primeval

/praɪˈmiːvl̩//praɪˈmiːvl̩/

معنی: پیشین، باستانی، اولیه، بسیار کهن
معانی دیگر: نخستینی، آغازین، فطری، غریزی، سرشتی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: of or suggestive of the first age or ages.
مترادف: prehistoric, pristine
مشابه: ancient, early, eolithic, Mesolithic, Neolithic, Paleolithic, primal, primitive, primordial

- He pictured the pterodactyl sailing over the primeval forest.
[ترجمه حسین سوادی] وی قایقرانی پتروداکتیل را در جنگل کهن به تصویر کشید.
|
[ترجمه گوگل] او پتروداکتیل را در حال قایقرانی بر فراز جنگل اولیه به تصویر کشید
[ترجمه ترگمان] He the را در میان جنگل بکر مجسم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. primeval forests
جنگل های کهن

2. one of man's primeval yearnings
یکی از خواسته های فطری انسان

3. It aroused strange primeval yearnings in him.
[ترجمه گوگل]این اشتیاق اولیه عجیبی را در او برانگیخت
[ترجمه ترگمان]برای او امیال عجیب و بدوی را برانگیخته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Primeval clouds of gas formed themselves into stars.
[ترجمه گوگل]ابرهای گاز اولیه خود را به ستاره تبدیل کردند
[ترجمه ترگمان]ابره ای primeval از گاز در ستارگان شکل گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They needled their way through a primeval forest.
[ترجمه گوگل]آنها راه خود را از طریق یک جنگل ابتدایی طی کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها از میان جنگل بدوی راهشان را باز کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I should prefer to watch him in the primeval forests of his native land, wielding an axe against some giant tree.
[ترجمه گوگل]ترجیح می‌دهم او را در جنگل‌های اولیه سرزمین مادری‌اش تماشا کنم، در حالی که تبر در برابر درختی غول‌پیکر به دست گرفته است
[ترجمه ترگمان]من ترجیح می دهم که او را در جنگل های دست نخورده سرزمین مادری خود تماشا کنم و تبری بر سر یک درخت عظیم به دست بگیرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. By the fire in the centre of this primeval setting stood an elderly man and a dozen boys.
[ترجمه گوگل]کنار آتش در مرکز این مکان اولیه، یک مرد مسن و ده ها پسر ایستاده بودند
[ترجمه ترگمان]کنار آتش در مرکز این صحنه بدوی یک مرد مسن و ده دوازده پسر ایستاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. First, amidst the primeval chaos, there existed only two mute creatures, rolled together and ignorant of sight or sound.
[ترجمه گوگل]اولاً، در میان هرج و مرج اولیه، تنها دو موجود لال وجود داشتند که در کنار هم قرار گرفته بودند و از دید یا صدا بی خبر بودند
[ترجمه ترگمان]اول، در میان این هرج و مرج اولیه فقط دو موجود گنگ وجود داشت که با هم جمع شده بودند و از چشم و صدا بی خبر بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The sun and planets formed from a primeval cloud of gas about 5 billion years ago.
[ترجمه گوگل]خورشید و سیارات حدود 5 میلیارد سال پیش از یک ابر گاز اولیه تشکیل شده اند
[ترجمه ترگمان]خورشید و سیاره ها از یک ابر ابتدایی گاز حدود ۵ میلیارد سال پیش تشکیل شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Were these our primeval human instincts emerging?
[ترجمه گوگل]آیا این غرایز اولیه انسانی ما در حال ظهور بودند؟
[ترجمه ترگمان]آیا این غریزه انسانی ما در حال بیرون آمدن بود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. You invoke the basic, primeval instincts inherent in all animals.
[ترجمه گوگل]شما غرایز اولیه و اولیه را که در همه حیوانات ذاتی است استناد می کنید
[ترجمه ترگمان]شما از غرایز اساسی و ابتدایی موجود در همه حیوانات استفاده می کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. On New Year's night the poor huddled in primeval groups under the flyovers.
[ترجمه گوگل]در شب سال نو فقرا در گروه های اولیه زیر پل هوایی جمع می شدند
[ترجمه ترگمان]در شب سال نو، فقرا در گروه های بدوی زیر این flyovers جمع شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The primeval soup has turned into minestrone.
[ترجمه گوگل]سوپ اولیه به مینسترون تبدیل شده است
[ترجمه ترگمان]سوپ ابتدایی به minestrone تبدیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Starkly primeval, it resembles the head of a giant gorilla!
[ترجمه گوگل]کاملاً اولیه، شبیه سر یک گوریل غول پیکر است!
[ترجمه ترگمان]این شبیه به سر یک گوریل غول پیکر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. It'straggled onward into the mystery of the primeval forest.
[ترجمه گوگل]به سمت رمز و راز جنگل بدوی می رود
[ترجمه ترگمان]به سوی اسرار جنگل بدوی پیش می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پیشین (صفت)
a priori, prior, former, previous, antecedent, olden, primitive, leading, fore, pristine, primeval

باستانی (صفت)
prime, gray, old, ancient, age-old, classical, antique, antiquarian, classic, traditionary, relict, primeval

اولیه (صفت)
primary, preliminary, rudimentary, primitive, prime, early, primal, embryonic, incipient, primeval, rudimental

بسیار کهن (صفت)
primeval, primordial

تخصصی

[مهندسی گاز] پیشین، اولیه

انگلیسی به انگلیسی

• primordial, ancient, primitive; pertaining to the first age of the world
primeval is used to describe things belonging or relating to a very early period in the history of the world.

پیشنهاد کاربران

بپرس