primipara


(زن)، دارای یک فرزند، تک فرزند، دارای یک اولاد، زنی که شکم اولش است

جمله های نمونه

1. Methods: By adopting questionnaires, contents including demand of primipara for sexual knowledge and sex educational style and source of getting sexual knowledge were investigated.
[ترجمه گوگل]روش‌ها: با استفاده از پرسشنامه، مطالبی شامل تقاضای نخست‌زا برای دانش جنسی و سبک تربیت جنسی و منبع کسب دانش جنسی مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]روش ها: با استفاده از پرسشنامه، محتوای شامل تقاضا برای دانش جنسی و سبک آموزشی جنسی و سرچشمه گرفتن دانش جنسی مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Methods:A total of 120 primipara accepted companion delivery in our hospital from January to December in 2007 were randomly divided into test and control group randomly.
[ترجمه گوگل]روش‌ها: در مجموع 120 نفر نخست‌زا که از ژانویه تا دسامبر سال 2007 در بیمارستان ما زایمان کردند، به‌طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند
[ترجمه ترگمان]روش ها: مجموع ۱۲۰ primipara پذیرفته شده در بیمارستان ما از ژانویه تا دسامبر ۲۰۰۷ به طور تصادفی به صورت تصادفی به گروه آزمایش و آزمایش تقسیم شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Results: Primipara demand postpartum sexual knowledge universally, especially for content of sex education.
[ترجمه گوگل]يافته‌ها: نخستين‌ها دانش جنسي پس از زايمان را در سطح جهاني، به ويژه براي محتواي آموزش جنسي مي‌طلبند
[ترجمه ترگمان]نتایج: Primipara خواستار پس گرفتن دانش جنسی پس از زایمان، به ویژه برای محتوای آموزش جنسی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Objective: To probe into the demand state of primipara for puerperal sexual knowledge.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی وضعیت تقاضای اولیه برای دانش جنسی نفاس
[ترجمه ترگمان]هدف: برای بررسی وضعیت تقاضا برای زایمان از دانش جنسی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Objective To understand the occurrence of floating head primipara factors and the impact on the delivery to explore how the middle class to take reasonable measures to maternity benefit.
[ترجمه گوگل]هدف: درک وقوع عوامل اولیه سر شناور و تأثیر آن بر زایمان برای بررسی چگونگی اتخاذ تدابیر معقول توسط طبقه متوسط ​​برای مزایای زایمان
[ترجمه ترگمان]هدف برای درک وقوع عوامل شناور روی سر شناور و تاثیر بر تحویل به بررسی این که چگونه طبقه متوسط باید معیارهای منطقی برای مزایای زایمان داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. METHODS:A total of 120 primipara cases with normal term pregnancy and vaginal delivery were randomized to two groups of 60 each.
[ترجمه گوگل]روش‌ها: در مجموع 120 مورد نخست‌زا با حاملگی ترم طبیعی و زایمان طبیعی به دو گروه 60 نفری تقسیم شدند
[ترجمه ترگمان]روش ها: در مجموع ۱۲۰ مورد primipara با دوره عادی دوره بارداری و زایمان واژینال تصادفی به دو گروه ۶۰ تایی می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In healthy primipara, preeclampsia incidence is about 6%, but 18% or higher in pregnant women ever contracted preeclampsia.
[ترجمه گوگل]در نخست زاهای سالم، بروز پره اکلامپسی حدود 6 درصد است، اما 18 درصد یا بیشتر در زنان باردار مبتلا به پره اکلامپسی است
[ترجمه ترگمان]در primipara سالم، میزان شیوع preeclampsia حدود ۶ درصد است، اما ۱۸ درصد یا بیشتر در زنان باردار به preeclampsia مبتلا شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Conclusion: Socialdemological factors, mental stress are mainly influencing factors that affect dysthymia and cesarean section chosen in normal city primipara .
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: عوامل اجتماعی-دمولوژیک، استرس روانی عمدتاً از عوامل مؤثر بر دیس‌تایمی و سزارین در ابتدائی‌های شهر عادی هستند
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: عوامل Socialdemological، استرس ذهنی به طور عمده عواملی را تحت تاثیر قرار می دهند که بر dysthymia و cesarean که در primipara شهر عادی انتخاب شده اند تاثیر می گذارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Conclusion The time of stages of labor of multipara is shorter obviously than that of primipara.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری زمان مراحل زایمان چندپاره به وضوح کوتاه‌تر از زمان نخست است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری زمان مراحل کار of کوتاه تر از زمان of است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The person that Mo of art of executive buttock drawing holds, especially primipara, still should go analyse palace produces art.
[ترجمه گوگل]کسی که Mo از هنر طراحی باسن اجرایی دارد، به خصوص primipara، هنوز هم باید به تجزیه و تحلیل کاخ برود، هنر تولید می کند
[ترجمه ترگمان]فردی که Mo art اجرایی of اجرایی دارد، به خصوص primipara، هنوز باید به تحلیل آثار هنری بپردازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Results: Of 15 patients, 9 (60%) were with advanced maternal age, 8 (53%) were primipara, and 9 (60%) attacked during the third trimester.
[ترجمه گوگل]یافته‌ها: از 15 بیمار، 9 نفر (60%) در سن مادری بالا، 8 نفر (53%) نخست‌زا و 9 نفر (60%) در سه ماهه سوم بارداری مورد حمله قرار گرفتند
[ترجمه ترگمان]نتایج: از ۱۵ بیمار، ۹ (۶۰ %)با سن مادران، ۸ (۵۳ %)primipara و ۹ (۶۰ %)در طول سه ماهه سوم مورد حمله قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Results It was found that there were nervous and panic psychological status among the primipara.
[ترجمه گوگل]نتایج مشخص شد که وضعیت روانی عصبی و هراس در بین نخست‌زا وجود دارد
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان داد که وضعیت روانی عصبی و عصبی در میان the وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Conclusion: postpartum psychological intervention could obviously improve the role adaption of mother for primipara.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: مداخله روان‌شناختی پس از زایمان به وضوح می‌تواند سازگاری نقش مادر را برای نخست‌زا بهبود بخشد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: مداخله روانی پس از زایمان می تواند نقش سازگاری مادر برای primipara را بهبود بخشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Objective To get health-care knowledge and information about the family health care and influencing factors among primipara after childbirth.
[ترجمه گوگل]هدف: کسب دانش و اطلاعات بهداشتی در مورد مراقبت بهداشتی خانواده و عوامل موثر در بین نخست‌زاها پس از زایمان
[ترجمه ترگمان]هدف برای به دست آوردن دانش و اطلاعات مراقبت از سلامتی و عوامل موثر بر عوامل موثر بر سلامت خانواده بعد از زایمان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[بهداشت] اولین زایمان

انگلیسی به انگلیسی

• woman who is giving birth for the first time

پیشنهاد کاربران

primipara ( علوم سلامت )
واژه مصوب: اول زا
تعریف: زنی که یک زایمان داشته است
زنی که فقط یک فرزند به دنیا آورده است یا برای اولین بار زایمان می کند.

بپرس