primordial

/ˌprɪˈmɔːrdiəl//praɪˈmɔːdɪəl/

معنی: اصلی، اساسی، بسیار کهن، خاستگاهی، اصل نخستین
معانی دیگر: ازلی، آغازین، جهان آغازین، جهانزادی (رجوع شود به: primitive و primeval)، غیر ناشی از چیز دیگر، نافراگردی، نازاده، عنصر نخستین

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: primordially (adv.)
(1) تعریف: being earliest; existing at or from the beginning.

- These were the primordial gases of the planet's atmosphere.
[ترجمه گوگل] اینها گازهای اولیه جو سیاره بودند
[ترجمه ترگمان] اینها گازهای primordial اتمسفر سیاره بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: fundamental or original.

- Though raised in captivity, the lion had not lost its primordial instincts.
[ترجمه گوگل] اگرچه شیر در اسارت بزرگ شده بود، اما غرایز اولیه خود را از دست نداده بود
[ترجمه ترگمان] با آنکه در اسارت بزرگ شده بود، شیر غرایز primordial خود را از دست نداده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. has the sun originated from a primordial mass of gas?
آیا خورشید از یک توده ی گاز اولیه به وجود آمده ؟

2. He was driven on by a primordial terror.
[ترجمه گوگل]او توسط یک وحشت اولیه رانده شد
[ترجمه ترگمان]از یک وحشت اولیه یکه خورده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The planet Jupiter contains large amounts of the primordial gas and dust out of which the solar system was formed.
[ترجمه گوگل]سیاره مشتری حاوی مقادیر زیادی گاز و غبار اولیه است که منظومه شمسی از آن تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]سیاره مشتری حاوی مقادیر زیادی از گاز و غبار اولیه است که منظومه شمسی از آن تشکیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The universe was created out of a primordial ball of matter.
[ترجمه گوگل]جهان از یک توپ اولیه از ماده ایجاد شده است
[ترجمه ترگمان]جهان از یک توپ اصلی ماده تشکیل شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. All syllables derive from the primordial syllable - OM.
[ترجمه گوگل]همه هجاها از هجای اولیه مشتق شده اند - OM
[ترجمه ترگمان]همه حروف را از جمله یک کلمه از کلمات اولیه به صدا درمی آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The blue mountains like a photograph of primordial ocean.
[ترجمه گوگل]کوه های آبی مانند عکسی از اقیانوس اولیه است
[ترجمه ترگمان]کوه های آبی چون عکسی از اقیانوس کهن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Chaotic purpose shaped a lifeless earth Which spawned primordial ooze conceived within Azoic consciousness.
[ترجمه گوگل]هدف پر هرج و مرج، زمینی بی جان را شکل داد که تراوش اولیه ای را که در آگاهی آزوئیک تصور می شد تولید کرد
[ترجمه ترگمان]این هدف یک زمین بی جان را شکل داد که منجر به ooze اولیه در ذهن Azoic شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The Napa Valley, raised from the primordial sea, was formed by violent volcanic eruptions.
[ترجمه گوگل]دره ناپا، که از دریای اولیه برخاسته است، در اثر فوران های شدید آتشفشانی شکل گرفته است
[ترجمه ترگمان]دره Napa، که از دریای primordial ساخته شده بود، با فوران های آتش فشانی شدید ایجاد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Perhaps Zeus consulted the oracle of Nyx, the primordial source of all, in order that he himself become fruitful.
[ترجمه گوگل]شاید زئوس برای اینکه خودش مثمر ثمر شود، با پیشگوی نیکس، سرچشمه اولیه همه، مشورت کرد
[ترجمه ترگمان]شاید زئوس قادر به مشورت با اوراکل of بود، منبع اصلی از همه، به این ترتیب که خود او بارور شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Life's primordial reality is spirit.
[ترجمه گوگل]واقعیت اولیه زندگی روح است
[ترجمه ترگمان]واقعیت اولیه حیات روح است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Pilgrims of the primordial, we go to reflect on our birth.
[ترجمه گوگل]زائران ازلی می رویم تا در تولد خود تأمل کنیم
[ترجمه ترگمان]زائران به اصل اولیه، باید به birth خود فکر کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Awareness is primordial; it is the original state, beginningless, endless, uncaused, unsupported, without parts, without change.
[ترجمه گوگل]آگاهی ازلی است این حالت اولیه است، بی آغاز، بی پایان، بی علت، پشتیبانی نشده، بدون بخش، بدون تغییر
[ترجمه ترگمان]آگاهی، نخستین ایالت، beginningless، بی پایان، uncaused، بی پشتیبانی، بدون تغییر و بدون تغییر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Mammalian primordial germ cells form and migrate to the gonad during embryonic development.
[ترجمه گوگل]سلول های زایای اولیه پستانداران تشکیل می شوند و در طول رشد جنینی به غدد جنسی مهاجرت می کنند
[ترجمه ترگمان]mammalian اولیه سلول های زاینده اولیه تشکیل می شوند و در طول رشد جنینی به the مهاجرت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The primordial gonad, genital fold which composed of epithelial cells formed below the nephridium area 12 days after hatching.
[ترجمه گوگل]گناد اولیه، چین تناسلی که از سلول های اپیتلیال تشکیل شده است، 12 روز پس از جوجه ریزی در زیر ناحیه نفریدیوم تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]The اولیه، fold genital که از سلول های اپی تلیال تشکیل یافته است که در زیر ناحیه nephridium ۱۲ روز پس از تخم گذاری تشکیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Furthermore, un- equipotent division of floral primordial in the mutant caused the variation in numbers of stamens and pistils.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، تقسیم نابرابر گل ازلی در جهش یافته باعث تغییر در تعداد پرچم ها و مادگی ها شد
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، تقسیم غیر - از گل primordial در این تحول، منجر به تغییر تعداد of و pistils شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اصلی (صفت)
elementary, primary, initial, aboriginal, primitive, main, original, principal, basic, net, genuine, prime, essential, head, organic, arch, inherent, intrinsic, innate, fundamental, cardinal, immanent, normative, germinal, first-hand, seminal, ingrown, quintessential, primordial

