🔸 معادل فارسی:
• پسر ولخرج
• پسر بازگشته ( در معنای استعاری )
• در زبان محاوره ای: بچه ی ولخرج که برگشت، فرزند گمشده ی برگشته
- - -
🔸 تعریف ها:
1. ** ( مذهبی – اصلی ) :** اصطلاح برگرفته از انجیل ( انجیل لوقا، باب ۱۵ ) درباره ی پسری که میراث خود را ولخرجی کرد، اما پس از فقر و سختی به خانه بازگشت و توسط پدرش بخشیده شد.
... [مشاهده متن کامل]
- مثال: *The parable of the Prodigal Son teaches forgiveness. *
مثل **پسر ولخرج** درس بخشش می دهد.
2. ** ( استعاری – عمومی ) :** فردی که پس از اشتباهات یا ولخرجی، دوباره به خانواده یا جامعه بازمی گردد و پذیرفته می شود.
- مثال: *After years abroad, he returned like the prodigal son. *
پس از سال ها خارج از کشور، او مثل **پسر ولخرج بازگشته** برگشت.
3. ** ( فرهنگی – محاوره ای ) :** کسی که از مسیر درست منحرف شده و دوباره به آغوش خانواده یا ارزش ها بازمی گردد.
- مثال: *The prodigal son finally came home. *
**پسر ولخرج** بالاخره به خانه آمد.
- - -
🔸 مترادف ها:
wayward child – repentant returnee – lost son – forgiven wanderer
- - -
• در مسیحیت، Prodigal Son نماد بخشش الهی و بازگشت گناهکار به آغوش خداست.
- - -
🔸 مثال ها:
• *The prodigal son was welcomed back with open arms. *
**پسر ولخرج** با آغوش باز پذیرفته شد.
• *He lived recklessly, but returned as the prodigal son. *
او بی محابا زندگی کرد، اما مثل **پسر ولخرج** بازگشت.
• *The company treated him like the prodigal son after his resignation. *
شرکت پس از استعفایش با او مثل **پسر ولخرج** رفتار کرد.
prodigal sonمعنی تحت اللفظی: پسر ولخرج/اسراف کار
منشاء و کاربرد:
از داستان انجیل ( Luke 15:11–32 ) آمده: پسر جوانی که پدرش را ترک می کند، ثروتش را هدر می دهد، ولی بعد از مدتی پشیمان می شود و بازمی گردد.
... [مشاهده متن کامل]
در انگلیسی امروز: به کسی گفته می شود که مال یا فرصت را هدر می دهد و بعد از پشیمانی بازمی گردد.
معادل فارسی:
�پسر گم شده� ( معروف به داستان مذهبی )
�ولخرجی که بعد پشیمان شد�
مثال:
1. He returned home like a prodigal son after years abroad. ⭐ �پس از سال ها زندگی در خارج، مثل پسر گم شده به خانه بازگشت. �
2. The company welcomed back its prodigal son, who had left and wasted resources elsewhere. ⭐ �شرکت پسر ولخرجش را که رفته و منابع را هدر داده بود، دوباره پذیرفت. �
Chatgpt
فرزند ناخلف، ته تقاری نادم!
ترجمه ی همه ی دوستان درست بود. ولی طولانی بود.
برگردان کوتاه می شود: ( بچه مایه دار ) .
اگه prodigal با Son یا Daughter بیاد میشه فرزند ناخلفِ حرف گوش نکنِ پشیمان که به والدین خود گوش نداده، خانه را بخاطر افکار پدر مادر ترک کرده، بعد سرش خورده به سنگ دیده راست میگفتن و در آخر برگشته خونه، سر پله ی اول
◀️ He left the company several years ago, but now the prodigal son has returned.
( انجیل لوقا ) پسر عزیزدردانه ای که پس از خطاهای فراوان، پشیمان به خانه بازگشته و والدینش او را بخشیده اند
فرزند ناخلف