prima


عمده، اول

جمله های نمونه

1. the temperament of a prima donna
تند مزاجی یک خواننده ی درجه یک اپرا

2. There was a prima facie case that a contempt of court had been committed.
[ترجمه گوگل]یک مورد در ابتدا وجود داشت که اهانت به دادگاه مرتکب شده بود
[ترجمه ترگمان]در این مورد یک مورد خاص وجود داشت که تحقیری که در دادگاه مرتکب شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. There is prima facie evidence that he was involved in the fraud.
[ترجمه گوگل]در ابتدا شواهدی وجود دارد که نشان می دهد او در این کلاهبرداری دست داشته است
[ترجمه ترگمان]یه سری مدارک جعلی وجود داره که اون تو کلاه برداری دست داشته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Her career began as prima donna with the Royal Carl Rosa Opera Company.
[ترجمه گوگل]کار او به عنوان پریما دونا با شرکت اپرای رویال کارل روزا آغاز شد
[ترجمه ترگمان]شغل او به عنوان خواننده اول زن در گروه اپرا و اپرای سلطنتی کارل روزا آغاز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In her new film, Victoria plays a prima donna television presenter.
[ترجمه گوگل]ویکتوریا در فیلم جدید خود نقش یک مجری تلویزیونی پریما دونا را بازی می کند
[ترجمه ترگمان]در فیلم جدیدش، ویکتوریا نقش یک خواننده زن اول زن را بازی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Prima facie, there is a strong case against him.
[ترجمه گوگل]در ابتدا، یک پرونده قوی علیه او وجود دارد
[ترجمه ترگمان] Prima facie \"، یه پرونده قوی علیه اون وجود داره\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I am not a prima ballerina.
[ترجمه گوگل]من یک پریما بالرین نیستم
[ترجمه ترگمان]من که رقص باله نیستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Despite her glamour she was never a prima donna, and the memory of her vocal clarity and unaffected piety will endure.
[ترجمه گوگل]با وجود زرق و برق خود، او هرگز یک پریمادونا نبود، و خاطره وضوح صدای او و تقوای بی پیرایه او ماندگار خواهد بود
[ترجمه ترگمان]با وجود زرق و برق خود، هرگز زن اول زن و خواننده نبود، و خاطره روشنی و پرهیزگاری و پرهیزگاری بر او چیره می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The Prima Pasta operation is based largely within the radius of the M2
[ترجمه گوگل]عملیات Prima Pasta عمدتاً در شعاع M2 است
[ترجمه ترگمان]این عملیات پاستا، تا حد زیادی در شعاع of قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Prima Solution Q Even though most of my existing winter wardrobe was newly bought last year, it looks old.
[ترجمه گوگل]Prima Solution Q اگرچه بیشتر کمد لباس زمستانی من سال گذشته به تازگی خریداری شده است، به نظر قدیمی می رسد
[ترجمه ترگمان]آخرین راه حل سوال: حتی با وجود اینکه بیشتر البسه زمستانی موجود من سال گذشته خریداری شده است، قدیمی به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The Fresh Food Co is offering Prima readers 10 per cent off purchases over £2
[ترجمه گوگل]The Fresh Food Co به خوانندگان Prima 10 درصد تخفیف برای خریدهای بیش از 2 پوند ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]شرکت تازه غذا، پریما readers ۱۰ درصد از خریده ای خود را با قیمت ۲ پوند ارائه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The days of the creative genius prima donna are over.
[ترجمه گوگل]روزهای پریمادونای نابغه خلاق به پایان رسیده است
[ترجمه ترگمان]روزه ای نابغه و خواننده اول خواننده به پایان رسیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. But here at Prima we're very happy to he dipping a toe in the internet waters in a very good cause.
[ترجمه گوگل]اما اینجا در پریما بسیار خوشحالیم که او انگشت پا را در آب های اینترنت به یک دلیل بسیار خوب فرو می برد
[ترجمه ترگمان]اما اینجا در سال Prima ما خیلی خوشحالیم که با یک انگشت شست تو اینترنت در یک هدف خیلی خوب فرو رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. We are getting tired of people behaving like prima donnas.
[ترجمه گوگل]ما از رفتار مردم مانند پریمادونا خسته شده ایم
[ترجمه ترگمان]ما از رفتار افرادی مانند prima خسته می شویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Bob Woodward was a prima donna who played heavily at office politics.
[ترجمه گوگل]باب وودوارد یک پریمادونا بود که به شدت در سیاست اداری بازی می کرد
[ترجمه ترگمان]باب وودوارد یک خواننده اول زن بود که به شدت در سیاست اداره بازی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• main, chief, principal

پیشنهاد کاربران

بپرس