primatology


نخستی شناسی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: primatologist (n.)
• : تعریف: the branch of zoology that deals with the primates, esp. apes and early human forms.

جمله های نمونه

1. The history, institutions and research fields concerning with primatology in China have been introduced in details.
[ترجمه گوگل]تاریخچه، موسسات و زمینه های تحقیقاتی مربوط به نخستی شناسی در چین با جزئیات معرفی شده است
[ترجمه ترگمان]تاریخ، موسسات و زمینه های تحقیقاتی مربوط به primatology در چین در جزئیات معرفی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. For their research, published in the American Journal of Primatology, scientists studied chimpanzees, orangutans and gorillas from zoos in Japan and Indonesia.
[ترجمه گوگل]دانشمندان برای تحقیقات خود که در مجله آمریکایی Primatology منتشر شد، شامپانزه ها، اورانگوتان ها و گوریل های باغ وحش های ژاپن و اندونزی را مورد مطالعه قرار دادند
[ترجمه ترگمان]دانشمندان برای تحقیقات خود در ژورنال آمریکایی of، شامپانزه ها، اورانگوتان ها و گوریل ها را از باغ وحش ها در ژاپن و اندونزی مطالعه کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Details of the finding are published in the American Journal of Primatology.
[ترجمه گوگل]جزئیات این یافته در مجله American Journal of Primatology منتشر شده است
[ترجمه ترگمان]جزئیات این یافته در مجله آمریکایی primatology منتشر شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The study, described in Animal Behavior, Sept. is part of a current trend in primatology to unpick how motivation and mental state affects an animal's interactions.
[ترجمه گوگل]این مطالعه که در Animal Behavior، سپتامبر توضیح داده شده، بخشی از یک روند فعلی در نخستی‌شناسی است تا مشخص کند که چگونه انگیزه و وضعیت ذهنی بر تعاملات حیوانات تأثیر می‌گذارد
[ترجمه ترگمان]این مطالعه که در رفتار حیوانات توصیف شده است، در حال حاضر بخشی از روند جاری در primatology است که نشان می دهد چگونه انگیزه و وضعیت ذهنی بر تعامل حیوانات تاثیر می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. So it's the authentically Nietzschean idea that inspired me. Also, I was inspired by primatology, which I was studying at that time along with my wife.
[ترجمه گوگل]بنابراین این ایده اصیل نیچه ای است که الهام بخش من شد همچنین من از نخستی شناسی که در آن زمان به همراه همسرم در حال تحصیل بودم، الهام گرفتم
[ترجمه ترگمان]پس این ایده authentically Nietzschean که الهام بخش من بود همچنین من از primatology الهام گرفته بودم که در آن زمان همراه با همسرم در حال مطالعه بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Attached was an article from the American Journal of Primatology.
[ترجمه گوگل]پیوست مقاله ای از مجله آمریکایی Primatology بود
[ترجمه ترگمان]یک مقاله از مجله آمریکایی of نیز به طور پیوست شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The study of our human nature encompasses a variety of fields ranging from anthropology, primatology, cognitive science and psychology to paleontology, archaeology, evolutionary biology and genetics.
[ترجمه گوگل]مطالعه ماهیت انسان ما حوزه های مختلفی از انسان شناسی، نخستی شناسی، علوم شناختی و روانشناسی گرفته تا دیرینه شناسی، باستان شناسی، زیست شناسی تکاملی و ژنتیک را در بر می گیرد
[ترجمه ترگمان]مطالعه طبیعت انسان ما شامل زمینه های مختلف از انسان شناسی، انسان شناسی، علوم شناختی و روانشناسی تا دیرین شناسی، باستان شناسی، زیست شناسی تکاملی و ژنتیک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[زمین شناسی] نخستینه شناسی - مطالعه فسیل و پریمات های(نخستینهای) زنده.

پیشنهاد کاربران

بپرس