قید ( adverb )
• : تعریف: in favor of some proposal, decision, person, or the like.(Cf. con
• متضاد: con
• مشابه: for, in favor of
• متضاد: con
• مشابه: for, in favor of
- They argued the subject pro and con.
[ترجمه گوگل] آنها در مورد موضوع موافق و مخالف بحث کردند
[ترجمه ترگمان] آن ها موضوع مورد بحث را مورد بحث قرار دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] آن ها موضوع مورد بحث را مورد بحث قرار دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
اسم ( noun )
حالات: pros
حالات: pros
• (1) تعریف: a factor, argument, vote, or the like in favor of something. (Cf. con
• متضاد: con
• متضاد: con
• (2) تعریف: one who takes a position in favor of something, such as the affirmative side in a debate. (Cf. con
• متضاد: anti, con, opponent
• متضاد: anti, con, opponent
صفت ( adjective )
• : تعریف: (informal) professional, esp. in certain sports.
• متضاد: amateur
• متضاد: amateur
اسم ( noun )
حالات: pros
عبارات: turn pro
حالات: pros
عبارات: turn pro
• (1) تعریف: (informal) a professional, or someone as knowledgeable or expert as a professional.
• متضاد: amateur
• مشابه: ace, mastermind
• متضاد: amateur
• مشابه: ace, mastermind
• (2) تعریف: (pl.) the professional teams or leagues in some sports, such as football or baseball (prec. by the).
- He wants to play in the pros after college.
[ترجمه گوگل] او می خواهد بعد از دانشگاه در حرفه ای بازی کند
[ترجمه ترگمان] او می خواهد بعد از کالج بازی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] او می خواهد بعد از کالج بازی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید