privity

/ˈprɪvɪtiː//ˈprɪvɪtɪ/

معنی: موضوع محرمانه، امر خصوصی، امر سری
معانی دیگر: اطلاعات محرمانه، آگهدادهای نهان

جمله های نمونه

1. If the cargo owner was not in privity of contract, the shipowner might need protection against claims in tort.
[ترجمه گوگل]اگر مالک محموله در قرارداد محرمانه نبود، ممکن است مالک کشتی در برابر ادعاهای ارتکاب جرم نیاز به حمایت داشته باشد
[ترجمه ترگمان]در صورتی که مالک کالا در قرارداد قرارداد نباشد، ممکن است مالک به حمایت در برابر ادعاهای خسارت وارد شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It is the incidentally-third-party-protecting contract beyond the privity of contract.
[ترجمه گوگل]این قرارداد محافظت از شخص ثالث است که فراتر از اصل قرارداد است
[ترجمه ترگمان]این دومین قرارداد حفاظت از طرف ثالث خارج از قرارداد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Privity of contract resulted from the parties of contract at the beginning of contract.
[ترجمه گوگل]حریم قرارداد ناشی از طرفین قرارداد در ابتدای قرارداد است
[ترجمه ترگمان]قرارداد بستن قرارداد از طرفین قرارداد در آغاز قرارداد حاصل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. "Doctrine of privity of contract" has been the unshakable credendum of the classical contract law and has been treated as the corner stone of contract rule and system.
[ترجمه گوگل]«دکترین محرمیت قرارداد» اعتبار تزلزل ناپذیر حقوق قراردادهای کلاسیک بوده و به عنوان سنگ بنای قاعده و نظام قرارداد تلقی شده است
[ترجمه ترگمان]\"دکترین of قرارداد\" تابع یکنواخت قانون قرارداد کلاسیک بوده است و به عنوان سنگ گوشه قانون و نظام قراردادی رفتار شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In jurisdictions not rejecting the privity requirement as to obviate its effect to a great extent.
[ترجمه گوگل]در حوزه‌های قضایی که الزام محرمانه را رد نمی‌کنند تا تأثیر آن تا حد زیادی از بین برود
[ترجمه ترگمان]در حوزه قضایی، الزام privity برای برطرف کردن تاثیر آن تا حد زیادی را رد نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The history educes that the privity of contract and the contract for the benefit of third party are apparently different, virtually consistent.
[ترجمه گوگل]تاریخ نشان می دهد که خصوصیات قرارداد و قرارداد به نفع شخص ثالث ظاهراً متفاوت و تقریباً سازگار هستند
[ترجمه ترگمان]تاریخ تضمین می کند که قرارداد و قرارداد برای منافع طرف سوم ظاهرا با هم متفاوت هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The doctrine of privity of contract is deemed to be one of the bases of classical contract theory.
[ترجمه گوگل]دکترین محرمیت قرارداد یکی از پایه های نظریه قرارداد کلاسیک تلقی می شود
[ترجمه ترگمان]دکترین of قرارداد به عنوان یکی از مبانی تیوری قرارداد کلاسیک تلقی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The absence of privity of contract between plaintiff and defendant may be fatal.
[ترجمه گوگل]فقدان محرمیت قرارداد بین شاکی و خوانده ممکن است کشنده باشد
[ترجمه ترگمان]نبود فسخ قرارداد بین شاکی و متهم ممکن است مرگبار باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The principle of privity of contract will, inevitably cause the parochialism of contract law.
[ترجمه گوگل]اصل محرمیت قرارداد، ناگزیر باعث انحراف حقوق قراردادها خواهد شد
[ترجمه ترگمان]اصل فسخ قرارداد به ناچار منجر به لغو قانون قراردادی خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The doctrine of privity of contract provides that only the parties to a contract receive rights and obligations pursuant to the contract.
[ترجمه گوگل]دکترین محرمیت قرارداد مقرر می دارد که فقط طرفین قرارداد طبق قرارداد حقوق و تعهداتی دریافت می کنند
[ترجمه ترگمان]دکترین of قرارداد مقرر می دارد که تنها طرفین قرارداد حقوق و تعهدات مطابق با قرارداد را دریافت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The doctrine of the privity of contract, as an important principle of classical contract law, ensured the development of economy and progress of social civilization.
[ترجمه گوگل]دکترین محرمیت قرارداد به عنوان یک اصل مهم حقوق قراردادهای کلاسیک، توسعه اقتصاد و پیشرفت تمدن اجتماعی را تضمین می کند
[ترجمه ترگمان]دکترین of قرارداد، به عنوان اصل مهم قانون قرارداد کلاسیک، توسعه اقتصاد و پیشرفت تمدن اجتماعی را تضمین کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The doctrine of privity of contract is deemed to be of of classical contract theory.
[ترجمه گوگل]دکترین محرمیت قرارداد از نظریه قرارداد کلاسیک تلقی می شود
[ترجمه ترگمان]دکترین of قرارداد از نظریه قرارداد کلاسیک تلقی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I believe that this is our luck and privity!
[ترجمه گوگل]من معتقدم که این شانس و حریم ماست!
[ترجمه ترگمان]به عقیده من این کار بخت و اقبال ما است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The major difficulty with this contract-based approach is the doctrine of privity of contract.
[ترجمه گوگل]مشکل اصلی این رویکرد مبتنی بر قرارداد، دکترین محرمیت قرارداد است
[ترجمه ترگمان]مشکل اصلی در این رویکرد مبتنی بر قرارداد، دکترین of قرارداد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. In such case the defendant may, irrespective of the actual fault or privity of the owner, avail himself of the limits of liability prescribed in Article V, paragraph
[ترجمه گوگل]در چنین مواردی، مدعی علیه می‌تواند صرف نظر از تقصیر یا محرمیت مالک، از حدود مسئولیت مقرر در بند ۵ ماده ۵ استفاده کند
[ترجمه ترگمان]در چنین مواردی ممکن است متهم، صرف نظر از خطای واقعی یا privity مالک، خود را از محدودیت هایی که در بند ۵، بند یا پاراگراف، تجویز می کند، به کار ببرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

موضوع محرمانه (اسم)
privity

امر خصوصی (اسم)
privity

امر سری (اسم)
privity

تخصصی

[حقوق] نسبیت رابطه حقوقی، رابطه متقابل یا جانشینی از نظر حق مالکیت یا مسئولیت، رابطه متعاهدین، حق مشترک، اطلاع خصوصی، اطلاع و رضایت ضمنی

انگلیسی به انگلیسی

• secret, confidential information; knowledge of confidential information; complex relations between individuals involved in a legal transaction (law); privacy

پیشنهاد کاربران

قاعده نسبی بودن قرارد اد ها
اصل نسبی بودن قراردادها
قاعده نسبی بودن قرارداد
رابطه حقوق، قراردادی و محرمانه بین طرفین قرارداد
رابطه قانونا سازمان یافته - ارتباط سازمان یافته طبق قانون یا در چاچوب قرارداد

بپرس