حریم
The boy looked and said that there should be seven
fences ( seven temples ) ( seven wards ) between you and me. I told him to write. He said, "I have nothing to do with animal skins
From now on, do not talk to anyone about me and you except your father's mother. Try not to let anyone look at your grandfather
... [مشاهده متن کامل]
پسر نگاه کرد میگه بین من و تو باید هفت حصار ( هفت هیکل ) ( هفت بند ) باشد. گفتم بنویس گفت من با پوست حیوانات کار ندارم پوست اهو ندارم پدرش فوت شده است
از این به بعد در مورد من و خودت بغیرازمادر پدرت با کسی صحبت نداشته باش سعی کن هیچ کس به پدر بزرگت نظر نکنه نظر داره ( خیلی مرگ ها از نظر هست )
... [مشاهده متن کامل]
پسر نگاه کرد میگه بین من و تو باید هفت حصار ( هفت هیکل ) ( هفت بند ) باشد. گفتم بنویس گفت من با پوست حیوانات کار ندارم پوست اهو ندارم پدرش فوت شده است
از این به بعد در مورد من و خودت بغیرازمادر پدرت با کسی صحبت نداشته باش سعی کن هیچ کس به پدر بزرگت نظر نکنه نظر داره ( خیلی مرگ ها از نظر هست )