1. The key to acquiring proficiency in any task is repetition.
[ترجمه گوگل]کلید کسب مهارت در هر کاری تکرار است [ترجمه ترگمان]کلید کسب مهارت در هر کار تکرار است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. He made little proficiency in literary accomplishments.
[ترجمه Saeid.T] او کمی مهارت کسب کرد/بدست آورد در . . . . .
|
[ترجمه گوگل]او در دستاوردهای ادبی مهارت چندانی نداشت [ترجمه ترگمان]در کاره ای ادبی مهارت چندانی به دست نیاورد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. His proficiency as a surgeon is well known.
[ترجمه گوگل]مهارت او به عنوان جراح شناخته شده است [ترجمه ترگمان]مهارت او به عنوان جراح معروف است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Evidence of basic proficiency in English is part of the admission requirement.
[ترجمه گوگل]مدارک مهارت پایه در زبان انگلیسی بخشی از شرایط پذیرش است [ترجمه ترگمان]شواهدی از مهارت پایه ای در زبان انگلیسی بخشی از نیاز به پذیرش است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Nick's proficiency with computers is well-known.
[ترجمه گوگل]مهارت نیک در کامپیوتر کاملاً شناخته شده است [ترجمه ترگمان]مهارت نیک با کامپیوترها به خوبی شناخته شده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. I brought her proficiency up to the required level.
[ترجمه گوگل]من مهارت او را به حد لازم رساندم [ترجمه ترگمان]من در سطح مورد نیاز مهارت او را بالا بردم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. A reasonable proficiency in English is a prerequisite for the course.
[ترجمه گوگل]تسلط منطقی به زبان انگلیسی پیش نیاز دوره است [ترجمه ترگمان]یک مهارت منطقی در زبان انگلیسی یک پیش نیاز برای این دوره است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. He acquired greater proficiency after a three-month intensive course.
[ترجمه گوگل]او پس از یک دوره فشرده سه ماهه مهارت بیشتری کسب کرد [ترجمه ترگمان]او بعد از یک دوره آموزشی سه ماهه، مهارت بیشتری کسب کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Unless she's turned on by her proficiency with the spittoon.
[ترجمه گوگل]مگر اینکه با تسلطش در تف کن روشن شده باشد [ترجمه ترگمان]مگه اینکه اون با تف دادن هاش به کارش ادامه بده [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. He spent days just gaining a proficiency with the typewriter.
[ترجمه گوگل]او روزها را صرف کسب مهارت در ماشین تحریر کرد [ترجمه ترگمان]روزها را فقط با ماشین تحریر کار می کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The students' proficiency in speaking English is also tested.
[ترجمه گوگل]مهارت دانش آموزان در مکالمه انگلیسی نیز مورد آزمایش قرار می گیرد [ترجمه ترگمان]مهارت دانش آموزان در زبان انگلیسی نیز مورد آزمایش قرار می گیرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. S schools to raise their proficiency in science and math to the highest levels in the world.
[ترجمه گوگل]مدارس S برای بالا بردن مهارت خود در علوم و ریاضی به بالاترین سطوح در جهان [ترجمه ترگمان]مدارس S مهارت خود را در علوم و ریاضیات به بالاترین سطح جهان ارتقا خواهند داد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. However, the growing number of students with instrumental proficiency in recent years has meant an increasing concentration on orchestral work.
[ترجمه گوگل]با این حال، تعداد فزاینده دانشآموزانی که در سالهای اخیر مهارتهای ساز را دارند، به معنای تمرکز فزاینده روی کار ارکستر است [ترجمه ترگمان]با این حال، تعداد فزاینده دانشجویان با مهارت ابزاری در سال های اخیر به معنای تمرکز فزاینده بر روی کار orchestral بوده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Proficiency is increasing in contract work and staff have specialist knowledge of such one off tasks.
[ترجمه گوگل]مهارت در کار قراردادی در حال افزایش است و کارکنان از چنین وظایفی دانش تخصصی دارند [ترجمه ترگمان]Proficiency در کار قرارداد رو به افزایش است و کارکنان دانش تخصصی این یکی از وظایف را دارند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید