proficiently


با زبر دستی، ماهرانه، ازروی مهارت، استادانه

جمله های نمونه

1. Language Skills: Ability to write and speak English proficiently.
[ترجمه گوگل]مهارت های زبانی: توانایی نوشتن و صحبت کردن به زبان انگلیسی
[ترجمه ترگمان]مهارت های زبانی: توانایی نوشتن و صحبت کردن با proficiently انگلیسی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Green Belt certified & proficiently uses the Six Sigma tools for problem solving.
[ترجمه گوگل]دارای گواهینامه کمربند سبز و ماهرانه از ابزارهای شش سیگما برای حل مشکلات استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]کمربند سبز: & proficiently از ابزارهای شش سیگما برای حل مساله استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Although not a diplomat, he can proficiently use diplomatic terms.
[ترجمه گوگل]اگرچه یک دیپلمات نیست، اما می تواند از اصطلاحات دیپلماتیک ماهرانه استفاده کند
[ترجمه ترگمان]اگرچه او دیپلمات نیست اما نمی تواند از عبارت های دیپلماتیک استفاده کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He dealt proficiently with the problem.
[ترجمه گوگل]او ماهرانه با مشکل برخورد کرد
[ترجمه ترگمان]او مساله را با مشکل حل و فصل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Ability to carry out administrative and secretarial functions proficiently and in a timely manner.
[ترجمه گوگل]توانایی انجام وظایف اداری و دبیری ماهرانه و به موقع
[ترجمه ترگمان]توانایی انجام وظایف اجرایی و secretarial به موقع و به موقع
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Ability to write and speak English proficiently.
[ترجمه گوگل]توانایی نوشتن و صحبت کردن به زبان انگلیسی
[ترجمه ترگمان]توانایی نوشتن و صحبت کردن با proficiently انگلیسی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Pick a partner and practice passing, for if you pass proficiently, perhaps you will play professionally.
[ترجمه گوگل]یک شریک انتخاب کنید و پاس دادن را تمرین کنید، زیرا اگر با مهارت پاس دهید، شاید حرفه ای بازی کنید
[ترجمه ترگمان]یک شریک انتخاب کنید و تمرین کنید، چون اگر از proficiently عبور کنید، شاید حرفه ای بازی کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He does plum - blossom - stake exercises gracefully and proficiently, and is true to his name.
[ترجمه گوگل]او تمرینات آلو - شکوفه - چوب را با ظرافت و مهارت انجام می دهد و به نام خود صادق است
[ترجمه ترگمان]او تمرینات خود را با شکوه و با شکوه انجام می دهد و به نام او درست است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Now I am accountant in XXX Decoration Company and I can operate the accountant softwares proficiently.
[ترجمه گوگل]اکنون در شرکت دکوراسیون XXX حسابدار هستم و می توانم نرم افزارهای حسابداری را به صورت ماهرانه اداره کنم
[ترجمه ترگمان]اکنون من در شرکت دکوراسیون داخلی حسابدار هستم و می توانم از نرم افزارهای حسابداری استفاده کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• masterfully, expertly, with superior knowledge; adeptly, dextrously, skillfully

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : proficiency
✅️ صفت ( adjective ) : proficient
✅️ قید ( adverb ) : proficiently
تسلط آمیز

بپرس