procumbent

/proʊˈkʌmbənt//prəʊˈkʌmbənt/

معنی: دمر، خوابیده روی زمین
معانی دیگر: خوابیده بر شکم، دمرو، درمورد گیاه خوابیده روی زمین

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: lying face down; prone.
مشابه: prone

(2) تعریف: of a vine stem, trailing along the ground but not putting out roots.

جمله های نمونه

1. The results show that the displacements of the procumbent circular tube under lateral impact are mainly local depression around the impact point and the global deformations can be neglected.
[ترجمه گوگل]نتایج نشان می‌دهد که جابجایی‌های لوله دایره‌ای برآمده تحت ضربه جانبی عمدتاً فرورفتگی موضعی در اطراف نقطه ضربه است و تغییر شکل‌های کلی را می‌توان نادیده گرفت
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان می دهد که جابجایی های لوله دایروی procumbent تحت فشار جانبی عمدتا افسردگی موضعی در اطراف نقطه ضربه بوده و تغییر شکل های جهانی را می توان نادیده گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It's tightly tired strip-type, slimly looking and procumbent, heavy body without bones and muscles, and very strong fragrance, lightly green, bright color of tea water.
[ترجمه گوگل]این نوع نواری کاملا خسته، ظاهری باریک و کشیده، بدنی سنگین بدون استخوان و ماهیچه، و عطر بسیار قوی، سبز کم رنگ، رنگ روشن آب چای است
[ترجمه ترگمان]یک نوار بسیار خسته، بدون استخوان و procumbent، بدن سنگین بدون استخوان و ماهیچه و بوی بسیار قوی، سبز روشن و رنگ روشن آب چای
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Subterranean bine shows procumbent record level inclined to stretchy.
[ترجمه گوگل]باین زیرزمینی سطح رکوردی را نشان می دهد که تمایل به کشش دارد
[ترجمه ترگمان]Subterranean bine نشان می دهد که سطح سابقه ثبت شده تمایل به ماده یکسانی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Cauline radical ministry extend of procumbent, upside, hollow, have ramose, section armpit is in scanty unripe fine fluff.
[ترجمه گوگل]وزارت رادیکال کائولین وسعت از زیر بغل برآمده، وارونه، توخالی، دارای راموز، بخش بغل در کرک نارس نارس کمیاب است
[ترجمه ترگمان]ministry افراطی Cauline گسترش یافته است، زیر بغل، توخالی و تهی، زیر بغل بخش نسبتا باریک و باریک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Lily of the valley is root shape bine procumbent provide ramose.
[ترجمه گوگل]زنبق دره به شکل ریشه است و دارای راموز است
[ترجمه ترگمان]لی لی از این دره به اندازه کافی بزرگ نیست که بتواند ramose را فراهم کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Stems procumbent to ascending, often much branched .
[ترجمه گوگل]ساقه های متمایل به صعودی، اغلب بسیار منشعب
[ترجمه ترگمان]Stems که از بالا به بالا می رفت غالبا از هم منشعب می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دمر (صفت)
prone, procumbent

خوابیده روی زمین (صفت)
procumbent

انگلیسی به انگلیسی

• prostrate, lying with the face down

پیشنهاد کاربران

بپرس