prima ballerina

/ˈpriːməˌbæləˈriːnə//ˈpriːməˌbæləˈriːnə/

(در رقص باله) رقصگر اول، هنرپیشه اول بالت

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the principal female dancer in a ballet company.

جمله های نمونه

1. I am not a prima ballerina.
[ترجمه گوگل]من یک پریما بالرین نیستم
[ترجمه ترگمان]من که رقص باله نیستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Whether she's learning to dance like a prima ballerina, running her school carnival or camping in the great outdoors, no challenge is too great for our tireless heroine!
[ترجمه گوگل]چه او در حال یادگیری رقصیدن مانند یک بالرین اولیه باشد، چه کارناوال مدرسه خود را اجرا کند یا در فضای باز کمپینگ کند، هیچ چالشی برای قهرمان خستگی ناپذیر ما خیلی بزرگ نیست!
[ترجمه ترگمان]چه او یاد بگیرد که مانند یک بالرین مشهور به رقصیدن بپردازد یا در فضای باز در فضای باز اردو بزند، هیچ چالشی برای قهرمان خستگی ناپذیر ما بیش از حد بزرگ نیست!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Coach Brown envisions Mary as a prima ballerina.
[ترجمه گوگل]مربی براون مری را به عنوان یک بالرین اولیه تصور می کند
[ترجمه ترگمان]مربی \"براون\"، مری را به عنوان یک بالرین یاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She is beyond all doubts the finest prima ballerina of her day.
[ترجمه گوگل]او بدون شک بهترین پریما بالرین زمان خود است
[ترجمه ترگمان]بعید است که او در آن روز، بهترین رقص باله روز او باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. MOSCOW(Reuters) - Moscow's Bolshoy Theater sacked an ice-cream-loving prima ballerina Tuesday, saying she was too heavy and too tall for most of her dance partners to lift.
[ترجمه گوگل]مسکو (رویترز) - تئاتر بولشوی مسکو روز سه شنبه یک پریما بالرین عاشق بستنی را اخراج کرد و گفت که او خیلی سنگین و بلندتر از آن است که بسیاری از شرکای رقص خود را بلند کنند
[ترجمه ترگمان]مسکو (رویترز)- تلویزیون بولشوی مسکو روز سه شنبه یک پریما loving از بستنی را اخراج کرد و گفت که او بیش از اندازه سنگین است و برای بیشتر شرکای رقص خود بلند است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Playing a prima ballerina on the verge of a breakdown, Natalie trades the modern elegance we're used to for stark white skin, vampy lipstick and amber eyes painted in a Jurassic Park-esque mask.
[ترجمه گوگل]ناتالی با بازی یک پریما بالرین در آستانه شکست، ظرافت مدرنی که به آن عادت کرده بودیم را با پوست سفید روشن، رژ لب و چشم های کهربایی رنگ شده با ماسکی شبیه پارک ژوراسیک عوض می کند
[ترجمه ترگمان]ناتالی که یک بالرین خود را در آستانه شکست بازی می کند، ظرافت مدرن را به کار می برد و برای پوست سفید پوست، رژلب و چشمان کهربایی رنگ خود را در یک نقاب پارک ژوراسیک تهیه کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Last year, Athens Olympics champion Liu Xiang and prima ballerina Tan Yuanyuan from China were on the list.
[ترجمه گوگل]سال گذشته، قهرمان المپیک آتن، لیو شیانگ و تان یوانیوان، بالرین پریما از چین در این لیست حضور داشتند
[ترجمه ترگمان]سال گذشته، لیو ژیانگ یو قهرمان المپیک آتن و ballerina تان Yuanyuan از چین در لیست قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The mother envisioned her little girl as a prima ballerina.
[ترجمه گوگل]مادر دختر کوچکش را به عنوان یک پریما بالرین تصور می کرد
[ترجمه ترگمان]مادر تصور می کرد که دختر کوچکش یک رقاصه باله است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Once the best you could hope for was a 50-year-old prima ballerina who sometimes starred at the local opera house.
[ترجمه گوگل]زمانی بهترین چیزی که می‌توانستید به آن امید داشته باشید، یک پریما بالرین 50 ساله بود که گاهی در سالن اپرای محلی بازی می‌کرد
[ترجمه ترگمان]زمانی که بهترین کسی که می توانید به آن امید داشته باشید، یک بالرین ۵۰ ساله بود که گاهی در خانه اپرا محلی بازی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. My daughter is a dancer and my ex-wife was a prima ballerina.
[ترجمه گوگل]دخترم رقصنده است و همسر سابقم یک پریما بالرین بود
[ترجمه ترگمان]دختر من یه رقاص و همسر سابقم یه بالرین بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Hepburn turned to acting in 1948 to help pay the bills -- her mother, an aristocrat, was already doing menial work, and Hepburn, though trained in dance, was too tall to be a prima ballerina.
[ترجمه گوگل]هپبورن در سال 1948 برای کمک به پرداخت قبوض به بازیگری روی آورد - مادرش که اشراف زاده بود، قبلاً کارهای بدی انجام می داد، و هپبورن، اگرچه در رقص آموزش دیده بود، اما قدش آنقدر بلند بود که نمی توانست یک پریمای بالرین باشد
[ترجمه ترگمان]الیس مجبور شد در سال ۱۹۴۸ به بازیگری بپردازد تا به پرداخت صورتحساب بپردازد مادرش، یک اشراف زاده بود، کاره ای menial را انجام می داد، و Hepburn، گرچه در رقص آموزش دیده بود، به نظر نمی رسید که یک بالرین اصیل باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Portman went through intense ballet training to fit into the shoes of the prima ballerina.
[ترجمه گوگل]پورتمن تمرینات شدید باله را پشت سر گذاشت تا در کفش های پریما بالرین جا شود
[ترجمه ترگمان]پورتمن با تمرین باله جدی برای تناسب با کفش هایش of prima می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• head ballerina dancer
a prima ballerina is the most important female dancer in a ballet or a ballet company.

پیشنهاد کاربران

بپرس