productiveness


بار اوری، حاصل خیزی، نیروی تولید، پرکاری، سودمندی

جمله های نمونه

1. Maximum freedom means maximum productiveness ; our "openness" is to be the measure of our stability.
[ترجمه گوگل]حداکثر آزادی به معنای حداکثر بهره وری است "باز بودن" ما این است که معیار ثبات ما باشد
[ترجمه ترگمان]حداکثر آزادی به معنی حداکثر آزادی است؛ \"باز بودن\" ما معیار پایداری ما خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Among them, productiveness index is index of a core.
[ترجمه گوگل]در این میان، شاخص بهره وری، شاخص یک هسته است
[ترجمه ترگمان]در بین آن ها شاخص productiveness شاخص یک هسته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Cost and productiveness is the standard of measuring the management performance.
[ترجمه گوگل]هزینه و بهره وری معیار سنجش عملکرد مدیریت است
[ترجمه ترگمان]هزینه و productiveness استاندارد اندازه گیری عملکرد مدیریت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The cause of the productiveness of these operations not merely that division, but essentially this union.
[ترجمه گوگل]علت بهره وری این عملیات نه تنها آن تقسیم، بلکه اساساً این اتحاد است
[ترجمه ترگمان]علت of این عملیات ها نه تنها آن بخش بلکه اساسا این اتحادیه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It directly influences speed, productiveness and benefit of mining.
[ترجمه گوگل]این به طور مستقیم بر سرعت، بهره وری و سود استخراج تأثیر می گذارد
[ترجمه ترگمان]آن به طور مستقیم بر سرعت، سرعت و سود معدن کاری تاثیر می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The capacity for producing offspring, especially in abundance; productiveness .
[ترجمه گوگل]ظرفیت تولید فرزندان، به ویژه در فراوانی؛ بهره وری
[ترجمه ترگمان]ظرفیت تولید زادوولد به خصوص به وفور وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Scholars of China have widely concerned about productiveness and other related problems with the new curriculum's concerning of "process".
[ترجمه گوگل]محققان چینی به طور گسترده در مورد بهره وری و سایر مشکلات مرتبط با برنامه درسی جدید مربوط به "فرایند" نگران هستند
[ترجمه ترگمان]پژوهشگران چین به طور گسترده ای در مورد productiveness و دیگر مشکلات مرتبط با برنامه درسی جدید در رابطه با \"فرآیند\" نگران هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The enterprise asks as a result of its productiveness and development, make company staff general bearing higher pressure.
[ترجمه گوگل]شرکت می پرسد به عنوان یک نتیجه از بهره وری و توسعه خود را، کارکنان شرکت عمومی تحمل فشار بالاتر
[ترجمه ترگمان]این شرکت در نتیجه رشد و توسعه آن، کارکنان شرکت را تحت فشار بالاتری قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The function of mode of production lies in improving productiveness of labour, then promoting economic growth.
[ترجمه گوگل]کارکرد شیوه تولید در بهبود بهره وری نیروی کار و سپس ترویج رشد اقتصادی نهفته است
[ترجمه ترگمان]عملکرد شیوه تولید در بهبود بهره وری نیروی کار و سپس ترویج رشد اقتصادی نهفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The extent of optimization of process routing influences the productiveness of CNC in machining a group of holes.
[ترجمه گوگل]میزان بهینه سازی مسیریابی فرآیند بر بهره وری CNC در ماشینکاری گروهی از سوراخ ها تأثیر می گذارد
[ترجمه ترگمان]میزان بهینه سازی مسیر یابی فرآیند بر productiveness CNC در ماشین کاری گروهی از سوراخ ها تاثیر می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The glass-fiber rapier loom of double-side weft-supplying and double rapiers synchro weft-leading was imported lately, for its simple structure and higher productiveness .
[ترجمه گوگل]بافندگی راپیر الیاف شیشه ای دوطرفه تامین کننده پود و راپیرهای دوطرفه سنکرو پود پیشرو به تازگی به دلیل ساختار ساده و بهره وری بالاتر وارد شده است
[ترجمه ترگمان]این مدل با استفاده از مدل دو طرفه weft - fiber و double synchro - leading به تازگی وارد شد، به دلیل ساختار ساده آن و productiveness بالاتر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Financial market's behavior suggests more attention is paid to the financial company's risk instead of productiveness.
[ترجمه گوگل]رفتار بازار مالی حاکی از آن است که به جای بهره وری بیشتر به ریسک شرکت مالی توجه می شود
[ترجمه ترگمان]رفتار بازار مالی نشان دهنده توجه بیشتر به ریسک شرکت مالی به جای of است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. However spatial data sharing is very difficult since heterogeneity, productiveness and monopoly of the spatial data model .
[ترجمه گوگل]با این حال، به اشتراک گذاری داده های مکانی به دلیل ناهمگونی، بهره وری و انحصار مدل داده های مکانی بسیار دشوار است
[ترجمه ترگمان]با این حال اشتراک داده های فضایی از زمان ناهمگونی، productiveness و انحصار مدل داده های مکانی بسیار دشوار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The creative mechanism of the Aesthetics of Teaching and Learning incarnates the combination and reunion of presupposition and productiveness in the Aesthetics of Teaching and Learning.
[ترجمه گوگل]مکانیسم خلاقانه زیبایی‌شناسی آموزش و یادگیری، ترکیب و اتحاد مجدد پیش‌فرض‌ها و بهره‌وری را در زیبایی‌شناسی آموزش و یادگیری مجسم می‌کند
[ترجمه ترگمان]مکانیزم خلاق the آموزش و یادگیری ترکیب و تجدید دیداری presupposition و productiveness را در the آموزش و یادگیری تعریف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• generativeness, creativeness; fruitfulness, prolificness, state of accomplishing a large amount of work

پیشنهاد کاربران

بپرس