prof

/prɒf//prɒf/

مخفف: استاد، professor : پرفسور، (noun) ( professor : ) پرفسور

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: (informal) a professor.
اختصار ( abbreviation )
• : تعریف: abbreviation of "Professor."

جمله های نمونه

1. Prof. John Willis is our teacher of English.
[ترجمه گوگل]پروفسور جان ویلیس معلم انگلیسی ماست
[ترجمه ترگمان]پروفسور جان ویلیس معلم زبان انگلیسی ماست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Write a note to my prof and tell him why I missed an exam this morning.
[ترجمه گوگل]برای استادم یادداشتی بنویس و به او بگو چرا امروز صبح امتحان را از دست دادم
[ترجمه ترگمان]یک یادداشت به استاد من بنویسید و به او بگویید که چرا امروز صبح یک امتحان را از دست دادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. We're lunching with Prof. White today.
[ترجمه گوگل]امروز با پروفسور وایت ناهار می خوریم
[ترجمه ترگمان]ما امروز با پروفسور وایت ناهار می خوریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Trouble is, the prof is a very private individual who doesn't suffer journos gladly - if at all!
[ترجمه گوگل]مشکل اینجاست که پروفسور فردی بسیار خصوصی است که با خوشحالی از روزنامه ها رنج نمی برد - اگر اصلاً!
[ترجمه ترگمان]مشکل این است که استاد یک فرد بسیار خصوصی است که با کمال میل درد را تحمل نمی کند - اگر اصلا!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Prof Henshaw's team found an indirect mechanical effect on the body, which allowed the build-up of pollutants in the lungs.
[ترجمه گوگل]تیم پروفسور هنشاو یک اثر مکانیکی غیرمستقیم بر روی بدن پیدا کردند که باعث ایجاد آلاینده‌ها در ریه‌ها می‌شد
[ترجمه ترگمان]تیم پروفسور s یک اثر مکانیکی غیر مستقیم بر روی بدن پیدا کرد که به ساخت آلاینده ها در ریه ها کمک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The prof had been damn decent about it.
[ترجمه گوگل]پروفسور در مورد آن بسیار خوب عمل کرده بود
[ترجمه ترگمان]استاد در این مورد خیلی خوب بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. There was no prof it in these thoughts.
[ترجمه گوگل]هیچ سودی در این افکار وجود نداشت
[ترجمه ترگمان]در این افکار استاد نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Other academicians, among them Harvard Prof.
[ترجمه گوگل]دانشگاهیان دیگر، از جمله پروفسور هاروارد
[ترجمه ترگمان]پروفسور دانشگاه هاروارد در میان آن ها استاد دانشگاه هاروارد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Prof Eno took us aside and explained about mummy rabbits and daddy rabbits.
[ترجمه گوگل]پروفسور انو ما را به کناری برد و در مورد خرگوش های مومیایی و خرگوش های بابا توضیح داد
[ترجمه ترگمان]prof Eno ما را کنار زد و درباره مومیایی خرگوش و باباش توضیح داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Prof. von Krafft-Ebing Anna smouldered with indignation on poor Sophie's behalf.
[ترجمه گوگل]پروفسور فون کرافت-ابینگ آنا با خشم از طرف سوفی بیچاره دود کرد
[ترجمه ترگمان]Prof von - Ebing، آنا از جانب سوفی عاری از خشم می سوخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Prof. Simmons will talk on the benefits of genetic research.
[ترجمه گوگل]پروفسور سیمونز در مورد مزایای تحقیقات ژنتیکی صحبت خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]پروفسور سیمونز درباره فواید تحقیقات ژنتیک صحبت خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. While the work of Prof Harwood is valuable, cocoa butter is not responsible for the popularity of chocolate.
[ترجمه گوگل]در حالی که کار پروفسور هاروود ارزشمند است، کره کاکائو مسئول محبوبیت شکلات نیست
[ترجمه ترگمان]در حالی که کار پروفسور Harwood ارزشمند است، کره کاکایو مسئول محبوبیت شکلات نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. "I think this was a sound decision," concurred Prof. Barbara Stevens.
[ترجمه گوگل]پروفسور باربارا استیونز با این نظر موافق بود: "من فکر می کنم این تصمیم درستی بود "
[ترجمه ترگمان]پروفسور باربارا استیونز با این نظر موافق است و می گوید: \" من فکر می کنم این تصمیم خوبی بود \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• professor, university instructor (slang)
prof. is a written abbreviation for `professor'.
highest academic degree, title of a senior university instructor

پیشنهاد کاربران

( عامیانه )
1. فرم کوتاه برای professor به معنی پروفسور، استاد.
2. در عامیانه چت آنلاین به معنی پروفایل و کوتاه شده ی profile.
مثال:
Broski, you've had the same prof pic for 2 years
He is a good prof. I like him

بپرس