1. The principle and method of producible anhydrous alcohol by the way of ion-exchange membrane electrophoresis are reported.
[ترجمه گوگل]اصل و روش تولید الکل بی آب قابل تولید از طریق الکتروفورز غشایی تبادل یونی گزارش شده است
[ترجمه ترگمان]اصل و روش of anhydrous الکل از طریق الکتروفورز غشا تبادل یونی گزارش شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اصل و روش of anhydrous الکل از طریق الکتروفورز غشا تبادل یونی گزارش شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The company is many more producible the metric bearing of breed and imperial and conic bearing.
[ترجمه گوگل]این شرکت از یاتاقانهای متریک نژاد و یاتاقانهای امپریالیستی و مخروطی تولید بسیار بیشتری دارد
[ترجمه ترگمان]این شرکت تعداد زیادی از the متریک نژاد و imperial و bearing مخروطی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این شرکت تعداد زیادی از the متریک نژاد و imperial و bearing مخروطی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. How to make this part of hard producible reserves mobile is undoubtedly to be significant and basic issues for sustainable development of the enterprise.
[ترجمه گوگل]نحوه متحرک سازی این بخش از ذخایر سخت تولیدی بدون شک از مسائل اساسی و اساسی برای توسعه پایدار بنگاه می باشد
[ترجمه ترگمان]چگونگی ایجاد این بخش از ذخایر محکم تلفن همراه بدون شک مهم و اساسی برای توسعه پایدار شرکت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چگونگی ایجاد این بخش از ذخایر محکم تلفن همراه بدون شک مهم و اساسی برای توسعه پایدار شرکت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Return additionally producible granite of a variety of mixture color and 30 a variety of norms different glass-ceramics installs plaque.
[ترجمه گوگل]برگرداندن گرانیت اضافی قابل تولید از انواع رنگ مخلوط و 30 انواع هنجارهای مختلف شیشه سرامیک نصب پلاک
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، گرانیت producible از انواع رنگ های ترکیبی و ۳۰ نوع مختلف از هنجارها و انواع مختلف شیشه - سرامیک، پلاک نصب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، گرانیت producible از انواع رنگ های ترکیبی و ۳۰ نوع مختلف از هنجارها و انواع مختلف شیشه - سرامیک، پلاک نصب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The invention also relates to a shell mould producible by the method.
[ترجمه گوگل]این اختراع همچنین مربوط به قالب پوسته ای است که با این روش تولید می شود
[ترجمه ترگمان]این اختراع به یک قالب پوسته سازی توسط روش نیز مربوط می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این اختراع به یک قالب پوسته سازی توسط روش نیز مربوط می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. CONCLUSION The method is simple, sensitive and producible for quantifying oxalate in human urine and the research of formation of uric calcium oxalate stone.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری روش ساده، حساس و قابل تولید برای تعیین کمیت اگزالات در ادرار انسان و تحقیق در مورد تشکیل سنگ اگزالات کلسیم اوریک است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری این روش ساده، حساس و producible برای کمی کردن ادرار در ادرار انسان و تحقیق تشکیل سنگ مرمر کلسیم اوریک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری این روش ساده، حساس و producible برای کمی کردن ادرار در ادرار انسان و تحقیق تشکیل سنگ مرمر کلسیم اوریک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. GWC, as the case may be, is the lower limit of producible gas.
[ترجمه گوگل]GWC، حسب مورد، حد پایین گاز قابل تولید است
[ترجمه ترگمان]GWC، همانطور که این مورد ممکن است، حد پایینی گاز producible است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]GWC، همانطور که این مورد ممکن است، حد پایینی گاز producible است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The purpose of this research is to design a small-sized,[Sentence dictionary] light-weighted and mass- producible ultrasonic motor with low-cost operating equipments.
[ترجمه گوگل]هدف از این تحقیق طراحی یک موتور اولتراسونیک سبک وزن و تولید انبوه با تجهیزات عملیاتی کم هزینه است
[ترجمه ترگمان]هدف از این تحقیق، طراحی یک لغت کوچک، سبک سبک (جمله)و موتور مافوق صوت با هزینه پایین با تجهیزات عملیاتی با هزینه پایین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هدف از این تحقیق، طراحی یک لغت کوچک، سبک سبک (جمله)و موتور مافوق صوت با هزینه پایین با تجهیزات عملیاتی با هزینه پایین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. In CMMI, hardware engineering represents all technical fields (e. g., electrical or mechanical) that transform requirements and ideas into tangible and producible products.
