processed


عمل یا نتیجه امودن، اموده معمارى : فراورده

جمله های نمونه

1. on the day of her wedding, she was processed to appear in court
در روز ازدواجش او را به دادگاه احضار کردند.

2. Grocery stores sell many foods that have been processed.
[ترجمه قاسمی] فروشگاه های مواد غذایی بسیاری از غذاهایی را که فراوری شده اند می فروشد
|
[ترجمه گوگل]فروشگاه های مواد غذایی بسیاری از غذاهای فرآوری شده را به فروش می رسانند
[ترجمه ترگمان]خواربار بسیاری غذاهایی را می فروشند که فرآوری شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The information is processed in a random order.
[ترجمه گوگل]اطلاعات به صورت تصادفی پردازش می شوند
[ترجمه ترگمان]اطلاعات بصورت تصادفی پردازش می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The congregation processed into the church.
[ترجمه گوگل]جماعت وارد کلیسا شدند
[ترجمه ترگمان]جماعت در کلیسا تجمع کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. your application for a mortgage is now being processed. sentence dictionary
[ترجمه گوگل]درخواست شما برای وام مسکن اکنون در حال بررسی است فرهنگ لغت جمله
[ترجمه ترگمان]درخواست شما برای وام مسکن در حال پردازش است فرهنگ لغت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This year, almost a billion birds will be processed in the region.
[ترجمه گوگل]امسال نزدیک به یک میلیارد پرنده در این منطقه فرآوری می شود
[ترجمه ترگمان]امسال تقریبا یک میلیارد پرنده در منطقه پردازش خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Patients took more than two hours to be processed through the department.
[ترجمه گوگل]بیماران بیش از دو ساعت طول کشید تا از طریق بخش پردازش شوند
[ترجمه ترگمان]بیماران بیش از دو ساعت طول کشیدند تا از طریق این بخش پردازش شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The grain store processed flour wrappers for Chinese dumplings.
[ترجمه گوگل]فروشگاه غلات، لفاف‌های آرد را برای کوفته‌های چینی فرآوری می‌کرد
[ترجمه ترگمان]آن ها پوشش های آرد فرآوری شده برای dumplings چینی را فرآوری می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The job can be processed overnight.
[ترجمه گوگل]کار را می توان یک شبه پردازش کرد
[ترجمه ترگمان]شغل را می توان یک شبه پردازش کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Goats' cheese may be processed in many ways.
[ترجمه گوگل]پنیر بز ممکن است به روش های مختلفی فرآوری شود
[ترجمه ترگمان]پنیر Goats ممکن است به روش های زیادی پردازش شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I need to get those films processed.
[ترجمه گوگل]من باید آن فیلم ها را پردازش کنم
[ترجمه ترگمان]من باید آن فیلم ها را پردازش کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The accounts are processed by computer.
[ترجمه گوگل]حساب ها توسط کامپیوتر پردازش می شوند
[ترجمه ترگمان]حساب ها توسط کامپیوتر پردازش می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Of the 660 cases processed last year, only 10 per cent were totally rejected.
[ترجمه گوگل]از 660 پرونده رسیدگی شده در سال گذشته، تنها 10 درصد به طور کامل رد شدند
[ترجمه ترگمان]از the مورد پردازش شده در سال گذشته، تنها ۱۰ درصد کاملا رد شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The visitors processed into the house.
[ترجمه گوگل]بازدیدکنندگان وارد خانه شدند
[ترجمه ترگمان]مهمانان وارد خانه شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The bishop, priests and deacons processed slowly through the cathedral.
[ترجمه گوگل]اسقف، کشیشان و شماسها به آرامی از کلیسای جامع عبور کردند
[ترجمه ترگمان]اسقف، کشیش ها و deacons به آهستگی از کلیسا عبور کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[عمران و معماری] آموده

انگلیسی به انگلیسی

• adapted, treated, subjected to a series of procedures

پیشنهاد کاربران

پردازشته
Processed food has had some sort of chemical or industrial treatment in order to cook it, preserve it, or improve its taste or appearance
صفت/ مواد غذایی فرآوری شده دارای نوعی عملیات شیمیایی یا صنعتی به منظور پختن، نگهداری یا بهبود طعم یا ظاهر آن، فرآوری شده، پَروَرده
...
[مشاهده متن کامل]

processed cheese/meat
highly processed convenience foods

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/processed
ساخته و پرداخته
صنعت فولاد: نورد شده
فراوری کردن
به علت خرابی، سیستم قادر به پاسخگویی به درخواست نیست.
کنسرو شده
بررسی شده
غدا یا خوراکی هایی که درست میشوند با مواد مضر مثل آلوچه یا
غذا یاخوراکی هایی که درست میشوند با مواد مضر مثل لباشک یا آلوچه
درخواست خرابی سیستم قابل پردازش نیست
ببخشید معنی این جمله چی میشع system failure request cannot be processed
اگه با food بیاد،
فرآوری شده با مواد نگهدارنده
processed food=غذاهای فرآوری شده

فراوری شده
غزا یا خوراکی های که درست میشوند با مواد های مضر مثل فست فود یا آلوچه
مورد بررسی واقع شده
پردازش . پردازش کردن. پردازش شده
The food that you buy from restaurants
آماده
fast food .
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢١)

بپرس