1. to proffer friendship
پیشنهاد دوستی کردن
2. What advice would you proffer to someone starting up in business?
[ترجمه گوگل]چه توصیه ای به کسی که در کسب و کار راه اندازی می کند پیشنهاد می کنید؟
[ترجمه ترگمان]چه توصیه ای می کنید به کسی که شروع به کار کرده؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. May we proffer you our congratulations?
[ترجمه گوگل]ممکن است به شما تبریک بگوییم؟
[ترجمه ترگمان]می توانیم به شما تبریک بگوییم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. I didn't think it wise to proffer an opinion.
[ترجمه گوگل]به نظرم عاقلانه نبود که نظر بدهم
[ترجمه ترگمان]فکر نمی کردم عاقلانه باشد که عقیده ای داشته باشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. What advice would you proffer her?
6. Is he merely to proffer his hand and lead her into a stately minuet?
[ترجمه گوگل]آیا او صرفاً برای این است که دستش را دراز کند و او را به یک صحنه باشکوه هدایت کند؟
[ترجمه ترگمان]آیا او فقط می خواهد دستش را به سوی او دراز کند و او را به صورت رقصی باشکوه و باشکوه هدایت کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. I proffer to help him.
8. Spencer refused to proffer an apology.
[ترجمه گوگل]اسپنسر از عذرخواهی خودداری کرد
[ترجمه ترگمان]اسپنسر از داشتن عذرخواهی امتناع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The solutions they proffer only come from the limited range of their own experience.
[ترجمه گوگل]راه حل هایی که آنها ارائه می دهند فقط از محدوده محدود تجربه خودشان سرچشمه می گیرد
[ترجمه ترگمان]این راه حل ها تنها از طیف محدود تجربه خودشان نشات می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. They proffer grapes, strawberries, orange slices, pastries, coffee.
[ترجمه گوگل]آنها انگور، توت فرنگی، تکه های پرتقال، شیرینی، قهوه را عرضه می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها انگور، توت فرنگی، برش های پرتقال، شیرینی و قهوه دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. I proffer to lend him one.
[ترجمه گوگل]پیشنهاد می کنم به او قرض بدهم
[ترجمه ترگمان]می خواهم یکی از آن ها را به او قرض بدهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. It was instinctive for her to proffer help to Mrs. Fisher.
[ترجمه گوگل]برای او غریزی بود که به خانم فیشر کمک کند
[ترجمه ترگمان]برای او غریزی بود که به خانم فیشر کمک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Few lobbyists proffer an explicit quid pro quo to elected officials.
[ترجمه گوگل]تعداد کمی از لابیگران به مقامات منتخب پیشنهاد میدهند
[ترجمه ترگمان]برخی از مبلغان پارلمانی از وضع موجود در دولت خودداری می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The development of computer and finite element method, proffer a new way for this research.
[ترجمه گوگل]توسعه کامپیوتر و روش اجزای محدود، راه جدیدی را برای این تحقیق ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]توسعه روش آلمان محدود و محدود، روش جدیدی برای این تحقیق است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Whereas scientific managemant system proffer reference of objective, nought refutation for individual profession development.
[ترجمه گوگل]در حالی که سیستم مدیریت علمی مرجع عینی است، اما هیچ ردی برای توسعه حرفه فردی ندارد
[ترجمه ترگمان]در حالی که سیستم managemant علمی، ارجاع به هدف و nought برای توسعه حرفه انفرادی را به نمایش می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید