1. a proficient driver
راننده ی ماهر
2. she is proficient in six languages
او شش زبان را خوب بلد است.
3. With practice, you should become proficient within six months.
[ترجمه گوگل]با تمرین، شما باید در عرض شش ماه ماهر شوید
[ترجمه ترگمان]با تمرین، شما باید در عرض شش ماه ماهر شوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He's proficient at his job.
5. A great number of Egyptians are proficient in foreign languages.
[ترجمه گوگل]تعداد زیادی از مصری ها به زبان های خارجی مهارت دارند
[ترجمه ترگمان]تعداد زیادی از مصری ها در زبان های خارجی مهارت دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. She is proficient at / in figure skating.
[ترجمه گوگل]او در / در اسکیت بازی مهارت دارد
[ترجمه ترگمان] اون توی اسکیت مهارت خاصی داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. She's proficient in several languages.
8. She's proficient in two languages.
9. There's only one way to become proficient at anything - practice!
[ترجمه گوگل]تنها یک راه برای مهارت داشتن در هر کاری وجود دارد - تمرین!
[ترجمه ترگمان]فقط یه راه وجود داره که در هر کاری مهارت داشته باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Martha's proficient in Swedish.
11. I was proficient at my job, so we had a good relationship.
[ترجمه گوگل]من در کارم مهارت داشتم، بنابراین رابطه خوبی با هم داشتیم
[ترجمه ترگمان]، من توی شغلم ماهر بودم پس رابطه خوبی داشتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Shippers like to see the same longshoremen, proficient at operating forklifts and the like, he said.
[ترجمه گوگل]او گفت که کشتیگیران دوست دارند همان کارگران ساحلی را ببینند که در کار با لیفتراک و موارد مشابه مهارت دارند
[ترجمه ترگمان]او گفت که Shippers دوست دارند همان longshoremen را ببینند، در عملیات forklifts و امثال آن ها مهارت دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Until you're proficient consider the following before you set out to sail.
[ترجمه گوگل]تا زمانی که مهارت لازم را نداشته باشید، قبل از حرکت به کشتی، موارد زیر را در نظر بگیرید
[ترجمه ترگمان]تا وقتی که تو مهارت خاصی در مورد بعدی نداشته باشی قبل از اینکه حرکت کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. As one became increasingly proficient, the exposure time per mole decreased.
[ترجمه گوگل]با افزایش مهارت فرد، زمان قرار گرفتن در معرض هر خال کاهش می یابد
[ترجمه ترگمان]هنگامی که فرد به طور فزاینده ای مهارت پیدا کرد، زمان نوردهی بر مول بر مول کاهش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Rice is not only the most proficient pass receiver in the league, he is the most proficient in football history.
[ترجمه گوگل]رایس نه تنها ماهرترین پاس در لیگ است، بلکه ماهرترین پاس در تاریخ فوتبال است
[ترجمه ترگمان]رایس تنها the گیرنده در لیگ است، که در تاریخ فوتبال مهارت دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید