1. Her career began as prima donna with the Royal Carl Rosa Opera Company.
[ترجمه گوگل]کار او به عنوان پریما دونا با شرکت اپرای رویال کارل روزا آغاز شد
[ترجمه ترگمان]شغل او به عنوان خواننده اول زن در گروه اپرا و اپرای سلطنتی کارل روزا آغاز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. In her new film, Victoria plays a prima donna television presenter.
[ترجمه گوگل]ویکتوریا در فیلم جدید خود نقش یک مجری تلویزیونی پریما دونا را بازی می کند
[ترجمه ترگمان]در فیلم جدیدش، ویکتوریا نقش یک خواننده زن اول زن را بازی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Despite her glamour she was never a prima donna, and the memory of her vocal clarity and unaffected piety will endure.
[ترجمه گوگل]با وجود زرق و برق خود، او هرگز یک پریمادونا نبود، و خاطره وضوح صدای او و تقوای بی پیرایه او ماندگار خواهد بود
[ترجمه ترگمان]با وجود زرق و برق خود، هرگز زن اول زن و خواننده نبود، و خاطره روشنی و پرهیزگاری و پرهیزگاری بر او چیره می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The days of the creative genius prima donna are over.
[ترجمه گوگل]روزهای پریمادونای نابغه خلاق به پایان رسیده است
[ترجمه ترگمان]روزه ای نابغه و خواننده اول خواننده به پایان رسیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Bob Woodward was a prima donna who played heavily at office politics.
[ترجمه گوگل]باب وودوارد یک پریمادونا بود که به شدت در سیاست اداری بازی می کرد
[ترجمه ترگمان]باب وودوارد یک خواننده اول زن بود که به شدت در سیاست اداره بازی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The prima donna unbalances the smooth work in our department.
[ترجمه گوگل]پریمادونا باعث عدم تعادل در کار روان در بخش ما می شود
[ترجمه ترگمان]خواننده اول زن در بخش ما کار آرام تری انجام داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The stress that falls upon a famous prima donna!
[ترجمه گوگل]استرسی که به یک پریمادونای معروف وارد می شود!
[ترجمه ترگمان]استرسی که بر یک خواننده زن خواننده معروف نقش دارد!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The prima donna captivated the audience.
[ترجمه گوگل]پریما دونا تماشاگران را مجذوب خود کرد
[ترجمه ترگمان]خواننده اول زن شنوندگان را شیفته خود ساخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Prima donna first lady of the stage!
10. No one feels comfortable a prima donna.
[ترجمه گوگل]هیچ کس از پریمادونا احساس راحتی نمی کند
[ترجمه ترگمان]هیچ کس در نقش اول زن خواننده احساس راحتی نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Nobody who comes to this club is allowed to behave like a prima donna.
[ترجمه گوگل]هیچکسی که به این باشگاه می آید اجازه ندارد مانند یک پریمادونا رفتار کند
[ترجمه ترگمان]هیچ کس که به این باشگاه بیاید مجاز است که مانند یک خواننده زن خواننده رفتار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Melinda Mullins -- a presence to remember -- plays the prima donna, Hilary, who tosses off an insult a minute.
[ترجمه گوگل]ملیندا مولینز - حضوری که به یاد ماندنی است - نقش پریمادونا، هیلاری را بازی میکند که یک دقیقه توهین میکند
[ترجمه ترگمان]ملیندا Mullins - - حضور به خاطر سپردن - - نقش خواننده اول زن، هیلاری، را بازی می کند که یک دقیقه ناسزا می گوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Did Parks stomp off in a huff like some injured prima donna, some egomaniac?
[ترجمه گوگل]آیا پارکس مانند برخی از پریمادونای مجروح، برخی خودمانیاها، غافلگیر شد؟
[ترجمه ترگمان]آیا پارکس با عصبانیت مثل یک خواننده زن خواننده زن و مرد زخمی بر پا شد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Teeter - totter caught up bein a father and a prima donna.
[ترجمه گوگل]Teeter - پرش به یک پدر و یک پریمادونا تبدیل شد
[ترجمه ترگمان] - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید