شهرت و اعتبار
He raised the profile of landscape painting
To profile someone means to make assumptions or judgments about them based on certain characteristics, such as their race, gender, or appearance. It involves creating a generalization about a person or group without considering their individual qualities.
... [مشاهده متن کامل]
بر اساس ویژگی های خاصی مانند نژاد، جنسیت یا ظاهر کسی در مورد او قضاوت یا مفروضاتی داشتن.
این شامل ایجاد یک تعمیم در مورد یک فرد یا گروه بدون در نظر گرفتن ویژگی های فردی آنها است.
مثال؛
“Don’t profile me just because of the way I dress. ”
In a discussion about racial profiling, someone might say, “Profiling is a form of discrimination that disproportionately affects minority communities. ”
A person might argue, “Profiling goes against the principles of equality and fairness. ”
"پروفایل کردن" به معنای توصیف، تحلیل یا دسته بندی یک فرد بر اساس ویژگی ها یا رفتارهای خاص است.
ایجاد یک شرح یا درک دقیق از فرد که اغلب برای پیش بینی اقدامات آینده یا شناسایی الگوها استفاده می شود.
... [مشاهده متن کامل]
معمولاً در زمینه هایی مانند بازاریابی، اجرای قانون و علوم اجتماعی برای توصیف فرآیند جمع آوری اطلاعات دقیق درباره افراد یا گروه ها استفاده می شود.
مترادف؛ Characterize، Analyze
مثال؛
The detective profiled the suspect based on the crime scene evidence.
The marketer profiled potential customers to target their advertising efforts effectively.
She profiled the job applicants to determine the best fit for the position.
نمادهء من در دست نیست ، چرا.
گاهی هم می شه �اعتبار� ترجمه ش کرد
نماده:پروفایل.
نمای اصلی . تصویر
مشخصات ، ویژگی ها ، نمایه ، صفحه شخصی
پروفایل، نمایه
I updated my profile on the social media platform.
پروفایل خود را در پلتفرم رسانه های اجتماعی به روز کردم.
مشخصات، صحفه مشخصات
صفحه اطلاعات شخصی فرد
صفت اطلاعات شخصی
منحنی
نیم رخ
شرح حال مختصر ( description )
نشانگر ، نمایانگر
چهره، نما، خود
نمودار یا منحنی مخصوص نمایش چیزی مثلاً:
پروفیل ولتاژ
نمودار ولتاژ
منحنی ولتاژ
مثلاً منحنی افت ولتاژ
شرح کوتاهی از زندگی، کار، شخصیت و . . . یک نفر.
شهرت، وجهه، اهمیت
صفحه مشخصات
1 - صفحه اطلاعات شخصی فرد
( معماری ) نقش برجسته های تزیینی ( به طور خاص در قسمت سینه ی سنتوری بناهای کلاسیک یونانی و روم )
profile ( زیست شناسی - پروتگان شناسی )
واژه مصوب: رُخ نما
تعریف: خلاصه یا تحلیلی سامان یافته از داده ها، اغلب به صورت نمودار یا جدول، که صفات و مشخصه های بارز آنها را نشان می دهد
وجهه
profile ( n ) مشخصه، ویژگی
نیمرخ، مقطع
study مطالعه
tell me about your new wall
موقعیت، منطقه
مقطع یا برش ( عرضی، دایروی یا عمودی )
Having such a low profile made it difficult for any individually adjustable shoearrangementHaving such a low profile made it difficult for any individually adjustable shoe
... [مشاهده متن کامل]
arrangement. To allow individual shoe adjustment, the bearing pot would likely have to
be modified
مورد تحلیل و بررسی قرار دادن ( ارائه تاریخچه و . . . )
keep a low profile : سر کسی توی لاک خود بودن/ آرام زندگی کردن
نشانگر بودن ، نمایانگر بودن
( در بافت مالی و اقتصادی ) وضعیت
risk profile: وضعیت ریسک
تاریخچه نوشتن ، شرح مختصر نوشتن ، نمایه نوشتن، شمای کلی ( از کسی یا چیزی ) نوشتن
The new Chief Executive was profiled in yesterday’s newspaper.
شناسه
اهمیت - برجسته شدن و اهمیت یافتن یک موضوع - سابقه و تاریخچه
جلب توجه
نیم رخ
تشریح
روند
مشخصه، ویژگی
( گاهی در هنگامی استفاده میشود که قصد نویسنده ایجاد تمایز یا شرح مقایسه ای در خصوص چند مفهوم یا اصطلاح باشد )
نگاره. مشخصه
نمودار، نمایه، مشخصات، ویژگی.
افق:
soil profiles:
افق های خاک ( خاک از لایه هایی تشکیل شده که روی هم قرار گرفتن و خواص و ویژگی های متفاوتی دارن )
یا طبقات خاک
مشخصات، نمایه
ویژگی ، مشخصه
سابقه
نمایه ساختن، نمایه سازی
شناسه
ویژگی ، مشخصه ، مشخصات
رخ نما ، رخ نمایه ، نیمرخ نما
حالت ، وضعیت
[صنعت و ساختمان]
قوطی آهنی ، قوطی پلیمری
( برق )
profile voltage
پروفیل ولتاژ - مشخصات ولتاژ
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٤٨)