اسم ( noun )
حالات: proclivities
حالات: proclivities
• : تعریف: a natural tendency or inclination; propensity or predisposition.
• مشابه: inclination, instinct, leaning, penchant, propensity, tendency, turn
• مشابه: inclination, instinct, leaning, penchant, propensity, tendency, turn
- His proclivity is to work late into the night and then sleep through the morning.
[ترجمه گوگل] تمایل او این است که تا دیروقت شب کار کند و سپس تا صبح بخوابد
[ترجمه ترگمان] proclivity قرار است تا دیروقت شب کار کند و صبح تا صبح بخوابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] proclivity قرار است تا دیروقت شب کار کند و صبح تا صبح بخوابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید