1. Jones's wing partner Wayne Proctor scored next and flanker Mark Perego got another before half-time.
[ترجمه گوگل]وین پراکتور، شریک کناری جونز، گل بعدی را به ثمر رساند و مارک پرگو، طرفین گل دیگری را قبل از نیمه تمام به ثمر رساند
[ترجمه ترگمان]شریک بال جونز، وین Proctor، در دیدار بعدی خود، مارک Perego، را پیش از نیم به ثمر رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. With Jamie Pollock suspended for one match, Proctor could press his claims for a recall to the squad.
[ترجمه گوگل]با محرومیت جیمی پولاک برای یک مسابقه، پراکتور می تواند ادعاهای خود را برای فراخوانی به تیم مطرح کند
[ترجمه ترگمان]با Pollock که برای یک مسابقه به کار برده بود، پراکتر می تونست ادعای اون رو برای یاد گرفتن یه تیم به دست بیاره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The outdoor proctor or tout sought business and acted as an agent for petition-drawers and proctors.
[ترجمه گوگل]نگهبان در فضای باز به دنبال کسب و کار بود و به عنوان عاملی برای کشوها و حامیان دادخواست عمل می کرد
[ترجمه ترگمان]The یا tout در فضای باز به دنبال کار می گردند و به عنوان یک نماینده برای petition و proctors عمل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Proctor has recovered from a minor knee operation.
[ترجمه گوگل]پروکتور پس از یک عمل جراحی جزئی زانو بهبود یافته است
[ترجمه ترگمان]Proctor از یک عملیات مفصل زانو بهبود یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He is John Proctor, who becomes caught in the madness after his affair with a servant girl played by Winona Ryder.
[ترجمه گوگل]او جان پراکتور است که پس از رابطه عاشقانه اش با یک خدمتکار با بازی وینونا رایدر در جنون گرفتار می شود
[ترجمه ترگمان]او جان پراکتر است که بعد از ماجرای خود با یک دختر خدمتکاری که توسط Winona Ryder نقش بازی می کند گرفتار جنون می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Instead of handing over the test, the testy proctor grabbed the gun.
[ترجمه گوگل]به جای اینکه آزمایش را تحویل دهد، مأمور آزمایش کننده اسلحه را گرفت
[ترجمه ترگمان]به جای تسلیم کردن این آزمایش، the proctor اسلحه را برداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Tranmere turned up the heat and Mark Proctor retaliated in the dying seconds of the first half.
[ترجمه گوگل]ترانمر حرارت را افزایش داد و مارک پراکتور در ثانیه های پایانی نیمه اول تلافی کرد
[ترجمه ترگمان]Tranmere گرم شد و مارک پراکتر در لحظات مرگ نیمه اول تلافی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. A fractional rig is set on a Proctor spar with swept-back spreaders.
[ترجمه گوگل]یک دکل کسری بر روی یک اسپار پروکتور با پخش کنندههای پشتی قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]یه دستگاه کسری داره روی یه میله پراکتر که با جارو برقی مبارزه می کنه نصب می شه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Proctor and Gamble, for example, suddenly announced that its disposable nappies were environmentally friendly.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، Proctor and Gamble ناگهان اعلام کرد که پوشک های یکبار مصرف خود سازگار با محیط زیست هستند
[ترجمه ترگمان]برای مثال، Proctor و گمبل به طور ناگهانی اعلام کردند که پوشک یکبار مصرف آن ها سازگار با محیط زیست است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Proctor said specialist house-builders would continue to replace contractors in the housing market.
[ترجمه گوگل]پروکتور گفت که خانه سازان متخصص به جایگزینی پیمانکاران در بازار مسکن ادامه خواهند داد
[ترجمه ترگمان]Proctor گفت که سازندگان لوازم خانگی به جایگزینی پیمانکاران در بازار مسکن ادامه خواهند داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Midfield player Mark Proctor celebrated his recall by putting Boro ahead after 15 minutes.
[ترجمه گوگل]مارک پراکتور بازیکن خط میانی پس از 15 دقیقه فراخوانی خود را با جلو انداختن بورو جشن گرفت
[ترجمه ترگمان]\"مارک Proctor\" (Mark Proctor)، بازیکن \"Midfield Proctor\" (Mark Proctor Proctor)، پس از ۱۵ دقیقه putting را به یاد آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Or some proctor who can slice some one in two without caring.
[ترجمه گوگل]یا یک سرپرست که می تواند یکی از دو را بدون توجه به تکه تکه کند
[ترجمه ترگمان]یا بعضی از proctor که می توانند بدون مراقبت یک نفر را بخورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Proctor argues that this has led to an increasingly transient workforce on the wards.
[ترجمه گوگل]پروکتور استدلال می کند که این منجر به افزایش روزافزون نیروی کار موقت در بخش ها شده است
[ترجمه ترگمان]Proctor استدلال می کند که این امر منجر به افزایش فزاینده نیروی کار در بخش ها شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Alternatively, the loan of a Proctor flap crank would enable Q6-sized versions to be fabricated.
[ترجمه گوگل]از طرف دیگر، وام یک میل لنگ پروکتور می تواند نسخه های سایز Q6 را تولید کند
[ترجمه ترگمان]به همین ترتیب، وام طرح flap Proctor، نسخه های Q۶ را قادر خواهد ساخت تا ساختگی باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Among them was Steven Proctor, who was on his way to the Himalayas for a four week mountaineering holiday.
[ترجمه گوگل]در میان آنها استیون پراکتور بود که برای چهار هفته تعطیلات کوهنوردی در راه هیمالیا بود
[ترجمه ترگمان]در بین آن ها استیون Proctor، که برای یک سفر چهار هفته ای به هیمالیا رسید، در میان آن ها قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید