1. To desecrate a holy spring is considered profanity.
[ترجمه گوگل]هتک حرمت چشمه مقدس، ناسزا محسوب می شود
[ترجمه ترگمان]بی حرمتی به یک بهار مقدس توهین به مقدسات تلقی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. His profanity was unimaginative.
3. Shakespeare wrote Elizabethan profanity into his plays.
[ترجمه گوگل]شکسپیر توهین الیزابتی را در نمایشنامه های خود نوشت
[ترجمه ترگمان]شکسپیر profanity عصر الیزابت را به نمایشنامه های خود نوشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. It was part prayer, part profanity.
5. He knew far more profanity than Scripture, and used and enjoyed it more.
[ترجمه گوگل]او بدحجابی را بسیار بیشتر از کتاب مقدس می دانست و بیشتر از آن استفاده می کرد و از آن لذت می برد
[ترجمه ترگمان]او از کتاب مقدس بیش از کتاب مقدس آگاهی داشت و از آن بیشتر لذت می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The County will not permit any nudity or profanity by any of the performers during this concert.
[ترجمه گوگل]شهرستان اجازه هیچ گونه برهنگی یا فحاشی توسط هیچ یک از اجراکنندگان در طول این کنسرت را نخواهد داد
[ترجمه ترگمان]این شهرستان به هیچ یک از بازیگران این کنسرت هیچ برهنگی یا ناسزا نمی دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Contains war carnage, profanity and protracted suffering.
[ترجمه گوگل]حاوی قتل عام جنگی، ناسزاگویی و رنج طولانی است
[ترجمه ترگمان]کشتار جنگی، کشتار و کشتار طولانی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. There will be no profanity or name-calling in this classroom.
[ترجمه گوگل]در این کلاس هیچ گونه فحاشی و فحاشی وجود نخواهد داشت
[ترجمه ترگمان]هیچ گونه ناسزا یا name در این کلاس وجود نخواهد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. We need new profanity because familiar profanity has lost its punch.
[ترجمه گوگل]ما به فحاشی جدید نیاز داریم زیرا ناسزای آشنا دیگر قدرت خود را از دست داده است
[ترجمه ترگمان]ما به کفرگویی جدیدی نیاز داریم زیرا بیحرمتی به مقدسات آن ها را از دست داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Freed in the slipstream of profanity, it took wing.
[ترجمه گوگل]رها شدن در لغزش ناسزا، بال گرفت
[ترجمه ترگمان]، در حال تعقیب کردن از شر فحش بال بال زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Rory : Excuse me, but we don't tolerate profanity.
[ترجمه گوگل]روری: ببخشید، اما ما فحاشی را تحمل نمی کنیم
[ترجمه ترگمان]رو ری: ببخشید، اما ما نمی توانیم کفر و کفر را تحمل کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Jennifer:Please watch your profanity, preppie.
[ترجمه گوگل]جنیفر:لطفا مواظب فحاشی خودت باش، پرپی
[ترجمه ترگمان]جنیفر: لطفا profanity را تماشا کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. You no longer spout profanity when talking about sitting while drunk.
[ترجمه گوگل]وقتی در مورد نشستن در حالت مستی صحبت می کنید، دیگر فحش و ناسزا به زبان نمی آورید
[ترجمه ترگمان]تو دیگه وقتی در مورد نشستن در مورد نوشیدن حرف می زنی دیگه profanity نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. They use a little profanity sometimes.
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات کمی فحاشی می کنند
[ترجمه ترگمان] بعضی وقتا از یه سری فحش هم استفاده میکنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Learn how profanity can enhance your monologue in this free video clip from a professional theater director.
[ترجمه گوگل]در این کلیپ ویدیویی رایگان از یک کارگردان حرفه ای تئاتر بیاموزید که چگونه فحاشی می تواند مونولوگ شما را تقویت کند
[ترجمه ترگمان]یاد بگیرید که چگونه ناسزا گفتن می تواند باعث افزایش سخنرانی خود در این کلیپ ویدئویی رایگان از کارگردان حرفه ای شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید