profiling
تخصصی
پیشنهاد کاربران
شرح حال
🔸 معادل فارسی:
- پروفایل سازی / شناسایی الگو
- در علوم اجتماعی: برچسب زنی یا دسته بندی افراد
- در علوم رایانه: تحلیل عملکرد یا رفتار سیستم
________________________________________
... [مشاهده متن کامل]
🔸 تعریف ها:
1. ** ( اجتماعی – حقوقی ) :**
فرآیند دسته بندی یا قضاوت افراد بر اساس ویژگی های ظاهری، قومی، نژادی یا رفتاری.
مثال: Racial profiling is considered discriminatory.
پروفایل سازی نژادی تبعیض آمیز محسوب می شود.
2. ** ( پلیسی – امنیتی ) :**
ایجاد پروفایل رفتاری یا روانی برای مظنونان یا مجرمان جهت پیش بینی اقدامات آینده.
مثال: Criminal profiling helps investigators understand suspects.
پروفایل سازی جنایی به کارآگاهان درک مظنونان را کمک می کند.
3. ** ( فنی – رایانه ای ) :**
تحلیل عملکرد نرم افزار یا سخت افزار برای شناسایی نقاط ضعف یا بهینه سازی.
مثال: Code profiling shows which functions are slow.
پروفایل سازی کد نشان می دهد کدام توابع کند هستند.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
categorization – stereotyping – behavioral analysis – performance analysis – identification
________________________________________
🔸 نکته ی فرهنگی و اضافی:
- در علوم اجتماعی، *profiling* اغلب بار منفی دارد چون می تواند منجر به تبعیض شود ( مثلاً racial profiling ) .
- در علوم جنایی، بار مثبت دارد چون به شناسایی الگوهای رفتاری مجرمان کمک می کند.
- در علوم رایانه، کاملاً فنی و بی طرف است و به معنای تحلیل عملکرد سیستم است.
=
=

- پروفایل سازی / شناسایی الگو
- در علوم اجتماعی: برچسب زنی یا دسته بندی افراد
- در علوم رایانه: تحلیل عملکرد یا رفتار سیستم
________________________________________
... [مشاهده متن کامل]
🔸 تعریف ها:
1. ** ( اجتماعی – حقوقی ) :**
فرآیند دسته بندی یا قضاوت افراد بر اساس ویژگی های ظاهری، قومی، نژادی یا رفتاری.
مثال: Racial profiling is considered discriminatory.
پروفایل سازی نژادی تبعیض آمیز محسوب می شود.
2. ** ( پلیسی – امنیتی ) :**
ایجاد پروفایل رفتاری یا روانی برای مظنونان یا مجرمان جهت پیش بینی اقدامات آینده.
مثال: Criminal profiling helps investigators understand suspects.
پروفایل سازی جنایی به کارآگاهان درک مظنونان را کمک می کند.
3. ** ( فنی – رایانه ای ) :**
تحلیل عملکرد نرم افزار یا سخت افزار برای شناسایی نقاط ضعف یا بهینه سازی.
مثال: Code profiling shows which functions are slow.
پروفایل سازی کد نشان می دهد کدام توابع کند هستند.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
________________________________________
🔸 نکته ی فرهنگی و اضافی:
- در علوم اجتماعی، *profiling* اغلب بار منفی دارد چون می تواند منجر به تبعیض شود ( مثلاً racial profiling ) .
- در علوم جنایی، بار مثبت دارد چون به شناسایی الگوهای رفتاری مجرمان کمک می کند.
- در علوم رایانه، کاملاً فنی و بی طرف است و به معنای تحلیل عملکرد سیستم است.
=
=

نمایه گزاری
نمایه سنجی
نمایه سازی
نمایه سنجی
نمایه سازی
profiling ( زیست شناسی - پروتگان شناسی )
واژه مصوب: رُخ نمانگاری
تعریف: تهیۀ یا ترسیم رُخ نما
واژه مصوب: رُخ نمانگاری
تعریف: تهیۀ یا ترسیم رُخ نما
تهیه نیمرخ، نیمرخ سازی
نمایه سازی
نشانگر ، نمایشگر ، نمایانگر
تشکیل پرونده، دسته بندی، گروه بندی
Grouping, classification
( 1 ) crime scene profiling ( often called criminal profiling, offender profiling, or criminal investigative analysis )
( 2 ) geo - graphical profiling,
... [مشاهده متن کامل]
( 3 ) suspect - based profiling,
( 4 ) psychological profiling, and ( 5 ) equivocal death analysis ( also called the
... [مشاهده متن کامل]
Surface profiling: زبری سنجی سطح
Peofilometer: زبری سنج
Peofilometer: زبری سنج
دسته بندی
نمایه سنجی
بازرسی،
[کامپیوتر] اندازه گرفتن زمان اجرای اجزاء برنامه - اندازه گرفتن فضای استفاده شده
In software engineering, profiling ( "program profiling", "software profiling" ) is a form of dynamic program analysis that measures, for example, the space ( memory ) or time complexity of a program, the usage of particular instructions, or the frequency and duration of function calls.
... [مشاهده متن کامل]
[کامپیوتر] اندازه گرفتن زمان اجرای اجزاء برنامه - اندازه گرفتن فضای استفاده شده
... [مشاهده متن کامل]
( به منظور مقاصد بازاریابی و یا به منظور مقاصد پلیسی ) جمع آوری اطلاعات مردم
معنی گرفته شده از دیکشنری آنلاین Longman :
when companies collect information about people that they wish to sell something to
... [مشاهده متن کامل]
when people who belong to a particular race or group are stopped and searched, for example by the police or at airports, because the police think that they are more likely to commit crimes
معنی گرفته شده از دیکشنری آنلاین Longman :
... [مشاهده متن کامل]
ضبط یا شناخت ویژگیهای رفتاری و روانشناختی شخص بمنظور ارزیابی یا پیش بینی توانایی های او در زمینه ای خاص یا طبقه بندی افراد یک مجموعه.
Criminal Profiling: In the fight against terrorism, criminal profilers play an important role in interrogating suspects and preventing future attacks.
پرونده سازی - پروفایل سازی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٥)