1. The pharmaceutical company has been charged with profiteering from the AIDS crisis.
[ترجمه گوگل]این شرکت داروسازی به سودجویی از بحران ایدز متهم شده است
[ترجمه ترگمان]شرکت داروسازی به بهره برداری از بحران ایدز متهم شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Rent controls were introduced to prevent profiteering.
[ترجمه گوگل]کنترل اجاره بها برای جلوگیری از سودجویی وضع شد
[ترجمه ترگمان]کنترل اجاره برای جلوگیری از سودجویی معرفی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Profiteering in a time of shortage is wrong.
[ترجمه گوگل]سودجویی در زمان کمبود کار اشتباهی است
[ترجمه ترگمان]کمبود در زمان کمبود اشتباه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The army, where profiteering and corruption was endemic, had profitable interests to protect, especially its involvement in drug trafficking.
[ترجمه گوگل]ارتش که در آن سودجویی و فساد عمومیت داشت، منافع سودآوری برای محافظت داشت، به ویژه مشارکت در قاچاق مواد مخدر
[ترجمه ترگمان]ارتش که در آن بهره برداری و فساد همه گیر بود، به ویژه به دخالت در قاچاق مواد مخدر، منافع سودآور داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. As food supplies dwindled, complaints against profiteering became more vociferous.
[ترجمه گوگل]با کاهش ذخایر مواد غذایی، شکایات علیه سودجویی پر سر و صداتر شد
[ترجمه ترگمان]از آنجا که منابع غذا کاهش پیدا کرد، شکایت علیه profiteering بیشتر به صدای بلند بدل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Real fans, they say, need protecting; profiteering must be stopped.
[ترجمه گوگل]آنها می گویند که هواداران واقعی نیاز به محافظت دارند باید جلوی سودجویی گرفته شود
[ترجمه ترگمان]آن ها می گویند که طرفداران واقعی به حفاظت نیاز دارند؛ سودجویی باید متوقف شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. He denies there is any profiteering.
[ترجمه گوگل]او وجود هرگونه سودجویی را رد می کند
[ترجمه ترگمان]او انکار می کند که هیچ profiteering وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Profiteering price-hikes, and worsening inequalities between different social groups were the problems which beset Deng's reform programme.
[ترجمه گوگل]افزایش سودجویانه قیمت ها، و تشدید نابرابری بین گروه های مختلف اجتماعی، مشکلاتی بود که بر برنامه اصلاحات دنگ دامن زد
[ترجمه ترگمان]افزایش قیمت ها، و بدتر شدن نابرابری بین گروه های مختلف اجتماعی، مشکلاتی است که برنامه اصلاحات دنگ را به ستوه آورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The shams and the profiteers would also be passed over.
[ترجمه گوگل]از شمع ها و سودجویان نیز گذشت
[ترجمه ترگمان]وی افزود که شمس اف و سودجویان نیز به پایان خواهند رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. A dog official & profiteer common ground : Has no way to reason with!
[ترجمه گوگل]محل مشترک یک مقام سگ و سودجو: راهی برای استدلال ندارد!
[ترجمه ترگمان]یک سگ به عنوان یک سگ در زمینه مشترک، گفت: هیچ راهی ندارد که عقل داشته باشد!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Schindler: I'm a profiteer of slave labor. I am a criminal.
[ترجمه گوگل]شیندلر: من سودجوی کار برده هستم من یک جنایتکار هستم
[ترجمه ترگمان]من اهل کار کردن هستم من یک تبهکار هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. If can play game already, can profiteer again, it is good to should have many so!
[ترجمه گوگل]اگر می توانید بازی در حال حاضر بازی، می تواند سود دوباره، خوب است که باید بسیاری از آن!
[ترجمه ترگمان]اگر هم اکنون می تواند بازی کند، باز هم profiteer، خوب است که بسیاری از این چیزها را داشته باشیم!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. He tried to profiteer from this dirty deal.
[ترجمه گوگل]او سعی کرد از این معامله کثیف سود ببرد
[ترجمه ترگمان]او سعی کرد از این معامله کثیف کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. You are certainly a profiteer. Hopefully you will be as enterprising during our time working together.
[ترجمه گوگل]شما مطمئناً یک سودجو هستید امیدواریم در طول مدت همکاری ما به همان اندازه مبتکر باشید
[ترجمه ترگمان]تو واقعا a امیدوارم که در طول زمان ما با هم کار کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید