printer

/ˈprɪntər//ˈprɪntə/

معنی: مطبعه، چاپگر، چاپ کننده، صاحب چاپخانه، مطبوع کننده
معانی دیگر: چاپچی، کارگر چاپخانه، ماشین چاپ، دستگاه تکثیر، وستادگر

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a person who prints, esp. as a trade.

(2) تعریف: a machine that produces printed copies, as from a computer.

جمله های نمونه

1. a clean copy for the printer
نسخه ی پاکنویس جهت (حروفچین) چاپخانه

2. Can I connect my printer to your computer?
[ترجمه گوگل]آیا می توانم چاپگر خود را به رایانه شما وصل کنم؟
[ترجمه ترگمان]میتونم printer رو به کامپیوتر شما وصل کنم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The laser jet printer is out of order.
[ترجمه گوگل]پرینتر جت لیزری از کار افتاده است
[ترجمه ترگمان]چاپگر جت لیزری خارج از دستور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The printer has run off 000 copies of the leaflet.
[ترجمه گوگل]چاپگر 000 نسخه از بروشور را به چاپ رسانده است
[ترجمه ترگمان]چاپگر ۰۰۰ نسخه از این نشریه را اجرا کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The socket for the printer cable is located at the rear of the computer.
[ترجمه گوگل]سوکت کابل چاپگر در پشت کامپیوتر قرار دارد
[ترجمه ترگمان]سوکت برای کابل چاپگر در پشت کامپیوتر قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The printer isn't exactly cheap at £200.
[ترجمه گوگل]چاپگر دقیقاً ارزان نیست و 200 پوند است
[ترجمه ترگمان]این چاپگر دقیقا به قیمت ۲۰۰ پوند ارزان نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The print quality of the new laser printer is superb.
[ترجمه گوگل]کیفیت چاپ پرینتر لیزری جدید فوق العاده است
[ترجمه ترگمان]کیفیت چاپ چاپگر لیزری جدید بسیار عالی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Get the copy to the printer.
[ترجمه گوگل]کپی را به چاپگر ببرید
[ترجمه ترگمان] کپی رو به پرینتر بیار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Use this cable to attach the printer to the computer.
[ترجمه گوگل]از این کابل برای اتصال چاپگر به کامپیوتر استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]از این کابل برای اتصال چاپگر به رایانه استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. She's got a PC, colour printer, scanner-the lot.
[ترجمه گوگل]او یک کامپیوتر، چاپگر رنگی، اسکنر دارد
[ترجمه ترگمان]او یک کامپیوتر شخصی، چاپگر رنگی، اسکنر - تعداد زیادی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. At his suggestion, I bought the more expensive printer.
[ترجمه گوگل]به پیشنهاد او، چاپگر گران‌تر را خریدم
[ترجمه ترگمان]به پیشنهاد او، من چاپگر گران تر را خریدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. First, make sure the printer has enough paper in it.
[ترجمه گوگل]ابتدا مطمئن شوید که چاپگر کاغذ کافی در خود دارد
[ترجمه ترگمان]اول، دقت کنید که چاپگر کاغذ کافی در آن داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Right, that's the printer working. Now we're getting somewhere!
[ترجمه گوگل]درست است، این چاپگر کار می کند حالا داریم به جایی می رسیم!
[ترجمه ترگمان]درست است، این چاپخانه کار می کند حالا داریم به یه جایی می رسیم!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A printer has a carriage which holds and moves the paper.
[ترجمه گوگل]چاپگر دارای کالسکه ای است که کاغذ را نگه می دارد و حرکت می دهد
[ترجمه ترگمان]یک چاپخانه یک کالسکه دارد که در آن جا می گیرد و کاغذ را حرکت می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Connect the printer to your PC with a printer cable.
[ترجمه گوگل]چاپگر را با کابل چاپگر به رایانه شخصی خود وصل کنید
[ترجمه ترگمان]چاپگر را با یک کابل چاپگر متصل کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مطبعه (اسم)
press, printer

چاپگر (اسم)
printer

چاپ کننده (اسم)
printer

صاحب چاپخانه (اسم)
printer

مطبوع کننده (اسم)
printer

تخصصی

[سینما] دستگاه چاپ - دستگاه چاپ فیلم
[کامپیوتر] چاپگر - چاپگر - دستگاهی برای چاپ خروجی کامپیوتر بر روی کاغذ . نگاه کنید به line printer; dot-matrix printer ; daisywheel printer ; inkjet printer ; electro-static printer . thermal printer ; laser printer .
[نساجی] چاپ گر - ماشین چاپ

انگلیسی به انگلیسی

• computer peripheral used for exporting documents to paper; owner of a printing press; imprinter, one who stamps or imprints with ink
a printer is a person or firm that prints books, newspapers, or leaflets.
a printer is also a machine used for printing information from a computer.

پیشنهاد کاربران

printer ( n ) ( prɪntər ) =a machine for printing text on paper, especially one connected to a computer, e. g. a color printer.
printer
a person or company whose job is to print books, newspapers, or other documents
ناشر ( اعم از شخص یا مؤسسه و شرکتی که وظیفه اش چاپ کتاب، روزنامه و سایر مدارک و اسناد است )
We are a commercial printer offering pre - press, printing, and bindery services
The book is now at the printers
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/printer?q=printers
printer ( رایانه و فنّاوری اطلاعات )
واژه مصوب: چاپگر
تعریف: دستگاه خروجی رایانه که اطلاعات نوشتاری یا نگاره‏ای را بر سطح کاغذ یا مواد دیگر چاپ کند
دستگاه چاپ
پرینتر. دستگاه چاپ کننده
ناشر

بپرس