1. luther nailed the proclamation to the church door
لوتر اعلامیه را به در کلیسا میخکوب کرد.
2. The authorities issued a proclamation forbidding public meetings.
[ترجمه گوگل]مقامات با صدور اطلاعیه ای از برگزاری جلسات عمومی منع کردند [ترجمه ترگمان]مقامات اعلامیه ای را صادر کردند که جلسات عمومی را ممنوع می کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The King issued a proclamation dissolving Parliament.
[ترجمه شان] پادشاه با صدور بیانیه ای ، پارلمان را منحل کرد.
|
[ترجمه گوگل]پادشاه با صدور بیانیه ای پارلمان را منحل کرد [ترجمه ترگمان]پادشاه اعلامیه ای صادر کرد که انحلال پارلمنت را منحل کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The government restricted the use of water by proclamation.
[ترجمه شان] دولت با صدور اعلامیه ای ، برای استفاده از آب محدودیت ایجاد کرد.
|
[ترجمه گوگل]دولت با اعلامیه ای استفاده از آب را محدود کرد [ترجمه ترگمان]دولت استفاده از آب را با اعلامیه محدود کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. A bloody civil war followed the proclamation of an independent state.
[ترجمه گوگل]پس از اعلام یک کشور مستقل، جنگ داخلی خونینی رخ داد [ترجمه ترگمان]یک جنگ داخلی خونین به دنبال اعلامیه یک کشور مستقل بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The preliminary draft of the Emancipation Proclamation was only part of the trouble.
[ترجمه گوگل]پیش نویس اولیه اعلامیه رهایی تنها بخشی از مشکل بود [ترجمه ترگمان]پیش نویس اولیه اعلامیه آزادی تنها بخشی از مشکل بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The President issued a proclamation declaring the county a national disaster area.
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور با صدور بیانیه ای این شهرستان را منطقه فاجعه ملی اعلام کرد [ترجمه ترگمان]رئیس جمهور اعلامیه ای صادر کرد و اعلام کرد که این استان یک فاجعه ملی است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. His proclamation that the moon might be habitable was bound to attract criticism from Aristotelian diehards such as Alexander Ross.
[ترجمه گوگل]اعلامیه او مبنی بر اینکه ماه ممکن است قابل سکونت باشد، ناگزیر بود که انتقاد سخت گیران ارسطویی مانند الکساندر راس را به دنبال داشته باشد [ترجمه ترگمان]اعلامیه او مبنی بر این بود که ماه ممکن است قابل سکونت باشد و انتقادات from از قبیل \"الکساندر راس\" (ارسطویی)را به خود جلب کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. They redacted a proclamation.
[ترجمه گوگل]اعلامیه ای را ویرایش کردند [ترجمه ترگمان]اونا یه بیانیه صادر کردن [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. In response, President Fillmore issued a proclamation asking citizens to cease interfering with law enforcement officers.
[ترجمه گوگل]در پاسخ، پرزیدنت فیلمور اعلامیه ای صادر کرد و از شهروندان خواست که از مداخله با افسران مجری قانون دست بردارند [ترجمه ترگمان]در پاسخ، رئیس جمهور فیلمور در بیانیه ای اعلامیه ای صادر کرد و از شهروندان خواست تا از دخالت در نیروهای انتظامی دست بردارند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. A cease-and-desist proclamation required by federal law was prepared and signed at the same time.
[ترجمه گوگل]یک اعلامیه توقف و توقف که طبق قوانین فدرال الزامی بود، در همان زمان تهیه و امضا شد [ترجمه ترگمان]اعلامیه ای که توسط قانون فدرال مورد نیاز بود، در همان زمان تهیه و امضا شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Closely associated with the proclamation and preaching of the Word was scriptural hymnody, in the form of metrical psalms.
[ترجمه گوگل]ارتباط نزدیکی با اعلام و موعظه کلام، سرود کتاب مقدس، به شکل مزامیر متریک بود [ترجمه ترگمان]کتاب مقدس در همان نزدیکی با اعلامیه و موعظه کتاب مقدس، به شکل سروده ای مذهبی، در نظر گرفته شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. It was a horrifying proclamation, when modesty caused the legs even of pianos to be decently covered.
[ترجمه گوگل]این یک اعلامیه وحشتناک بود، زمانی که فروتنی باعث شد حتی پاهای پیانوها به طرز شایسته ای پوشیده شود [ترجمه ترگمان]این اعلامیه وحشتناک بود، وقتی که حجب و حیا مانع از آن می شد که به سر و سامان دادن پیانو، سر و سامان بدهد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Thus, the 1985 proclamation of privatisation had largely stalled by 1989 for lack of buyers.
[ترجمه گوگل]بنابراین، اعلامیه خصوصی سازی در سال 1985 به دلیل کمبود خریداران تا حد زیادی تا سال 1989 متوقف شده بود [ترجمه ترگمان]از این رو اعلامیه خصوصی سازی سال ۱۹۸۵ تا حد زیادی در سال ۱۹۸۹ برای عدم وجود خریداران متوقف شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• announcement, declaration; official public statement; manifest, statement a proclamation is a public announcement about something important.
پیشنهاد کاربران
🔊 دوستان تلفظ درست این کلمه ( پْراکْلِمِیشن ) می باشد
an official announcement✅ ✅یک اطلاعیه ی رسمی ✔announcement
در آیه های قرآن ب معنی ندا دادن
As Israel’s seismic assaults continue to devastate more than 2. 3 million people in the besieged Gaza Strip, people around the world have begun to question the sincerity of human rights proclamations from Western leaders. ... [مشاهده متن کامل]
علیرغم ادامه حملات تکان دهنده اسرائیل برای از بین بردن بیش از ۲. ۳ میلیون نفر در نوار غزه محاصر شده، مردم اقصی نقاط جهان خلوص نیت {و صداقت} بیانیه های حقوق بشر از طرف رهبران غربی را مورد سوال قرار داده اند.
اعلامیه یا بیانیه ای که رسمی است و از طرف مقامات ارائه می شود. مانند اعلامیه ی آزادی بردگان ( emancipation proclamation ) که در سال 1862، آبراهام لینکلن آن را صادر کرد.