1. The profundity of this book is achieved with breathtaking lightness.
[ترجمه گوگل]عمق این کتاب با سبکی نفس گیر به دست آمده است
[ترجمه ترگمان]عمق این کتاب با سبکی نفس گیر به دست می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. He pretended profundity by eye - beamings at people.
[ترجمه گوگل]او با چشم تظاهر به ژرف اندیشی کرد - پرتوهای نورانی به مردم
[ترجمه ترگمان]اون به مردم فکر می کرد که عمق چشم مردم رو جلب کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He lacked profundity and analytical precision.
[ترجمه گوگل]او فاقد عمق و دقت تحلیلی بود
[ترجمه ترگمان]او precision عمیق و تحلیلی نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He impressed his audience by the profundity of his knowledge.
[ترجمه گوگل]او مخاطبان خود را با ژرفای دانش خود تحت تأثیر قرار داد
[ترجمه ترگمان]او تحت تاثیر دانش و دانش او قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The cartoon version lacks the profundity of the original text.
[ترجمه گوگل]نسخه کارتونی فاقد عمق متن اصلی است
[ترجمه ترگمان]نسخه کارتونی آن عمق متن اصلی را ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. This is an error of great profundity.
7. He didn't understand the profundity of Estabrook's pain; he was too chilly, too remote.
[ترجمه گوگل]او عمق درد استبروک را درک نکرد او خیلی سرد بود، خیلی دور
[ترجمه ترگمان]او عمق درد s را درک نمی کرد؛ او بیش از حد سرد بود، خیلی دور از دسترس بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. That is to say that conceptual profundity must be balanced by clarity of content and simplicity of form.
[ترجمه گوگل]به این معنا که عمق مفهومی باید با وضوح محتوا و سادگی شکل متعادل شود
[ترجمه ترگمان]لازم به ذکر است که عمق مفهومی باید با وضوح محتوا و سادگی شکل متعادل شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Fairy tales have a surprising profundity.
[ترجمه گوگل]افسانه ها عمق شگفت انگیزی دارند
[ترجمه ترگمان] داستان های پریان، عمق زیادی دارن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. With an integration of current events with historical profundity, of the courage for exposure and criticism with narrative exquisiteness, and of the incisiveness of relevant issues wit.
[ترجمه گوگل]با ادغام وقایع جاری با ژرفای تاریخی، شهامت برای افشای و انتقاد با ظرافت روایی، و با دقت موضوعات مرتبط
[ترجمه ترگمان]با ادغام رویداده ای فعلی با عمق تاریخی، از شهامت افشا و انتقاد با exquisiteness روایت، و از the موضوعات مربوط به موضوعات مرتبط
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The contrariety and profundity in the narration of "the sick child" are worth paying close attention to.
[ترجمه گوگل]تناقض و ژرف گویی در روایت «فرزند بیمار» قابل تأمل است
[ترجمه ترگمان]عمق و عمق روایت \"بچه بیمار\" ارزش توجه بیشتری به آن دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The Chinese's sex is aesthetic apt reservation and profundity, avoid coltish with superficial, it emphasizes self-respect, self-love, it makes the nature of people more good.
[ترجمه گوگل]جنسیت چینیها محفوظ بودن و ژرفشناسی زیباییشناختی است، از رفتارهای سطحی پرهیز کنید، بر احترام به خود، عشق به خود تأکید میکند، طبیعت مردم را خوبتر میکند
[ترجمه ترگمان]جنس چینی از نظر زیبایی شناختی، reservation و عمیق است، و از coltish با سطحی اجتناب می کند، بر خود احترام، خود - عشق تاکید می کند و باعث می شود که ماهیت مردم بیشتر شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Here, you can subtly savor the profundity of its unique history.
[ترجمه گوگل]در اینجا، می توانید به طرز ماهرانه ای از عمق تاریخ منحصر به فرد آن لذت ببرید
[ترجمه ترگمان]در اینجا، می توانید با زیرکی عمیق تاریخ منحصر به فرد آن را بچشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Alice Walker's writing abounds with originality and profundity.
[ترجمه گوگل]نوشته های آلیس واکر سرشار از اصالت و عمق است
[ترجمه ترگمان]نوشته های الیس پر از ابتکار و عمق و عمق فراوان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Marxist economic cycle theory has more profundity meanings.
[ترجمه گوگل]نظریه چرخه اقتصادی مارکسیستی معانی عمیق تری دارد
[ترجمه ترگمان]نظریه چرخه اقتصادی مارکسیست معانی عمیق تری دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید