[ترجمه گوگل]نتیجهگیری پروژسترون روی نورونهای هیپوکامپ ژربیل به دنبال ایسکمی گذرا پیشمغز محافظ عصبی است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری progesterone بر روی نورون های hippocampal of پس از ایسکمی گذرا forebrain neuroprotective قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. If the egg is fertilized, the placenta produces progesterone, whose effects include preparing the mammary glands for lactation. Many forms of oral contraception use a synthetic progesterone.
[ترجمه گوگل]اگر تخمک بارور شود، جفت پروژسترون تولید می کند که اثرات آن شامل آماده سازی غدد پستانی برای شیردهی است بسیاری از اشکال پیشگیری از بارداری خوراکی از پروژسترون مصنوعی استفاده می کنند
[ترجمه ترگمان]اگر تخم بارور شود، جفت پروژسترون تغذیه می کند که اثرات آن شامل آماده کردن غدد پستان برای شیردهی می باشد بسیاری از اشکال جلوگیری از بارداری شفاهی از پروژسترون مصنوعی استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Objective: To investigate the regulation of estradiol and progesterone on leukocyte and lymphocyte of peripheral blood in ovariectomized mice.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی تنظیم استرادیول و پروژسترون بر روی لکوسیت و لنفوسیت خون محیطی در موش های تخمدان برداشته شده
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی مقررات of و پروژسترون در leukocyte و فوران خون محیطی در موش های صحرایی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Steroid hormone series: Progesterone, 16 - DPA, DHEA Plant extract: synephrine, Resveratrol, artemisinin and the derivatives of artemisinin.
[ترجمه گوگل]سری هورمون های استروئیدی: پروژسترون، 16 - DPA، DHEA عصاره گیاهی: سینفرین، رسوراترول، آرتمیزینین و مشتقات آرتمیزینین
[ترجمه ترگمان] [ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. All the sex hoymones, e . g. estrogens, progesterone, and testosterone, are steroids.
[ترجمه گوگل]همه هویمون های جنسی، e g استروژن، پروژسترون و تستوسترون، استروئید هستند
[ترجمه ترگمان] همه the سکس، ای ج estrogens، پروژسترون و تستسترون، استروئید هستن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Corticosterone, progesterone, estradiol a nd deoxycorticosterone showed no effects on the glycine uptake in spinal cord synaptosomes.
[ترجمه گوگل]کورتیکوسترون، پروژسترون، استرادیول و دئوکسی کورتیکوسترون هیچ تاثیری بر جذب گلیسین در سیناپتوزوم های نخاعی نشان ندادند
[ترجمه ترگمان]در همین اواخر در همین اواخر در اثر تحریک نسبت گلایسین در طناب نخاعی بیش از چهل و چهل و دو بار شاهد هیچ گونه تاثیری بر میزان جذب در ناحیه طناب نخاعی شرکت نداشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Women may respond to the unpleasant feelings associated with the peak progesterone levels by increasing their caffeine intake.
[ترجمه گوگل]زنان ممکن است با افزایش مصرف کافئین به احساسات ناخوشایند مرتبط با اوج سطح پروژسترون پاسخ دهند
[ترجمه ترگمان]زنان ممکن است در واکنش به احساسات ناخوشایند مرتبط با غیاب پروژسترون، با افزایش مصرف کافئین خود واکنش نشان دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید