procrustean bed

جمله های نمونه

1. Morning exercise reading is really an annoying unpopular Procrustean bed to all our students.
[ترجمه گوگل]مطالعه ورزش صبحگاهی واقعاً یک تخت پراکروستی و آزاردهنده است که برای همه دانش آموزان ما محبوب نیست
[ترجمه ترگمان]خواندن برنامه صبحگاهی واقعا برای همه دانش آموزان ما یک بس تر محبوب غیر محبوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. People are firmly opposed to the policy of Procrustean bed.
[ترجمه گوگل]مردم به شدت با سیاست تخت پروکروست مخالفند
[ترجمه ترگمان]مردم به شدت با سیاست Procrustean مخالف هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. We are firmly opposed to the policy of a Procrustean bed.
[ترجمه گوگل]ما به شدت با سیاست تخت پروکروست مخالفیم
[ترجمه ترگمان]ما به شدت با سیاست یک تخت خوابی مخالف هستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The Accused, by virtue of having used it in their catalog, have imposed a particular awkward and odious pattern format on the software community, which has proven to be something of a Procrustean Bed.
[ترجمه گوگل]متهمان به دلیل استفاده از آن در کاتالوگ خود، قالب الگوی ناخوشایند و نفرت انگیز خاصی را بر جامعه نرم افزار تحمیل کرده اند که ثابت شده است که چیزی شبیه یک تخت پروکروستین است
[ترجمه ترگمان]متهم که به دلیل استفاده از آن در کاتالوگ خود استفاده از آن را در کاتالوگ خود به کار برده است، یک قالب الگوی زشت و زشت را بر جامعه نرم افزار تحمیل کرده است که ثابت شده است چیزی از یک تخت خواب خوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Yeah, I see. I'll not place all of them on Procrustean bed.
[ترجمه گوگل]بله، می بینم من همه آنها را روی تخت پروکروستین نمی گذارم
[ترجمه ترگمان] آره، متوجهم من همه آن ها را روی تخت Procrustean جا نخواهم گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. If law enforcement succeeds in mandating interception facilities for every Internet carrier, the industry as a whole could be pushed back into the procrustean bed of conventional telecommunications.
[ترجمه گوگل]اگر مجری قانون موفق شود تسهیلات شنود را برای هر حامل اینترنتی اجباری کند، صنعت به عنوان یک کل می تواند به بستر پیشروی ارتباطات از راه دور متعارف برگردد
[ترجمه ترگمان]اگر نیروی انتظامی در اجباری کردن تسهیلات رهگیری برای هر حامل اینترنتی موفق شود، صنعت به عنوان یک کل می تواند به بس تر procrustean از مخابرات مرسوم باز گردد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Those strict proprieties of the old days are now regarded as a Procrustean bed.
[ترجمه گوگل]آن ویژگی های سخت روزگار قدیم اکنون به عنوان یک تخت پروکروست در نظر گرفته می شود
[ترجمه ترگمان]این آداب و رسوم قدیمی روزگار قدیم را به عنوان تخت خواب Procrustean تلقی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• something to which people are forced to conform (from the greek legend of a robber who altered his victims to fit his bed by stretching them or cutting off their legs)

پیشنهاد کاربران

واژه ی � تخت پروکروستی� برای توصیف شرایطی به کار می رود که یک معیار سلیقه ای و شخصی به شخص دیگری تحمیل شود
( تحمیل یک معیار خودسرانه )

بپرس