primates


پستانداران نخستین پایه، پستانداران بزرگتر

جمله های نمونه

1. The dominance hierarchies of primates are often more complex, overlapping networks, rather than the simple ladder of the hen hierarchy.
[ترجمه گوگل]سلسله مراتب سلطه نخستی‌ها اغلب شبکه‌های پیچیده‌تر و همپوشانی هستند تا نردبان ساده سلسله مراتب مرغ
[ترجمه ترگمان]سلسله مراتب سلطه of اغلب پیچیده تر، شبکه های با هم تداخل و به جای نردبان ساده ای از سلسله مراتب مرغی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Sharing is rare in primates and the chimpanzee behaviour may indicate the sources of human mealtime ceremonials.
[ترجمه گوگل]اشتراک گذاری در پستانداران نادر است و رفتار شامپانزه ها ممکن است نشان دهنده منابع تشریفات زمان غذا خوردن انسان باشد
[ترجمه ترگمان]به اشتراک گذاری در primates نادر است و رفتار شامپانزه ممکن است نشانگر منابع غذا خوردن انسان باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In primates it seems to be based on social rank.
[ترجمه گوگل]در پستانداران به نظر می رسد بر اساس رتبه اجتماعی است
[ترجمه ترگمان]در primates به نظر می رسد که براساس رتبه بندی اجتماعی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Most primates, for example, use their canine teeth for fighting.
[ترجمه گوگل]برای مثال، بیشتر نخستی‌ها از دندان نیش خود برای مبارزه استفاده می‌کنند
[ترجمه ترگمان]برای مثال، اکثر primates از دندان های سگ خود برای مبارزه استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Primates and prelates exercised political power most effectively when they were moving in support of magnate opposition; against united barons they were impotent.
[ترجمه گوگل]نخستی ها و پیشوایان زمانی که در حمایت از اپوزیسیون نجیب زاده حرکت می کردند، قدرت سیاسی را به بهترین نحو اعمال می کردند در برابر بارون های متحد آنها ناتوان بودند
[ترجمه ترگمان]Primates و روحانیان عالیمقام بسیاری از قدرت سیاسی را هنگامی که در راه حمایت از مخالفان قطب مخالف حرکت می کردند، به طور موثر اعمال کردند؛ در برابر اربابان متحد، آن ها از لحاظ جنسی ناتوان بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Other primates laugh by panting rapidly.
[ترجمه گوگل]سایر پستانداران با نفس نفس زدن سریع می خندند
[ترجمه ترگمان]موجودات پستاندار دیگر به سرعت نفس نفس می زنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Providing one sticks to primates there is much scope for successful extrapolation.
[ترجمه گوگل]فراهم کردن چوب به نخستی‌ها، زمینه زیادی برای برون‌یابی موفق وجود دارد
[ترجمه ترگمان]فراهم کردن یک تکه چوب به primates، دامنه وسیعی برای برون یابی موفق وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. However, the hierarchies of hens and of various primates share many features in common.
[ترجمه گوگل]با این حال، سلسله مراتب مرغ ها و پستانداران مختلف ویژگی های مشترک زیادی دارند
[ترجمه ترگمان]با این حال، سلسله مراتب بین مرغ ها و of مختلف دارای ویژگی های بسیار زیادی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Our main inference was that as insectivorous primates radiated within the forest they took to fruit-eating and became diurnal.
[ترجمه گوگل]استنباط اصلی ما این بود که وقتی پستانداران حشره‌خوار در جنگل تابش می‌کردند، به میوه‌خوری روی آوردند و روزانه شدند
[ترجمه ترگمان]inference اصلی ما این بود که به عنوان primates insectivorous در جنگل، مصرف کنندگان میوه را مصرف کردند و diurnal شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. As with other primates, male chimpanzees have a clear hierarchy that controls access to females.
[ترجمه گوگل]همانند سایر نخستی‌ها، شامپانزه‌های نر سلسله مراتب واضحی دارند که دسترسی به ماده‌ها را کنترل می‌کند
[ترجمه ترگمان]همانند دیگر پستانداران، شامپانزه ها یک سلسله مراتب مشخص دارند که دسترسی به ماده را کنترل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Like our own hands, those of most primates allow them to manipulate objects with a high degree of precision.
[ترجمه گوگل]مانند دست‌های خود ما، دست‌های اکثر نخستی‌ها به آن‌ها اجازه می‌دهند تا اجسام را با درجه بالایی از دقت دستکاری کنند
[ترجمه ترگمان]مانند دسته ای خودمان، آن هایی که اغلب primates به آن ها اجازه می دهند اشیا را با درجه بالایی دستکاری کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Macaques and other less intelligent primates have not yet displayed the self-recognition abilities of apes and humans.
[ترجمه گوگل]ماکاکوها و دیگر نخستی‌های کم‌هوش هنوز توانایی‌های خودشناسی میمون‌ها و انسان‌ها را نشان نداده‌اند
[ترجمه ترگمان]macaques و دیگر پستانداران با هوش کم تر هنوز توانایی تشخیص خود در میمون ها و انسان ها را به نمایش نگذاشته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Until recently they were thought to be primitive primates but now science has put them firmly among the insectivores.
[ترجمه گوگل]تا همین اواخر تصور می شد که آنها پستانداران اولیه هستند، اما اکنون علم آنها را در میان حشره خواران قرار داده است
[ترجمه ترگمان]تا همین اواخر آن ها تصور می کردند که primates ابتدایی هستند، اما اکنون علم آن ها را به طور جدی در میان the قرار داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Fruit eating primates have relatively larger brains than those that eat leaves.
[ترجمه گوگل]پستانداران میوه خوار مغز نسبتا بزرگتری نسبت به آنهایی که برگ می خورند دارند
[ترجمه ترگمان]پستانداران خوردن میوه مغز نسبتا بزرگتری نسبت به آن هایی دارند که برگ هایی را می خورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. These advanced primates had large brains and eyes at the front of the face that gave them stereoscopic forward vision.
[ترجمه گوگل]این نخستی‌های پیشرفته دارای مغز و چشم‌های بزرگ در جلوی صورت بودند که به آنها دید استریوسکوپی رو به جلو را می‌داد
[ترجمه ترگمان]این پستانداران پیشرفته دارای مغز و بینایی بزرگی در جلوی صورت بودند که به آن ها یک دیدگاه رو به جلو می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

Primates ( زیست‏شناسی - علوم جانوری )
واژه مصوب: نخستی سانان
تعریف: پستاندارانی که اندازۀ جثۀ آنها بزرگ است و دست‏ها و پاهای آنها به دلیل داشتن انگشت شست برای چنگ ‏زدن مناسب است و انگشتان آنها معمولاً ناخن های صاف دارد
میمون هاوشامپانزه ها

نخستینها

بپرس