• : تعریف: the legal establishing of a will as authentic, valid, and binding.
صفت ( adjective )
• : تعریف: of or pertaining to the establishment of the authenticity and validity of a will or wills, or to the court in which this is done.
فعل گذرا ( transitive verb )حالات: probates, probating, probated
• : تعریف: to submit (a will) to probate; prove the authenticity and validity of.
جمله های نمونه
1. probate duty
هزینه ی تصدیق وصیت نامه
2. grant probate of a will
درستی وصیت نامه را گواهی کردن
3. Before probate can be granted, all business assets have to be identified and valued.
[ترجمه گوگل]قبل از اعطای وثیقه، تمام دارایی های تجاری باید شناسایی و ارزش گذاری شوند [ترجمه ترگمان]قبل از آنکه تایید شود تمام دارایی های کسب وکار باید شناسایی و ارزش گذاری شوند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. a judge of a probate court.
[ترجمه گوگل]قاضی دادگاه بدوی [ترجمه ترگمان] یه قاضی از دادگاه انحصار وراثت بشه … [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Probate cases can go on for two years or more.
[ترجمه آریا احمدی] پرونده های تایید انحصار وراثت میتواند به مدت دوسال یا بیشتر ادامه پیدا کند
|
[ترجمه گوگل]پرونده های مشروط می تواند دو سال یا بیشتر ادامه یابد [ترجمه ترگمان]این موارد می توانند به مدت دو سال یا بیشتر ادامه پیدا کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The investigation explores the possibility of using probate inventories to cast light on this and related questions.
[ترجمه گوگل]این تحقیق امکان استفاده از موجودی های وثیقه را برای روشن کردن این موضوع و سوالات مرتبط بررسی می کند [ترجمه ترگمان]در این تحقیق به بررسی امکان استفاده از پرسشنامه های probate برای روشن کردن این سوالات و پرسش های مربوطه می پردازد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Leffingwell even held probate court there.
[ترجمه گوگل]Leffingwell حتی دادگاه انحصاری را در آنجا برگزار کرد [ترجمه ترگمان]Leffingwell حتی دادگاه انحصار وراثت را هم در اختیار گرفته بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The computer methodology for probate inventories has been further developed so that it can now handle large numbers of complete inventories.
[ترجمه گوگل]روش رایانه ای برای موجودی های وثیقه بیشتر توسعه یافته است به طوری که اکنون می تواند تعداد زیادی از موجودی های کامل را اداره کند [ترجمه ترگمان]روش شناسی کامپیوتری برای رسیدگی به بایگانی به گونه ای توسعه داده شده است که در حال حاضر می تواند تعداد زیادی از فهرست های کامل را مدیریت کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Conveyancing, divorce, probate and criminal matters concerning adults were all in this category.
[ترجمه گوگل]انتقال، طلاق، وصیت و امور کیفری مربوط به بزرگسالان همگی از این دسته بودند [ترجمه ترگمان]Conveyancing، طلاق، probate و امور کیفری مربوط به بزرگسالان در این رده قرار دارند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Besides, until probate is granted, all is conjecture.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، تا زمانی که وثیقه صادر نشود، همه حدس و گمان است [ترجمه ترگمان]در ضمن، تا زمانی که انحصار وراثت بشه فقط حدس و گمان هست [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The probate clerk sets up an index of all wills deposited.
[ترجمه گوگل]منشی وصیت نامه فهرستی از تمام وصیت نامه های سپرده شده را تنظیم می کند [ترجمه ترگمان]دفتر انحصار وراثت یک فهرست از تمام وصیتنامه را تنظیم کرده [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The probate court ordered that the marital home be sold and the net proceeds divided equally.
[ترجمه گوگل]دادگاه بدوی دستور داد خانه زناشویی فروخته شود و خالص عواید به طور مساوی تقسیم شود [ترجمه ترگمان]دادگاه تایید شده دستور داد که خانه زناشویی فروخته شود و درآمد خالص به طور مساوی تقسیم شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Probate: Use probate law and procedures.
[ترجمه گوگل]وصیت نامه: از قانون و رویه های وصیت نامه استفاده کنید [ترجمه ترگمان]probate: از قانون و رونده ای تایید شده تایید کنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
[حقوق] رسیدگی به امور ماترک و قیمومت، رسیدگی قضایی به اعتبار وصیتنامه
انگلیسی به انگلیسی
• official certification of the validity of a last will and testament validate a last will and testament; put on probation, grant a conditional release from jail