prize money

/ˈpraɪzˈmʌni//praɪzˈmʌni/

مبلغ جایزه، پول برده شده (در بخت آزمایی و غیره)، پولی که از فروش غنیمت دریایی بدست می اید

جمله های نمونه

1. The prize money saved her from having to find a job.
[ترجمه گوگل]پول جایزه او را از یافتن شغل نجات داد
[ترجمه ترگمان]این جایزه باعث شد که او شغل پیدا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I won £400 in prize money.
[ترجمه گوگل]من 400 پوند جایزه جایزه گرفتم
[ترجمه ترگمان]من در جایزه ۴۰۰ یورو برنده شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. They shared the prize money with a friend of theirs .
[ترجمه گوگل]آنها پول جایزه را با یکی از دوستانشان تقسیم کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها جایزه نقدی را با یکی از دوستان خود تقسیم کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The prize money for literary competitions can be as high as £40 000.
[ترجمه گوگل]مبلغ جایزه برای مسابقات ادبی می تواند تا 40000 پوند باشد
[ترجمه ترگمان]جایزه نقدی برای رقابت های ادبی می تواند به اندازه ۴۰ هزار پوند باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. An anonymous benefactor stepped in to provide the prize money.
[ترجمه گوگل]یک خیریه ناشناس برای ارائه پول جایزه وارد عمل شد
[ترجمه ترگمان]یک ولی نعمت ناشناس وارد شد تا پول جایزه را تامین کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Half the prize money he spent, and the rest was laid aside for a rainy day.
[ترجمه گوگل]نیمی از پول جایزه را خرج کرد و بقیه را برای یک روز بارانی کنار گذاشت
[ترجمه ترگمان]نصف پول جایزه را خرج کرد و بقیه هم برای روز مبادا کنار گذاشته شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. They sensibly invested their prize money rather than spending it.
[ترجمه گوگل]آنها به جای خرج کردن پول جایزه خود را معقولانه سرمایه گذاری کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها به جای خرج کردن پول، پول جایزه خود را سرمایه گذاری کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. John and Liz shared the prize money between them John used his half to buy a word processor.
[ترجمه گوگل]جان و لیز پول جایزه را بین خود تقسیم کردند
[ترجمه ترگمان]جان و لیز پولی را که جان از نیمی از آن ها برای خرید یک پردازشگر کلمه استفاده می کرد به اشتراک گذاشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. With prize money declining, he laments that most of the time jump jockeys risk their necks for £150.
[ترجمه گوگل]با کاهش پول جایزه، او ابراز تاسف می کند که اکثر اوقات جوکی های پرش گردن خود را برای 150 پوند به خطر می اندازند
[ترجمه ترگمان]وی با کاهش پول جایزه، اظهار تاسف کرد که اغلب این سوارکاران به خاطر ۱۵۰ پوند به قیمت ۱۵۰ پوند در معرض خطر قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Premier event with over £000 in prize money plus pools and trophies worth an extra £000.
[ترجمه گوگل]رویداد برتر با بیش از 000 پوند جایزه به اضافه استخرها و جوایز به ارزش 000 پوند اضافی
[ترجمه ترگمان]این رویداد با بیش از ۲۰۰،۰۰۰ پوند در جایزه نقدی به همراه استخرها و trophies به ارزش ۱۰۰۰۰ پوند بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. George, 50, had to pay £10 from his prize money at the annual leek show at Northallerton, North Yorks.
[ترجمه گوگل]جورج 50 ساله مجبور شد 10 پوند از جایزه خود را در نمایشگاه سالانه تره فرنگی در Northallerton، North Yorks بپردازد
[ترجمه ترگمان]جورج ۵۰ ساله مجبور بود ۱۰ پوند از جایزه خود در نمایشگاه سالانه leek در Northallerton شمالی بپردازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The £000 prize money had to be spent on travel.
[ترجمه گوگل]مبلغ 000 پوند جایزه باید خرج سفر می شد
[ترجمه ترگمان]مبلغ ۵۰۰۰ پوندی این جایزه باید صرف سفر شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. And what will you do with the prize money, Professor?
[ترجمه گوگل]و با پول جایزه چه خواهید کرد، استاد؟
[ترجمه ترگمان]پروفسور، شما با پول جایزه چه کار خواهید کرد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Her surviving crew members, rich with prize money, are unprepared, perhaps, for what lies ahead -- peace.
[ترجمه گوگل]خدمه بازمانده او، ثروتمند با پول جایزه، برای آنچه در پیش است - صلح - آماده نیستند
[ترجمه ترگمان]اعضای باقیمانده او، ثروتمند با پول جایزه، آماده نیستند، شاید برای آنچه در پیش است - - صلح
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• money won or given as a prize; money obtained through the sale of plunder

پیشنهاد کاربران

بپرس