1. As the site of Buluotuo which is primogenitor of Zhuang, Ganzhuangshan of Tianyang County is considered the spiritual homestead of Zhuang.
[ترجمه گوگل]Ganzhuangshan از شهرستان Tianyang به عنوان مکان Buluotuo که اولین مولد ژوانگ است، خانه معنوی ژوانگ در نظر گرفته می شود
[ترجمه ترگمان]به عنوان محل of که از Zhuang، Ganzhuangshan از شهرستان Tianyang ساخته شده است، خانه معنوی of محسوب می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. He is Humane Primogenitor. fuxi devoted all his life to progress of mankind, created new chapters of culture and science.
[ترجمه گوگل]او انسان اولیه است fuxi تمام زندگی خود را وقف پیشرفت بشر کرد و فصل های جدیدی از فرهنگ و علم را ایجاد کرد
[ترجمه ترگمان]او Primogenitor انسانی است fuxi تمام عمر خود را وقف پیشرفت بشر کرد و فصل تازه ای از فرهنگ و علم به وجود آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The yellow emperor is not only Chinese nation's primogenitor, but is a founder of the Chinese strategic culture.
[ترجمه گوگل]امپراطور زرد نه تنها اولیای ملت چین است، بلکه بنیانگذار فرهنگ استراتژیک چین است
[ترجمه ترگمان]امپراتور زرد نه تنها primogenitor ملت چین است بلکه بنیانگذار فرهنگ استراتژیک چین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Primogenitor hundred Cottage him are "beginning to taste a hundred herbs, Chinese medicine has only" in places.
[ترجمه گوگل]Primogenitor صد کلبه او "شروع به طعم صد گیاه، طب چینی فقط" در مکان
[ترجمه ترگمان]صد و ششصد نفر از آن ها در حال چشیدن یک صد گیاه هستند، اما پزشکی چینی تنها در مکان ها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The Primogenitor of Khitan, Jishou, whose story came down from generation to generation in Khitans, is a character who actually existed in history.
[ترجمه گوگل]The Primogenitor of Khitan، Jishou، که داستانش نسل به نسل در Khitans نقل شده است، شخصیتی است که در واقع در تاریخ وجود داشته است
[ترجمه ترگمان]Primogenitor Khitan، Jishou، که داستانش از نسلی به نسل دیگر down، شخصیتی است که در واقع در تاریخ وجود داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. What's the humane primogenitor ? The humane primogenitor is the spirit of ethnic ancestor and culture creator.
[ترجمه گوگل]آغازگر انسانی چیست؟ آغازگر انسانی روح اجداد قومی و آفریننده فرهنگ است
[ترجمه ترگمان]این primogenitor انسانی چیست؟ The انسانی روح جد ethnic و خالق فرهنگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The humane primogenitor is the spirit of ethnic ancestor and culture creator.
[ترجمه گوگل]آغازگر انسانی روح اجداد قومی و آفریننده فرهنگ است
[ترجمه ترگمان]The انسانی روح جد ethnic و خالق فرهنگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Songyu's ode becomes the primogenitor of eroticism literature in describing female theme due to her female consciousness.
[ترجمه گوگل]قصیده سونگیو به دلیل آگاهی زنانهاش، در توصیف مضمون زنانه به آغازگر ادبیات اروتیسم تبدیل میشود
[ترجمه ترگمان]قصیده ای در وصف موضوع زنان به علت آگاهی زنانه اش، به ادبیات جنسی زنان تبدیل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Yellow Emperor (Huangdi), named Xuan Yuan, was the primogenitor of Chinese civilization. He was Chinese sovereign and cultural source presented in Chinese history and mythology.
[ترجمه گوگل]امپراتور زرد (هوانگدی)، به نام ژوان یوان، آغازگر تمدن چین بود او حاکم و منبع فرهنگی چین بود که در تاریخ و اساطیر چین ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]امپراتور زرد (Huangdi)نام Xuan یوآن بنیاد تمدن چین بود او یک منبع فرهنگی و فرهنگی چینی بود که در تاریخ و اساطیر چین ارائه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The primogenitor identification of plants is a special cultural mode concerning the source of a nationality, which distinguishes Zhuang nationality from other nationalities.
[ترجمه گوگل]شناسایی اولیه گیاهان یک حالت فرهنگی خاص در مورد منبع یک ملیت است که ملیت ژوانگ را از سایر ملیت ها متمایز می کند
[ترجمه ترگمان]شناسایی primogenitor گیاهان یک حالت فرهنگی خاص در ارتباط با منشا یک ملیت است که nationality ملیت را از ملیت های دیگر متمایز می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. You have talked about the modern physics several times that we all had ever learned about, as it was the source and primogenitor of science, why could it question the objectiveness in reverse ?
[ترجمه گوگل]شما چندین بار در مورد فیزیک مدرن صحبت کرده اید که همه ما تا به حال در مورد آن آموخته بودیم، زیرا این فیزیک منشأ و آغازگر علم بود، چرا می تواند عینیت را به طور معکوس زیر سوال ببرد؟
[ترجمه ترگمان]شما چندین بار در مورد فیزیک مدرن صحبت کرده اید که همه ما تا به حال در مورد آن یاد گرفته ایم، چرا که این منبع و primogenitor علم است، چرا این موضوع می تواند به طور معکوس این موضوع را مورد سوال قرار دهد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Zen master Shen Hui, one of the top ten disciples of Hui Neng, is primogenitor of Heze school.
[ترجمه گوگل]استاد ذن، شن هوی، یکی از ده شاگرد برتر هوی ننگ، مبتکر مدرسه هزه است
[ترجمه ترگمان]\"Shen هوی\"، استاد ذن، یکی از ۱۰ شاگرد ارشد of Neng، یکی از شاگردان مدرسه Heze است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید