1. he used color primarily for plastic purposes
اصولا از رنگ برای مجسمه سازی استفاده می کرد.
2. success in teaching is primarily a matter of talent
موفقیت در تدریس در درجه ی اول بستگی به استعداد دارد.
3. the eminence of new york is primarily due to natural advantages
برتری نیویورک در درجه ی اول مدیون موهبت های طبیعی می باشد.
4. Every kind of peaceful cooperation among men is primarily based on mutual trust and only secondly on institutions such as courts of justice and police.
[ترجمه گوگل]هر نوع همکاری مسالمت آمیز میان مردان در درجه اول مبتنی بر اعتماد متقابل است و ثانیاً بر نهادهایی مانند دادگاه های دادگستری و پلیس استوار است
[ترجمه ترگمان]هر نوع هم کاری صلح آمیز در میان مردان اصولا مبتنی بر اعتماد متقابل و ثانیا در موسساتی مانند دادگاه ها دادگستری و پلیس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Her wardrobe consists primarily of huge cashmere sweaters and tiny Italian sandals.
[ترجمه گوگل]کمد لباس او عمدتاً از ژاکت های ترمه ای بزرگ و صندل های کوچک ایتالیایی تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]لباس او در درجه اول از شال کشمیر بسیار بزرگ و صندل های نرم ایتالیایی تشکیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Tax cuts have been directed primarily at the better-off.
[ترجمه گوگل]کاهش مالیات در درجه اول برای افراد دارای وضعیت بهتر انجام شده است
[ترجمه ترگمان]کاهش مالیات در درجه اول به سمت بهتر هدایت شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. She sees exercise primarily as an unavoidable chore.
[ترجمه گوگل]او ورزش را در درجه اول به عنوان یک کار اجتناب ناپذیر می بیند
[ترجمه ترگمان]او ورزش را به عنوان یک کار روزمره غیرقابل اجتناب می داند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The issue was not primarily a political one.
[ترجمه گوگل]موضوع اساساً سیاسی نبود
[ترجمه ترگمان]این مساله اصولا یک مساله سیاسی نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The inves-tigation was undertaken primarily to mollify pressure groups.
[ترجمه گوگل]تحقیقات در درجه اول برای تسکین گروه های فشار انجام شد
[ترجمه ترگمان]The - tigation در درجه اول برای فرونشاندن گروه های فشار انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Her interest in him is primarily sexual.
[ترجمه گوگل]علاقه او به او در درجه اول جنسی است
[ترجمه ترگمان]علاقه او به او در درجه اول جنسی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The person primarily responsible is the project manager.
[ترجمه گوگل]مسئول اصلی، مدیر پروژه است
[ترجمه ترگمان]فردی که در درجه اول مسئول پروژه است مدیر پروژه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The purpose of the programme is primarily educational.
[ترجمه گوگل]هدف این برنامه در درجه اول آموزشی است
[ترجمه ترگمان]هدف از این برنامه در درجه اول آموزشی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. We're primarily concerned with keeping expenditure down.
[ترجمه گوگل]ما در درجه اول نگران پایین نگه داشتن هزینه ها هستیم
[ترجمه ترگمان]ما در وهله اول نگران حفظ هزینه ها هستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Public order is primarily an urban problem.
[ترجمه گوگل]نظم عمومی در درجه اول یک مشکل شهری است
[ترجمه ترگمان]نظم عمومی در درجه اول یک مساله شهری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Poverty is primarily a cause of illness and only secondarily its effect.
[ترجمه گوگل]فقر در درجه اول عامل بیماری و در درجه دوم تأثیر آن است
[ترجمه ترگمان]فقر در درجه اول علت بیماری و تاثیر آن بر بیماری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید