1. the priestly order
طبقه ی کاهنان (کشیشان)
2. to perform one's priestly duties
وظایف کشیشی خود را انجام دادن
3. The priestly caste does not normally intermarry with the warrior caste.
[ترجمه گوگل]کاست کشیش معمولاً با کاست جنگجو ازدواج نمی کند
[ترجمه ترگمان]طبقه کاهنان به طور معمول intermarry با طبقه جنگجویان نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Priestly robes hang on the walls.
[ترجمه گوگل]لباس های کشیش بر دیوار آویزان است
[ترجمه ترگمان]ردای priestly روی دیوار آویزون شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Traditionally, the Brahmins, or the priestly class, are set at the top of the social pyramid.
[ترجمه گوگل]به طور سنتی، برهمن ها یا طبقه کشیش در راس هرم اجتماعی قرار می گیرند
[ترجمه ترگمان]به طور سنتی، یا شاگرد کشیشان در بالای هرم اجتماعی قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. A son who might rise in the Roman priestly hierarchy was essential to family and dynastic interests.
[ترجمه گوگل]پسری که ممکن بود در سلسله مراتب کشیشی روم رشد کند، برای منافع خانواده و خاندان ضروری بود
[ترجمه ترگمان]پسری که ممکن بود در سلسله مراتب روحانیت روم ترقی کند برای منافع خانوادگی و dynastic ضروری بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. One proprietorial hand was laid, light as a priestly blessing, on an old-fashioned microscope in gleaming brass.
[ترجمه گوگل]یک دست مالک، نوری به عنوان برکت کشیش، روی یک میکروسکوپ قدیمی از برنج درخشان گذاشته شد
[ترجمه ترگمان]یک دستش را به عنوان دعای کشیشی به عنوان دعای کشیشی روی یک میکروسکوپ کهنه و برنجی قرار داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. But the priestly role was not finished, and their equally sacred duty of reading and explaining the law remained.
[ترجمه گوگل]اما نقش کشیش به پایان نرسید و وظیفه مقدس آنها یعنی خواندن و توضیح قانون باقی ماند
[ترجمه ترگمان]اما نقش کشیشی تمام نشده بود و وظیفه مقدس آن ها قرائت و توضیح قانون باقی مانده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. A flood of news reports about priestly pedophilia had inflamed Catholics' concern about the integrity of their clergy.
[ترجمه گوگل]سیل گزارش های خبری در مورد پدوفیلیای کشیشی نگرانی کاتولیک ها را در مورد صداقت روحانیونشان برانگیخته بود
[ترجمه ترگمان]سیلی از گزارش های خبری در مورد کودک آزاری، کاتولیک ها را خشمگین کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. My priestly friend set me down outside the two cathedrals and I bade him a fond farewell.
[ترجمه گوگل]دوست کشیشم مرا بیرون دو کلیسای جامع نشاند و من با او وداع کردم
[ترجمه ترگمان]دوست priestly مرا از دو کلیسای بزرگ بیرون کشید و من به او خداحافظی کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Besides this diocesan system of priestly pastoral care, there are two other administrative bodies of crucial importance.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این سیستم اسقفنشینی مراقبتهای شبانی، دو نهاد اداری دیگر نیز وجود دارد که اهمیت حیاتی دارند
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این نظام اسقفی مراقبت از شبانی کشیشی، دو نهاد اداری دیگر از اهمیت حیاتی برخوردار هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The Sadducees were the priestly caste.
13. And the Priestly source, likewise, contains many, many older tradition but reached its full and final form in the exilic or post-exilic period.
[ترجمه گوگل]و منبع کاهنان نیز شامل بسیاری از سنتهای قدیمی است، اما در دوره تبعید یا پس از تبعید به شکل کامل و نهایی خود رسیده است
[ترجمه ترگمان]و منبع priestly نیز دارای بسیاری از روایات قدیمی است اما به شکل کامل و نهایی خود در دوره exilic یا post رسیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. An aged priestly warrior towered up, august and formidable, with his hand upon his dagger.
[ترجمه گوگل]یک جنگجوی کشیش سالخورده، اوت و مهیب، با دستش بر خنجرش، اوج گرفت
[ترجمه ترگمان]یک جنگجوی پیر مرد سالخورده با دستش بر قبضه خنجر خود بالا آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید