primogeniture

/ˌpraɪmoʊˈdʒenɪt͡ʃər//ˌpraɪməʊˈdʒenɪt͡ʃə/

معنی: ارشدیت، حق ارشدی، نخست زادگی
معانی دیگر: (اولین فرزند بودن و حقوق و مزایای آن) پیش زادگی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the legal right of the first-born, esp. the oldest male child, to the entire inheritance of one or both parents.

(2) تعریف: the state or fact of being the first-born.

جمله های نمونه

1. The practice of primogeniture was a good way to keep wealth-and its polygamy potential-intact through the generations.
[ترجمه گوگل]عمل نخست‌زادگی راه خوبی برای حفظ ثروت - و پتانسیل چندهمسری آن - در طول نسل‌ها بود
[ترجمه ترگمان]عمل of راهی خوب برای حفظ ثروت و تعدد زوجات در طول نسل ها بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. So primogeniture was not automatically accepted; and where it was, it could create problems of a rather different sort.
[ترجمه گوگل]بنابراین primogeniture به طور خودکار پذیرفته نشد و در جایی که بود، می‌توانست مشکلاتی از نوع متفاوت ایجاد کند
[ترجمه ترگمان]بنابراین primogeniture به طور خودکار پذیرفته نشد؛ و در جایی که بود، می توانست مشکلاتی از نوع نسبتا متفاوتی ایجاد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It implied, first, primogeniture amongst males, i. e. inheritance by the eldest son, if there was one.
[ترجمه گوگل]اولاً به معنای نخست‌زایی در بین مردان بود ه ارث پسر بزرگ در صورت وجود
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که این موضوع، اول، ارشدیت میان نرها، من است E پسر بزرگ، اگر کسی بود، ارث او را به ارث برده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. But despite its drawbacks, primogeniture did offer a rule of thumb that commanded widespread respect.
[ترجمه گوگل]اما علیرغم اشکالاتی که داشت، primogeniture قاعده کلی را ارائه کرد که احترام گسترده ای را برانگیخت
[ترجمه ترگمان]اما با وجود its، primogeniture یک قاعده سرانگشتی ارائه داد که احترام گسترده را تحت فرمان قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In a kind of republican primogeniture, autocratic leaders groom their sons to succeed them.
[ترجمه گوگل]در نوعی دوران اولیه جمهوری خواهی، رهبران خودکامه پسران خود را برای جانشینی آنها اصلاح می کنند
[ترجمه ترگمان]در نوعی از رهبران جمهوری خواه، رهبران autocratic پسران خود را برای جانشینی شان آماده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The causes that the primogeniture was carried out in property by the nobles in the medieval Western Europe was not only in the interest of the Over Lord.
[ترجمه گوگل]دلایلی که اصالتاً در اروپای غربی قرون وسطی در ملکیت توسط اشراف انجام شد، نه تنها به نفع خداوند متعال بود
[ترجمه ترگمان]دلایلی که the به وسیله اشراف در اروپای باختری به دست آورده بودند، تنها به سود فرمان روا نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The current law of male primogeniture only allowed Elizabeth II to be Queen because she did not have any brothers.
[ترجمه گوگل]قانون فعلی اولیای نر فقط به الیزابت دوم اجازه می‌داد که ملکه شود، زیرا او هیچ برادری نداشت
[ترجمه ترگمان]قانون کنونی primogeniture مرد تنها به الیزابت دوم اجازه می داد که ملکه شود، زیرا هیچ کدام از برادرانش را نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Firms that rely on primogeniture, he notes, perform poorly.
[ترجمه گوگل]او خاطرنشان می کند که شرکت هایی که به primogeniture متکی هستند، عملکرد ضعیفی دارند
[ترجمه ترگمان]او اشاره می کند که شرکت هایی که بر primogeniture تکیه می کنند ضعیف عمل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The British legal system of primogeniture and entail guaranteed that a family's landholdings would be wholly retained by its heirs.
[ترجمه گوگل]نظام حقوقی بریتانیایی که از ابتدائی بودن و مستلزم آن است تضمین می‌کرد که دارایی‌های یک خانواده به طور کامل توسط وارثان آن حفظ می‌شد
[ترجمه ترگمان]سیستم قانونی انگلستان of و متضمن تضمین این امر بود که املاک یک خانواده به طور کامل توسط وارثان خود حفظ خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Under the premise of the primogeniture, the Queen is usually when no other male heir choice of helplessness.
[ترجمه گوگل]بر اساس فرض اولیه، ملکه معمولاً زمانی است که هیچ وارث مرد دیگری درماندگی را انتخاب نمی کند
[ترجمه ترگمان]تحت فرضیه of، ملکه معمولا زمانی است که هیچ حق انتخاب مرد دیگری برای درماندگی وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Here then emerges the historical difficulty of Primogeniture.
[ترجمه گوگل]در اینجا دشواری تاریخی Primogeniture نمایان می شود
[ترجمه ترگمان]در اینجا دشواری های تاریخی of پدیدار می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He inherited his father by right of his primogeniture.
[ترجمه گوگل]او پدرش را از اولیت به ارث برد
[ترجمه ترگمان]این پسر پدرش را با حق ارشدیت خود به ارث برده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. As well as ending male primogeniture, the Prime Minister hopes to open the way for members of the Royal Family who marry a Roman Catholic being able to succeed to the Crown.
[ترجمه گوگل]نخست‌وزیر امیدوار است علاوه بر پایان دادن به دوران نخست‌زایی مردان، راه را برای اعضای خانواده سلطنتی که با یک کاتولیک رومی ازدواج می‌کنند، باز کند و بتواند جانشین ولیعهد شود
[ترجمه ترگمان]نخست وزیر با پایان دادن به primogeniture مرد، امیدوار است که راه را برای اعضای خانواده سلطنتی باز کند که با یک کاتولیک رومی ازدواج می کنند تا بتوانند به تاج و تاج برسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. At this time heirs were not selected exclusively through primogeniture, but by election.
[ترجمه گوگل]در این زمان وارثان منحصراً از طریق اولیت انتخاب نمی شدند، بلکه از طریق انتخابات انتخاب می شدند
[ترجمه ترگمان]در این زمان وارثان منحصرا از طریق primogeniture انتخاب نشدند، بلکه به وسیله انتخابات انتخاب شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ارشدیت (اسم)
superiority, primogeniture, seniority

حق ارشدی (اسم)
primogeniture

نخست زادگی (اسم)
primogeniture

انگلیسی به انگلیسی

• right of the firstborn child or eldest son to receive the family inheritance

پیشنهاد کاربران

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: The right of the firstborn child to inherit the family estate 👶
🔍 مترادف: Firstborn right, inheritance
✅ مثال: In many cultures, primogeniture determines the inheritance of property.
حقوق بین الملل👈دروس پایه, تاریخ حقوق بین الملل👇✒️🗒️
Primogeniture یا امتیاز ارجحیت فرزند اول
مطابق قانون یا رسم به بزرگترین فرزند خانواده داده می شود که طبق آن این فرزند دارایی خانواده را به ارث می برد. پس از جنگ جهانی دوم و با تقویت فمینیسم ارجحیت جنس مذکر بر مونث از میان رفته است. بیشتر پادشاهی های اروپا از قبیل بلژیک، دانمارک، لوگزامبورگ، هلند، نروژ و سوئد ارجحیت جنسی را لغو کرده اند.
...
[مشاهده متن کامل]

در ادامه باید اذعان نمود که درصورت عدم فرزندان دارایی به خویشاوندان نسبی درجه دو می رسد که معمولاً مذکر هستند و اولویت در آنها نیز بر پایهٔ مسن تر بودن است. بازماندگان فرزندان بزرگتر فوت شده بر فرزندان جوانتر زنده اولویت دارند و اولویت انتقال ارث تا عمق خانواده است. این اصل در تاریخ برای توارث زمین و عنوان و سمت و به ویژه عنوان پادشاهی تا زمان برچیده شدن یا تغییر به کار برده شده است.

منابع• https://www.theguardian.com/uk/2011/oct/28/commonwealth-royalty-succession-change
🔴 the custom by which all of a family's property goes to the oldest son when the father dies
◀️ Though traditionally matrilineal, the family has acquired a touch of primogeniture in recent decades.
...
[مشاهده متن کامل]

◀️ The principal advantage in such strategies was the possibility of dividing landholdings between children ( instead of primogeniture ) , and this could include granting land to daughters.
◀️ It was from about the seventeenth century that male primogeniture became practically universal.
◀️Even though primogeniture concentrated the ie property in the hands of the male heir, female inheritance continued well into the sixteenth century.

ویکی پدیا:
حق الویت نخستین فرزند حقی است که به وسیله قانون یا رسم به بزرگترین فرزند خانواده داده می شود که طبق آن این فرزند دارایی خانواده را به ارث می برد.
حق ارشدی
وقتی که همه ارث به فرزند ارشد می رسد.

بپرس