اساسی (صفت)
basic, material, net, ground, essential, organic, pivotal, basal, fundamental, substantial, vital, basilar, cardinal, earthshaking, meaty, primordial

بسیار کهن (صفت)
primeval, primordial

خاستگاهی (صفت)
primordial

اصل نخستین (صفت)
primordial

تخصصی

[زمین شناسی] نخستین، آغازین، قدیمی ترین یا شکل زندگی آغازین - به عنوان مثال"حوضه اولیه اقیانوسی" یا یک "ماگمای اولیه".
[بهداشت] آغازین

انگلیسی به انگلیسی

• early, primitive; ancient, primeval; initial, from the beginning; original
primordial is used to describe things that have existed from a very early period of time or since the beginning of the world; a formal word.

پیشنهاد کاربران

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: Original or ancient; existing from the beginning of time 🌌
🔍 مترادف: Primitive, ancient
✅ مثال: The primordial forest was filled with trees that had existed for centuries.
مثال؛
The primordial rituals of this tribe date back thousands of years.
In a discussion about cultural heritage, someone might say, “We must preserve our primordial traditions. ”
Another might comment, “These primordial values have shaped our society for centuries. ”
فطری
آغازین
پیشدادى و یا قدیمِ زمانی. پیشدادى بهترین ترجمه براى این اصطلاح عموماً اساطیرى است. چرا که در شاهنامه نیز نام خاندانی از شاهان ایرانی است تا پیش از کی کاووس و کیانیان که در واقع ما قبل از تاریخ بوده اند.
primordial ( زیست شناسی - علوم گیاهی )
واژه مصوب: آغازه ای
تعریف: مربوط به آغازه
اولیه , نخستین ( از ابتدای جهان )
– primordial cells
– the primordial oceans
– These were the primordial gases of the planet's atmosphere
دیرینه، بی آغاز، ازلی
پیش تاریخی

بپرس