privately

/ˈprɑɪ.vət.li//ˈprɑɪ.vət.li/

محرمانه، بطور خصوصی، در خلوت

بررسی کلمه

قید ( adverb )
• : تعریف: without the knowledge of others.

- Can we talk privately about my problem?
[ترجمه گوگل] آیا می توانیم در مورد مشکل من خصوصی صحبت کنیم؟
[ترجمه ترگمان] میشه خصوصی در مورد مشکل من صحبت کنیم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. the necessary budget for the project is going to be privately funded
بودجه ی لازم برای این طرح از سوی بخش خصوصی تامین خواهد شد.

2. I must talk to you privately.
[ترجمه گوگل]باید خصوصی باهات صحبت کنم
[ترجمه ترگمان]باید خصوصی باه ات صحبت کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The whole process makes buying a car privately as painless as buying from a garage.
[ترجمه گوگل]کل این فرآیند باعث می شود که خرید خودرو به صورت خصوصی به همان اندازه بی دردسر باشد که خرید از یک گاراژ
[ترجمه ترگمان]کل این فرآیند خرید خودرو را به صورت خصوصی و بدون درد خرید از یک گاراژ انجام می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He pretends to admire me, though privately he hates me.
[ترجمه گوگل]او تظاهر می کند که من را تحسین می کند، هر چند در خصوصی از من متنفر است
[ترجمه ترگمان]وانمود می کند که مرا تحسین می کند، هر چند که خصوصی از من بدش می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. There is evidence that privately insured patients are offered a higher level of care.
[ترجمه گوگل]شواهدی وجود دارد که به بیماران بیمه شده خصوصی سطح بالاتری از مراقبت ارائه می شود
[ترجمه ترگمان]شواهدی وجود دارد که بیماران خصوصی به طور خصوصی سطح بالاتری از مراقبت را ارایه می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Admonish your friends privately, but praise them openly.
[ترجمه گوگل]دوستان خود را خصوصی نصیحت کنید، اما آشکارا از آنها تمجید کنید
[ترجمه ترگمان]دوستان خود را به طور خصوصی دعوت کنید، اما آشکارا از آن ها تمجید کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The airport is being privately funded by a construction group.
[ترجمه گوگل]این فرودگاه به صورت خصوصی توسط یک گروه ساخت و ساز تامین می شود
[ترجمه ترگمان]این فرودگاه بطور خصوصی توسط یک گروه ساخت وساز تامین مالی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She had the memoir privately printed in a limited edition.
[ترجمه گوگل]او این خاطرات را به صورت خصوصی در یک نسخه محدود چاپ کرد
[ترجمه ترگمان]او خاطراتش را به طور خصوصی در یک نسخه محدود چاپ کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He supported the official policy in public, but privately he knew it would fail.
[ترجمه گوگل]او از سیاست رسمی در ملاء عام حمایت می کرد، اما به طور خصوصی می دانست که شکست خواهد خورد
[ترجمه ترگمان]او از سیاست رسمی در جمع حمایت کرد، اما به طور خصوصی می دانست که این سیاست با شکست مواجه خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Privately, senior officials agreed that not many people had voted.
[ترجمه گوگل]به طور خصوصی، مقامات ارشد موافقت کردند که افراد زیادی رای نداده اند
[ترجمه ترگمان]مقامات ارشد، به طور خصوصی، اتفاق نظر داشتند که بسیاری از مردم رای نداده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. She was educated privately and at Pembroke College, where she read classics.
[ترجمه گوگل]او به طور خصوصی و در کالج پمبروک، جایی که کلاسیک خواند، تحصیل کرد
[ترجمه ترگمان]او به طور خصوصی و در کالج پمبروک که آثار کلاسیک را خوانده بود، تحصیل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Privately, Zarich was piqued that his offer was rejected.
[ترجمه گوگل]به طور خصوصی، زاریچ از رد شدن پیشنهادش متعجب شد
[ترجمه ترگمان]Zarich به طور خصوصی از این پیشنهاد رنجیده خاطر شد که پیشنهادش رد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Most of the apartments are privately owned.
[ترجمه گوگل]اکثر آپارتمان ها خصوصی هستند
[ترجمه ترگمان]بیشتر آپارتمان ها خصوصی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Some ministers admit privately that unemployment could continue to rise.
[ترجمه گوگل]برخی از وزرا به طور خصوصی اعتراف می کنند که بیکاری می تواند همچنان افزایش یابد
[ترجمه ترگمان]برخی از وزرا به طور خصوصی اذعان می کنند که بیکاری می تواند به افزایش ادامه دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Laura praised the pictures, though she privately thought they were rather ordinary.
[ترجمه گوگل]لورا این تصاویر را تحسین کرد، اگرچه به طور خصوصی فکر می کرد که آنها نسبتاً معمولی هستند
[ترجمه ترگمان]لورا از عکس ها تمجید کرد، با اینکه فکر می کرد آن ها نسبتا معمولی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• intimately, in the manner of pertaining to a small group of people; individually, in the manner of pertaining only to one particular person

پیشنهاد کاربران

شخصی
خصوصی
E. g. Ride - hailing services are made up of drivers and their privately owned cars
خدمات حمل و نقل اینترنتی از رانندگان و خودرو های خصوصی آنها تشکیل شده است
Resource : American English File 3
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
فعل ( verb ) : privatize
اسم ( noun ) : privatization / privacy
صفت ( adjective ) : private
قید ( adverb ) : privately
محرمانه
در خفا

بپرس