prime of life


بهار عمر، عنفوان جوانی

جمله های نمونه

1. You're still in the prime of life.
[ترجمه گوگل]شما هنوز در اوج زندگی هستید
[ترجمه ترگمان]تو هنوز در اوج زندگی هستی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He was barely 30 and in the prime of life.
[ترجمه گوگل]او به سختی 30 سال داشت و در اوج زندگی بود
[ترجمه ترگمان]او به سختی ۳۰ سالش بود و در اوج زندگی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Middle age can be the prime of life if you have the right attitude.
[ترجمه گوگل]اگر نگرش درستی داشته باشید، میانسالی می تواند اوج زندگی باشد
[ترجمه ترگمان]اگر نگرش صحیحی داشته باشید، سن متوسط می تواند نخست زندگی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. These were all men in the prime of life with much of their careers still ahead of them.
[ترجمه گوگل]اینها همه مردانی بودند که در اوج زندگی بودند و بسیاری از مشاغلشان هنوز در پیش است
[ترجمه ترگمان]اینها همه مردانی بودند که در دوران اولیه زندگی با بسیاری از مشاغل خود پیش از آن ها زندگی می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. At the higher levels, humans in the prime of life can hear noises up to about 20,000 cycles per second.
[ترجمه گوگل]در سطوح بالاتر، انسان ها در اوج زندگی می توانند صداهایی را تا حدود 20000 چرخه در ثانیه بشنوند
[ترجمه ترگمان]در سطوح بالاتر، انسان ها در اوج زندگی می توانند صداهایی را از حدود ۲۰۰۰۰ سیکل در ثانیه بشنوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. All were in the prime of life; all were experienced financiers and builders.
[ترجمه گوگل]همه در اوج زندگی بودند همه سرمایه گذاران و سازندگان با تجربه بودند
[ترجمه ترگمان]همه آن ها در اوج زندگی بودند؛ همه آن ها سرمایه گذاران و سازندگان باتجربه بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The prime of life, teachers, the quality of the fine.
[ترجمه گوگل]اول زندگی، معلمان، کیفیت جریمه
[ترجمه ترگمان]اول زندگی، معلمان، کیفیت خوب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He was a man in the prime of life.
[ترجمه گوگل]او مردی در اوج زندگی بود
[ترجمه ترگمان]او مردی بود که در اوج زندگی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He was cut down in the prime of life.
[ترجمه گوگل]او در اوج زندگی قطع شد
[ترجمه ترگمان]او در اوج زندگی کوتاه شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Humans in the prime of life can hear noises up to about 20,000 cycles per second.
[ترجمه گوگل]انسان ها در اوج زندگی می توانند صداهایی را تا حدود 20000 چرخه در ثانیه بشنوند
[ترجمه ترگمان]انسان ها در اوج زندگی می توانند صداهای زیادی را در حدود ۲۰۰۰۰ سیکل در ثانیه بشنوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. She was eighty-three years old but was now stubbornly insisting that she was only fifty-seven and in the prime of life.
[ترجمه گوگل]او هشتاد و سه ساله بود، اما اکنون سرسختانه اصرار داشت که فقط پنجاه و هفت سال دارد و در اوج زندگی است
[ترجمه ترگمان]او هشتاد و سه ساله بود، اما حالا لجوجانه اصرار می کرد که او فقط پنجاه و هفت سال دارد و در اوج زندگی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Have a good governance, and to strive for progress the leading in the prime of life.
[ترجمه گوگل]یک حکومت خوب داشته باشید و برای پیشرفت در اوج زندگی تلاش کنید
[ترجمه ترگمان]حکمرانی خوب داشته باشید و برای پیشرفت در اوج زندگی تلاش کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The company has a hard, strive for progress, the team the prime of life.
[ترجمه گوگل]این شرکت سخت است، تلاش برای پیشرفت، تیم نخست زندگی است
[ترجمه ترگمان]شرکت به سختی تلاش می کند و برای پیشرفت تلاش می کند، تیم اصلی زندگی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Aristotle divided man into three stages by age: youth, the prime of life, and age.
[ترجمه گوگل]ارسطو انسان را بر حسب سن به سه مرحله تقسیم کرد: جوانی، اوج زندگی و سن
[ترجمه ترگمان]ارسطو مردی را به سه مرحله تقسیم کرد: جوانی، جوانی، و سن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. We should work hard when we are in the prime of life.
[ترجمه گوگل]وقتی در اوج زندگی هستیم باید سخت کار کنیم
[ترجمه ترگمان]ما وقتی در اوج زندگی هستیم باید سخت کار کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• best part of one's life; adulthood; springtime of one's life

پیشنهاد کاربران

This term refers to the period of life when someone is at their peak or in their prime. It typically refers to the period between young adulthood and middle age.
دوره ای از زندگی که شخصی در اوج زندگی یا کار خود است. معمولاً به دوره بین جوانی و میانسالی اشاره دارد.
...
[مشاهده متن کامل]

مثال؛
“She’s in the prime of life and pursuing her dreams. ”
“These are the prime years for building a successful career. ”
“I wish I could go back to my prime of life and relive those carefree days. ”

بپرس