production manager

جمله های نمونه

1. Your job will be to assist the production manager.
[ترجمه گوگل]وظیفه شما کمک به مدیر تولید خواهد بود
[ترجمه ترگمان]کار شما کمک به مدیر تولید خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Working Conditions Most industrial production managers divide their time between the shop floor and their office.
[ترجمه ترجمه صادق‌زاده] شرایط کاری اغلب مدیران تولید صنعتی زمان خود را بین کارگاه و دفتر خود تقسیم می کنند.
|
[ترجمه گوگل]شرایط کار اکثر مدیران تولید صنعتی زمان خود را بین طبقه مغازه و دفتر خود تقسیم می کنند
[ترجمه ترگمان]شرایط کاری اغلب مدیران تولید صنعتی زمان خود را بین طبقه فروشگاه و دفتر خود تقسیم می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The production manager attends a two-week training course in Atlanta on leading work-unit teams.
[ترجمه گوگل]مدیر تولید در یک دوره آموزشی دو هفته ای در آتلانتا در تیم های واحد کاری پیشرو شرکت می کند
[ترجمه ترگمان]مدیر تولید در یک دوره آموزشی دو هفته ای در آتلانتا در زمینه هدایت تیم ها شرکت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The primary mission of industrial production managers is planning the production schedule within budgetary limitations and time constraints.
[ترجمه گوگل]ماموریت اصلی مدیران تولید صنعتی، برنامه ریزی زمانبندی تولید در محدودیت های بودجه ای و محدودیت های زمانی است
[ترجمه ترگمان]ماموریت اصلی مدیران تولید صنعتی، برنامه ریزی برنامه تولید در محدوده محدودیت های بودجه ای و محدودیت های زمانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Once in their job, industrial production managers must stay abreast of new production technologies and management practices.
[ترجمه گوگل]هنگامی که مدیران تولید صنعتی وارد کار خود می شوند، باید با فناوری های جدید تولید و شیوه های مدیریتی آشنا شوند
[ترجمه ترگمان]به محض این که کار آن ها انجام شد، مدیران تولید صنعتی باید در کنار فن آوری های جدید تولید و شیوه های مدیریتی خود بمانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Production managers work in all parts of the country, but jobs are most plentiful in areas where manufacturing is concentrated.
[ترجمه گوگل]مدیران تولید در تمام نقاط کشور کار می کنند، اما مشاغل در مناطقی که تولید متمرکز است، فراوان است
[ترجمه ترگمان]مدیران تولید در تمام بخش های کشور کار می کنند، اما مشاغل در مناطقی که در آن ها تولید متمرکز است فراوان هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In general, industrial production managers share many of the same major functions, regardless of the industry.
[ترجمه گوگل]به طور کلی، مدیران تولید صنعتی بدون در نظر گرفتن صنعت، بسیاری از وظایف اصلی را به اشتراک می گذارند
[ترجمه ترگمان]به طور کلی، مدیران تولید صنعتی بسیاری از کارکرده ای اصلی را بدون توجه به صنعت به اشتراک می گذارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Industrial production managers also monitor product standards.
[ترجمه گوگل]مدیران تولید صنعتی نیز بر استانداردهای محصول نظارت دارند
[ترجمه ترگمان]مدیران تولید صنعتی نیز بر استانداردهای محصول نظارت دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Most industrial production managers work more than 40 hours a week, especially when production deadlines must be met.
[ترجمه گوگل]اکثر مدیران تولیدات صنعتی بیش از 40 ساعت در هفته کار می کنند، به خصوص زمانی که مهلت های تولید باید رعایت شود
[ترجمه ترگمان]اکثر مدیران تولید صنعتی بیش از ۴۰ ساعت در هفته کار می کنند، به خصوص زمانی که زمان تولید باید برآورده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Earnings Salaries of industrial production managers vary significantly by industry and plant size.
[ترجمه گوگل]درآمد حقوق و دستمزد مدیران تولید صنعتی به میزان قابل توجهی بر اساس صنعت و اندازه کارخانه متفاوت است
[ترجمه ترگمان]درآمد حاصل از مدیران تولید صنعتی به طور قابل توجهی با صنعت و اندازه کارخانه متفاوت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Both building professionals and production managers are concerned with providing a working environment that optimises productive capacity.
[ترجمه گوگل]هم متخصصان ساختمان و هم مدیران تولید نگران ارائه یک محیط کاری هستند که ظرفیت تولید را بهینه می کند
[ترجمه ترگمان]هم متخصصان ساختمان و هم مدیران تولید نگران ارائه یک محیط کاری هستند که ظرفیت تولید را افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Production managers also work closely with, and act as a liaison between, executives and first-line supervisors.
[ترجمه گوگل]مدیران تولید همچنین از نزدیک با مدیران اجرایی و سرپرستان خط اول کار می کنند و به عنوان رابط بین آنها عمل می کنند
[ترجمه ترگمان]مدیران تولید همچنین از نزدیک کار می کنند و به عنوان رابط بین مدیران اجرایی و ناظران اول عمل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Industrial production managers with a proven record of superior performance may advance to plant manager or vice president for manufacturing.
[ترجمه گوگل]مدیران تولید صنعتی با سوابق ثابت شده از عملکرد برتر ممکن است به مدیر کارخانه یا معاونت تولید ارتقا پیدا کنند
[ترجمه ترگمان]مدیران تولید صنعتی با سابقه ثابت عملکرد برتر ممکن است به سمت مدیر کارخانه یا جانشین برای تولید ارتقا یابند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Many industrial production managers have a college degree in business administration or industrial engineering.
[ترجمه گوگل]بسیاری از مدیران تولید صنعتی دارای مدرک دانشگاهی در مدیریت بازرگانی یا مهندسی صنایع هستند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مدیران تولید صنعتی دارای مدرک دانشگاهی در مدیریت بازرگانی و یا مهندسی صنایع هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[سینما] مدیر تولید - مدیر تهیه

انگلیسی به انگلیسی

• manager in charge of manufacturing something

پیشنهاد کاربران

production manager ( سینما و تلویزیون )
واژه مصوب: مدیر تولید
تعریف: یکی از اعضای گروه تولید که وظیفۀ برنامه‏ریزی تولید و نظارت بر هزینه و دستمزدها و هماهنگی های مالی و اداری را بر عهده دارد

بپرس