principalship


ریاست

جمله های نمونه

1. When the Thayer principalship came open in the summer of 198 Littky applied and reentered the educational world.
[ترجمه گوگل]هنگامی که مدیریت Thayer در تابستان 198 باز شد، لیتی درخواست داد و دوباره وارد دنیای آموزشی شد
[ترجمه ترگمان]هنگامی که Thayer principalship در تابستان ۱۹۸ Littky باز شد و دوباره وارد دنیای آموزشی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The level of schools, years of principalship, gender, and districts could make differences on principal's job choice.
[ترجمه گوگل]سطح مدارس، سال‌های مدیریت، جنسیت و مناطق می‌تواند در انتخاب شغل مدیر تفاوت ایجاد کند
[ترجمه ترگمان]سطح مدارس، سال ها of، جنسیت، و مناطق می تواند در انتخاب شغل اصلی تفاوت ایجاد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The principalship, once the province of men, is now more and more the province of the fairer sex.
[ترجمه گوگل]زمامداری که زمانی استان مردان بود، اکنون بیشتر و بیشتر به استان جنس منصف تر تبدیل شده است
[ترجمه ترگمان]principalship، که زمانی استان مردان است، در حال حاضر بیشتر و بیشتر در استان روابط جنسی عادلانه تری قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In - service years, years of principalship, gender and districts could make differences on principal's self - efficacy.
[ترجمه گوگل]سال‌های خدمت، سال‌های مدیریت، جنسیت و مناطق می‌توانند بر روی خودکارآمدی مدیر تفاوت ایجاد کنند
[ترجمه ترگمان]در سال های خدمت، سال ها of، جنسیت و مناطق می تواند بر خودکارآمدی مدیریت تفاوت ایجاد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The levels of schools, in-service years, years of principalship, gender, and districts could make differences on significant other's support.
[ترجمه گوگل]سطوح مدارس، سنوات ضمن خدمت، سال‌های مدیریت، جنسیت، و مناطق می‌توانند تفاوت‌هایی را در حمایت دیگران ایجاد کنند
[ترجمه ترگمان]سطوح مدارس، سال های خدمت، سال ها of، جنسیت، و نواحی می توانند تفاوت قابل توجهی را بر روی حمایت برجسته دیگر ایجاد کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Due to the key role that the principals play in educational reforms, it becomes to be the heat issue regarding principal as well as principalship in recent educational researches.
[ترجمه گوگل]با توجه به نقش کلیدی که مدیران در اصلاحات آموزشی ایفا می‌کنند، در تحقیقات اخیر آموزشی، بحث مدیریت و مدیریت تبدیل شده است
[ترجمه ترگمان]با توجه به نقش کلیدی که مدیران در اصلاحات آموزشی ایفا می کنند، مساله داغی در رابطه با مسائل اصلی و همچنین principalship در تحقیقات آموزشی اخیر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Voltz teaches courses in School Finance, School Law, Superintendency, Principalship, Data Management for Administrators, Personnel and Introduction to Educational Administration.
[ترجمه گوگل]ولتز دوره هایی را در زمینه مالی مدرسه، قانون مدرسه، سرپرستی، مدیریت، مدیریت داده برای مدیران، پرسنل و مقدمه ای بر مدیریت آموزشی تدریس می کند
[ترجمه ترگمان]Voltz دوره های درسی را در دانشکده اقتصاد، دانشکده حقوق، Superintendency، Principalship، مدیریت داده برای مدیران، پرسنل و معرفی به اداره آموزش تدریس می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This experience was followed by accepting a very rewarding position, which was the principalship of a preschool through 6th grade school.
[ترجمه گوگل]این تجربه با پذیرش یک سمت بسیار مفید، که مدیریت یک پیش دبستانی تا مدرسه ششم ابتدایی بود، دنبال شد
[ترجمه ترگمان]پس از آن، این تجربه با پذیرفتن یک موقعیت بسیار عالی، که مهد کودک پیش دبستانی تا کلاس ششم بود، انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I have years of experience in battlefield combat, which makes me competent for the principalship.
[ترجمه گوگل]من سالها تجربه در نبرد در میدان جنگ دارم که این امر باعث می شود که من برای مقام اصلی صلاحیت داشته باشم
[ترجمه ترگمان]من سال ها تجربه در نبرد میدان جنگ دارم، که باعث می شود تا من صلاحیت the را داشته باشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• leadership, position of chief; position of schoolmaster, position of school director

پیشنهاد کاربران

بپرس