prior to


معنی: مقدم بر
معانی دیگر: پیش از، قبل از

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: before; until.
مترادف: before, until

جمله های نمونه

1. Passengers must fasten their seat belts prior to descent.
[ترجمه گوگل]مسافران باید قبل از فرود کمربند ایمنی خود را ببندند
[ترجمه ترگمان]مسافران باید کمربند ایمنی شان را قبل از فرود آمدن ببندند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It is important to enrich the soil prior to planting.
[ترجمه گوگل]غنی سازی خاک قبل از کاشت بسیار مهم است
[ترجمه ترگمان]مهم است که قبل از کاشت خاک، خاک را غنی کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This task is prior to all others.
[ترجمه ندا] این وظیفه بر سایر کارها ( وظایف ) مقدم است.
|
[ترجمه گوگل]این وظیفه مقدم بر تمام کارهای دیگر است
[ترجمه ترگمان]این وظیفه پیش از همه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The will was made two days prior to his death.
[ترجمه گوگل]وصیت نامه دو روز قبل از مرگ او تنظیم شده است
[ترجمه ترگمان]وصیت نامه دو روز قبل از مرگش ساخته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The duty to protect my sister is prior to all others.
[ترجمه گوگل]وظیفه محافظت از خواهرم مقدم بر همه است
[ترجمه ترگمان]وظیفه محافظت از خواهرم پیش از بقیه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I saw him prior to leaving.
[ترجمه گوگل]قبل از رفتن او را دیدم
[ترجمه ترگمان]من اونو قبل از رفتن دیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The contract will be signed prior to the ceremony.
[ترجمه گوگل]قرارداد قبل از مراسم منعقد خواهد شد
[ترجمه ترگمان]این قرارداد پیش از این مراسم به امضا خواهد رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He knew about the interview prior to its publication and had actually previewed the piece.
[ترجمه گوگل]او قبل از انتشار مصاحبه از آن خبر داشت و در واقع پیش نمایش آن را انجام داده بود
[ترجمه ترگمان]او در مورد مصاحبه قبل از انتشار خبر داشت و واقعا قطعه را ورق زده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She insists on vetting questions prior to an interview.
[ترجمه گوگل]او اصرار دارد که سؤالات را قبل از مصاحبه بررسی کند
[ترجمه ترگمان]او قبل از مصاحبه همچنان به بررسی سوالات ادامه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Prior to his Japan trip, he went to New York.
[ترجمه گوگل]او قبل از سفر به ژاپن به نیویورک رفت
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Prior to the nineteenth century, there were almost no channels of social mobility.
[ترجمه گوگل]قبل از قرن نوزدهم، تقریباً هیچ کانالی برای تحرک اجتماعی وجود نداشت
[ترجمه ترگمان]قبل از قرن نوزدهم تقریبا هیچ کانال تحرک اجتماعی وجود نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The floorboards were replaced prior to completion of the sale.
[ترجمه گوگل]تخته های کف قبل از اتمام فروش تعویض شده است
[ترجمه ترگمان]این کفپوش قبل از تکمیل فروش جایگزین شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The embryos were tested to determine their sex prior to implantation.
[ترجمه گوگل]جنین ها برای تعیین جنسیت آنها قبل از لانه گزینی مورد آزمایش قرار گرفتند
[ترجمه ترگمان]جنین های تست شدند تا جنسیت خود را قبل از کاشت تعیین کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. All the arrangements should be completed prior to your departure.
[ترجمه گوگل]تمام هماهنگی ها باید قبل از عزیمت شما انجام شود
[ترجمه ترگمان]تمام مقدمات باید قبل از سفر تکمیل شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Prior to the invention of agriculture, game was both the primary diet and the focus of battles in the fields.
[ترجمه گوگل]قبل از اختراع کشاورزی، بازی غذای اصلی و کانون نبردها در مزارع بود
[ترجمه ترگمان]قبل از اختراع کشاورزی، بازی هم رژیم غذایی اولیه و هم کانون نبرد در مزارع بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مقدم بر (حرف اضافه)
prior to

تخصصی

[ریاضیات] مقدم بر، پیش از، قبل از

انگلیسی به انگلیسی

• before

پیشنهاد کاربران

in advance of
ahead of
before
she visited me on the day prior to her death.
او روز قبل از مرگش به ملاقات من آمد.
قبل از
before

بپرس