product line

جمله های نمونه

1. She had to merchandise the new product line.
[ترجمه گوگل]او مجبور شد خط تولید جدید را به بازار عرضه کند
[ترجمه ترگمان]او مجبور بود خط محصول جدید را به فروش برساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This new product line should be able to plug into our existing distribution network.
[ترجمه گوگل]این خط تولید جدید باید بتواند به شبکه توزیع فعلی ما متصل شود
[ترجمه ترگمان]این خط محصول جدید باید قادر به اتصال به شبکه توزیع موجود ما باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The company recently slimmed its product line.
[ترجمه گوگل]این شرکت اخیراً خط تولید خود را کاهش داده است
[ترجمه ترگمان]شرکت اخیرا خط تولید خود را slimmed کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They're happy to back a complete new product line.
[ترجمه گوگل]آنها خوشحال هستند که از یک خط تولید کامل جدید حمایت می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها از بازگشت به یک خط تولید کاملا جدید خوشحال هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Fluka's product line is continually increasing as its own research and development bring new products on stream.
[ترجمه گوگل]خط تولید فلوکا به طور مداوم در حال افزایش است زیرا تحقیق و توسعه خود محصولات جدیدی را در جریان قرار می دهد
[ترجمه ترگمان]خط تولید Fluka به طور مداوم در حال افزایش است چرا که تحقیق و توسعه خودش محصولات جدیدی را در جریان تولید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Terms of the acquisition of the product line and equity stake were not revealed.
[ترجمه گوگل]شرایط خرید خط تولید و سهام مشخص نشد
[ترجمه ترگمان]شرایط دریافت خط محصول و سهام دارایی آشکار نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. That product line now produces over 20 percent of our net profits.
[ترجمه گوگل]این خط تولید اکنون بیش از 20 درصد از سود خالص ما را تولید می کند
[ترجمه ترگمان]این خط تولید اکنون بیش از ۲۰ درصد سود خالص ما را تولید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Its product line, including the Tuxedo transaction processing monitor, will be separate from Novell's.
[ترجمه گوگل]خط تولید آن، از جمله مانیتور پردازش تراکنش های Tuxedo، جدا از Novell خواهد بود
[ترجمه ترگمان]خط تولید آن، از جمله نظارت پردازش تراکنش Tuxedo، از Novell s جدا خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. H-P redesigned its entire PC product line in 12 months, beginning in 200 to include green features such as more efficient power supplies and the ability to go into power-saving sleep mode faster.
[ترجمه گوگل]H-P کل خط تولید رایانه های شخصی خود را در 12 ماه از نو طراحی کرد و از سال 200 شروع کرد و ویژگی های سبز مانند منابع تغذیه کارآمدتر و توانایی رفتن سریعتر به حالت خواب کم مصرف را در خود داشت
[ترجمه ترگمان]H - P کل محصول کامپیوتر PC را در عرض ۱۲ ماه مجددا طراحی مجدد کرد، که در سال ۲۰۰ شروع شد تا ویژگی های سبز مانند منابع انرژی کارآمد و توانایی رفتن به حالت خواب کم مصرف سریع تر باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. For the company's product line of medical beds, enjoy the two - year warranty, life - long maintenance service.
[ترجمه گوگل]برای خط تولید تخت های پزشکی این شرکت، از گارانتی دو ساله، خدمات نگهداری طولانی مدت برخوردار شوید
[ترجمه ترگمان]برای سفارش محصول شرکت، از خدمات نگهداری و نگهداری دو ساله بهره مند شوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. We imported the product line from TAIYO of Japan and specialize in the manufacture of medical recording paper.
[ترجمه گوگل]ما خط تولید را از TAIYO ژاپن وارد کردیم و در ساخت کاغذ ضبط پزشکی تخصص داریم
[ترجمه ترگمان]ما خط محصول را از TAIYO ژاپن وارد کردیم و در تولید کاغذ ضبط پزشکی تخصص داشتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. FAW TOYOTA engine company crankshaft product line uses carbide tool and MQL technique to process crankshaft oil holes.
[ترجمه گوگل]خط تولید میل لنگ شرکت موتور فاو تویوتا از ابزار کاربید و تکنیک MQL برای پردازش سوراخ های روغن میل لنگ استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]خط تولید میل لنگ شرکت FAW TOYOTA از ابزار کاربید و تکنیک MQL برای پردازش سوراخ های نفتی میل لنگ استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The company's product line includes a range of quartz crystal microbalance monitors, controllers, and accessories.
[ترجمه گوگل]خط تولید این شرکت شامل طیف وسیعی از مانیتورهای میکروبالانس کریستال کوارتز، کنترلرها و لوازم جانبی است
[ترجمه ترگمان]خط محصول شرکت شامل گستره ای از monitors microbalance quartz، کنترل کننده ها، و لوازم جانبی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. For any classes corrugated product line, Corrugating roll are always the most expensive one of consumables.
[ترجمه گوگل]برای هر کلاس خط تولید راه راه، رول موجدار همیشه گران ترین مواد مصرفی است
[ترجمه ترگمان]برای هر کلاس خط محصول، چرخ Corrugating همیشه پر هزینه مواد مصرفی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. High level inventory analysis related to product line level performance.
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل موجودی سطح بالا مربوط به عملکرد سطح خط محصول
[ترجمه ترگمان]تحلیل موجودی سطح بالا مربوط به عملکرد سطح محصول
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• family of manufactured products, series of manufactured products that belong together

پیشنهاد کاربران

خط محصول
یک خط محصول شامل آن دسته از محصولات شرکت است که برای ارضای یک نیاز یا خواسته گروهی از مشتریان هدف، طراحی شده اند.
A product line is a group of related products all marketed under a single brand name that is sold by the same company. Companies sell multiple product lines under their various brand names, seeking to distinguish them from each other for better usability for consumers
...
[مشاهده متن کامل]

مجموعه محصولات یک برند
سری محصولات یک برند

تعداد زیادی محصول که تحت یک نام تجاری ( برند ) تولید می شوند

بپرس