professionalization

جمله های نمونه

1. The professionalization of politics is a major source of our ills.
[ترجمه گوگل]حرفه ای شدن سیاست منبع اصلی بیماری های ماست
[ترجمه ترگمان]The سیاست یکی از منابع اصلی مشکلات ما است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Perfect to enhance the professionalization of technology, products, services.
[ترجمه گوگل]ایده آل برای افزایش حرفه ای شدن فناوری، محصولات، خدمات
[ترجمه ترگمان]عالی است که the تکنولوژی، محصولات و خدمات را افزایش دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Part two : The practice of teacher professionalization.
[ترجمه گوگل]بخش دوم: تمرین حرفه ای سازی معلمان
[ترجمه ترگمان]بخش دوم: تمرین of معلم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Management strategy: brand internationalization, producing professionalization, enterprise high - technicalization and modernization, operation standardization, management intelligentization.
[ترجمه گوگل]استراتژی مدیریت: بین المللی سازی برند، حرفه ای سازی تولید، فنی سازی و نوسازی بالای سازمانی، استانداردسازی عملیات، هوشمندسازی مدیریت
[ترجمه ترگمان]استراتژی مدیریت: بین المللی سازی برند، تولید professionalization، سرمایه گذاری بالا - technicalization و مدرن سازی، استانداردسازی عملیات، intelligentization مدیریت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The professionalization of teacher is a principal subject of the teacher's reformation nowadays in our county.
[ترجمه گوگل]حرفه ای شدن معلم موضوع اصلی اصلاح معلم امروز در شهرستان ما است
[ترجمه ترگمان]امروزه professionalization معلم یکی از موضوعات اصلی اصلاح معلم در کشور ما محسوب می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Social Work's professionalization and specialization has been the main stream of the development of society.
[ترجمه گوگل]حرفه ای شدن و تخصصی شدن مددکاری اجتماعی جریان اصلی توسعه جامعه بوده است
[ترجمه ترگمان]تخصص و تخصص کار اجتماعی، جریان اصلی توسعه جامعه بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Teacher's professionalization is the requirement and natural tendency of the development of modern education.
[ترجمه گوگل]حرفه ای شدن معلم لازمه و گرایش طبیعی توسعه آموزش مدرن است
[ترجمه ترگمان]همدلی استاد، نیاز و گرایش طبیعی توسعه آموزش مدرن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Legal professionalization is the internal requirement for a state ruled by law.
[ترجمه گوگل]حرفه ای شدن حقوقی یک نیاز داخلی برای یک دولت تحت حاکمیت قانون است
[ترجمه ترگمان]professionalization قانونی، نیاز داخلی به دولتی است که براساس قانون اداره می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Advancement of teacher profession aims at the teachers professionalization.
[ترجمه گوگل]ارتقای حرفه معلمی با هدف حرفه ای شدن معلمان است
[ترجمه ترگمان]پیشرفت حرفه ای معلم به معلمان professionalization کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Teacher professionalization are made of the teachers group professionalization and the individual professionalization.
[ترجمه گوگل]حرفه ای سازی معلم از حرفه ای سازی گروهی معلمان و حرفه ای سازی فردی ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]professionalization معلم از گروه معلمان professionalization و فرد professionalization تشکیل شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The conjunct point the professionalization of judges and the democratization of judicatory is the jury system.
[ترجمه گوگل]نقطه پیوند حرفه ای شدن قضات و دموکراتیک شدن قوه قضائیه، نظام هیئت منصفه است
[ترجمه ترگمان]The conjunct the قضات و دموکرات سازی جوامع of یک سیستم هیات منصفه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Another was the professionalization of scientific activity.
[ترجمه گوگل]دیگری حرفه ای شدن فعالیت علمی بود
[ترجمه ترگمان]دیگری professionalization فعالیت علمی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Although professionalization had produced some positive effects in enhancing sports level for both the modern and the ancient Games, it also brought about subst. . .
[ترجمه گوگل]اگرچه حرفه‌ای‌سازی تأثیرات مثبتی در ارتقای سطح ورزش برای بازی‌های مدرن و باستانی ایجاد کرده بود، اما باعث پیشرفت‌هایی نیز شد
[ترجمه ترگمان]اگرچه professionalization برخی اثرات مثبت در افزایش سطح ورزش برای هر دو بازی های دوران مدرن و باستانی ایجاد کرده بود، اما در مورد subst هم چنین چیزی آورده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The privileged position of the nobility seemed threatened, too, by the growing professionalization of the bureaucracy and the army.
[ترجمه گوگل]موقعیت ممتاز اشراف نیز به دلیل حرفه ای شدن فزاینده بوروکراسی و ارتش در خطر به نظر می رسید
[ترجمه ترگمان]مقام ممتاز نجبا نیز به سبب رشد روزافزون بوروکراسی و ارتش تهدید شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• social procedure wherein people engage in an activity for a payment, social process in which a person engages in an activity as means of supporting oneself (also professionalisation)

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : professionalize / profess
✅️ اسم ( noun ) : profession / professional / professionalism / professionalization / professorship
...
[مشاهده متن کامل]

✅️ صفت ( adjective ) : professional / professorial / professed
✅️ قید ( adverb ) : professionally / professedly

حرفه ای گری
حرفه ای سازی - حرفه ای کردن

بپرس