[ترجمه گوگل]در CMMI، مهندسی سختافزار نشاندهنده تمام زمینههای فنی (به عنوان مثال، الکتریکی یا مکانیکی) است که نیازها و ایدهها را به محصولات ملموس و قابل تولید تبدیل میکند
[ترجمه ترگمان]در CMMI، مهندسی سخت افزار، همه زمینه های فنی را ارایه می دهد گرم ؟ الکتریکی یا مکانیکی)که نیازها و ایده ها را به محصولات ملموس و producible تبدیل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در CMMI، مهندسی سخت افزار، همه زمینه های فنی را ارایه می دهد گرم ؟ الکتریکی یا مکانیکی)که نیازها و ایده ها را به محصولات ملموس و producible تبدیل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. We must stop the sprawl and take the damaged earth and find ways to rehabilitate it to become livable and producible.
[ترجمه گوگل]ما باید پراکندگی را متوقف کنیم و زمین آسیب دیده را بگیریم و راه هایی برای احیای آن پیدا کنیم تا قابل زندگی و تولید شود
[ترجمه ترگمان]ما باید این گسترش را متوقف کرده و زمین آسیب دیده را بگیریم و راه هایی برای بازسازی آن پیدا کنیم تا زندگی قابل سکونت و قابل سکونت شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما باید این گسترش را متوقف کرده و زمین آسیب دیده را بگیریم و راه هایی برای بازسازی آن پیدا کنیم تا زندگی قابل سکونت و قابل سکونت شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The paper has summarized evasion types, and explained the producible reasons of evasion.
[ترجمه گوگل]این مقاله انواع فرار را خلاصه کرده و دلایل قابل تولید فرار را توضیح داده است
[ترجمه ترگمان]این مقاله انواع طفره رفتن را خلاصه کرده است و دلایل producible فرار را توضیح می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این مقاله انواع طفره رفتن را خلاصه کرده است و دلایل producible فرار را توضیح می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Gas hydrhoffers exist in vast qustopties relining to the gloremain but nonetheless ; so far isn't producible as a power resource.
[ترجمه گوگل]هیدرهوفرهای گازی در کوستاپتی های وسیعی وجود دارند که به gloremain وابسته اند اما با این وجود تا کنون به عنوان منبع انرژی قابل تولید نیست
[ترجمه ترگمان]hydrhoffers گازی در qustopties بزرگ به the وجود دارند اما با این وجود؛ تا کنون به عنوان یک منبع قدرت producible نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]hydrhoffers گازی در qustopties بزرگ به the وجود دارند اما با این وجود؛ تا کنون به عنوان یک منبع قدرت producible نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Adopting advanced and practical technology to improve development performance, and changing mode of present management to speed up development of hard producible reserves.
[ترجمه گوگل]اتخاذ فناوری پیشرفته و کاربردی برای بهبود عملکرد توسعه و تغییر شیوه مدیریت فعلی برای سرعت بخشیدن به توسعه ذخایر قابل تولید سخت
[ترجمه ترگمان]استفاده از فن آوری پیشرفته و عملی برای بهبود عملکرد توسعه، و تغییر شیوه مدیریت حال به تسریع توسعه ذخایر سخت producible
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]استفاده از فن آوری پیشرفته و عملی برای بهبود عملکرد توسعه، و تغییر شیوه مدیریت حال به تسریع توسعه ذخایر سخت producible
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Follow up all the product development process to ensure projects are on schedule, totally workable, reliable, producible and meet specifications. Provide schedules and status reports on the projects.
[ترجمه گوگل]تمام فرآیند توسعه محصول را پیگیری کنید تا مطمئن شوید که پروژه ها طبق برنامه، کاملاً قابل اجرا، قابل اعتماد، تولید پذیر و مطابق با مشخصات هستند ارائه برنامه زمانبندی و گزارش وضعیت پروژه ها
[ترجمه ترگمان]تمام فرآیند توسعه محصول را پی گیری کنید تا اطمینان حاصل کنید که پروژه ها در حال برنامه ریزی هستند، کاملا قابل اجرا، قابل اعتماد، producible و منطبق با مشخصات هستند برنامه های زمانبندی و گزارش وضعیت را برای پروژه ها فراهم کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تمام فرآیند توسعه محصول را پی گیری کنید تا اطمینان حاصل کنید که پروژه ها در حال برنامه ریزی هستند، کاملا قابل اجرا، قابل اعتماد، producible و منطبق با مشخصات هستند برنامه های زمانبندی و گزارش وضعیت را برای پروژه ها فراهم کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The resources crisis mines are defined as those which be faced with producible reserves exhausted and on the brink of bankruptcy.
[ترجمه گوگل]معادن بحران منابع به معادنی گفته می شود که با ذخایر قابل تولید تمام شده و در آستانه ورشکستگی مواجه هستند
[ترجمه ترگمان]منابع مربوط به بحران منابع به عنوان افرادی تعریف می شوند که با ذخایر ارزی فرسوده و در آستانه ورشکستگی مواجه خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]منابع مربوط به بحران منابع به عنوان افرادی تعریف می شوند که با ذخایر ارزی فرسوده و در آستانه ورشکستگی مواجه خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید