pricy


رجوع شود به: pricey

جمله های نمونه

1. For children shopping should be prudent, not pricy.
[ترجمه گوگل]برای کودکان خرید باید محتاطانه باشد، نه قیمتی
[ترجمه ترگمان]برای کودکان خرید باید محتاط باشد، نه pricy
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The sad truth is that school is pricy.
[ترجمه گوگل]حقیقت تلخ این است که مدرسه گران است
[ترجمه ترگمان]حقیقت غم انگیز این است که مدرسه pricy است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Possibly a pricy way to acquire a floor lamp, but you get a seat thrown in as well.
[ترجمه گوگل]احتمالاً یک راه گران قیمت برای به دست آوردن یک چراغ کف است، اما شما یک صندلی نیز در آن پرتاب می کنید
[ترجمه ترگمان]احتمالا راهی برای بدست آوردن یک چراغ کف اتاق وجود دارد، اما شما هم می توانید روی یک صندلی بنشینید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. "Things that can be pricy in small packages — steel cut oatmeal, nuts, seeds, quinoa, and so on — can be a fraction of the price in bulk," she says.
[ترجمه گوگل]او می‌گوید: «چیزهایی که می‌توانند در بسته‌بندی‌های کوچک گران‌تر باشند - بلغور جو دوسر، مغزها، دانه‌ها، کینوا و غیره - می‌توانند کسری از قیمت عمده باشند »
[ترجمه ترگمان]او می گوید: \" چیزهایی که می توانند در بسته های کوچک بسته بندی شوند عبارتند از: آرد جو دو سر، آجیل، دانه ها، quinoa، و غیره - می تواند بخشی از قیمت بخش باشد \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The bad news is that, even with the pricy education, your future may not be secure. . .
[ترجمه گوگل]خبر بد این است که، حتی با آموزش گران قیمت، ممکن است آینده شما امن نباشد
[ترجمه ترگمان]خبر بد این است که حتی با آموزش pricy، آینده شما ممکن است ایمن نباشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Additional cost (some are quite pricy) including licensing, learning curve, etc.
[ترجمه گوگل]هزینه اضافی (برخی بسیار گران هستند) از جمله مجوز، منحنی یادگیری و غیره
[ترجمه ترگمان]هزینه اضافی (برخی از آن ها کاملا pricy هستند)از جمله مجوز، منحنی یادگیری و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. For $ 9 it's a bit pricy but you're certainly getting what you pay for!
[ترجمه گوگل]برای 9 دلار کمی گران است اما مطمئناً آنچه را که برای آن پرداخت می کنید دریافت می کنید!
[ترجمه ترگمان]برای ۹ دلار، یه کم pricy ولی تو واقعا به چیزی که بخاطرش پول میدی می رسی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Testing fees can be pricy, but are almost always significantly lower than tuition for the courses they replace.
[ترجمه گوگل]هزینه های آزمون می تواند گران باشد، اما تقریباً همیشه به طور قابل توجهی کمتر از شهریه دوره هایی است که جایگزین می شوند
[ترجمه ترگمان]هزینه آزمایش می تواند pricy باشد، اما تقریبا همیشه به میزان قابل توجهی کم تر از شهریه برای دوره هایی است که آن ها جایگزین می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He will present a pricy present to his girlfriend.
[ترجمه گوگل]او یک هدیه قیمتی به دوست دخترش تقدیم می کند
[ترجمه ترگمان]او یک هدیه کوچک برای دوست دخترش هدیه خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The cost of buffet would be a little more expensive. It's normally above 250rmb per person. However pricy food brings good taste.
[ترجمه گوگل]هزینه بوفه کمی گران تر خواهد بود معمولاً بالای 250 rmb برای هر نفر است با این حال غذای گران قیمت طعم خوبی به ارمغان می آورد
[ترجمه ترگمان]هزینه بوفه کمی گران تر می شه به طور معمول بیش از ۲۵۰ rmb نفر در هر نفر است با این حال، غذا مزه خوبی به همراه می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. One gleam from her beams one hundred kind of charm. The pricy clothes and skin care products are not nearly a bright smile.
[ترجمه گوگل]یک درخشش از پرتوهای او صد نوع جذابیت لباس های گران قیمت و محصولات مراقبت از پوست تقریباً یک لبخند روشن نیستند
[ترجمه ترگمان]یک نور از تیره ای آن یک صد نوع طلسم لباس های کهنه و مواد مغذی دیگر تقریبا یک لبخند درخشان نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. For some reason, flight-tracking apps are a little bit pricy on iOS.
[ترجمه گوگل]به دلایلی، اپلیکیشن های ردیابی پرواز در iOS کمی گران هستند
[ترجمه ترگمان]به همین دلیل برنامه های ردیابی پرواز کمی pricy هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Sacrificing time from one's busy schedule to give to another is often more meaningful than a pricy gift from an upscale department store.
[ترجمه گوگل]فدا کردن زمان از برنامه شلوغ یک نفر برای دادن به دیگری اغلب معنی دارتر از یک هدیه گران قیمت از یک فروشگاه بزرگ است
[ترجمه ترگمان]زمان Sacrificing از برنامه شلوغ برای دادن به دیگری اغلب با معنی تر از یک هدیه pricy از یک فروشگاه بخش شیک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. And a panel encasing a vacuum is one of the best insulators known. But vacuum-insulated panels are too pricy for widespread use.
[ترجمه گوگل]و پانلی که خلاء را در بر می گیرد یکی از بهترین عایق های شناخته شده است اما پانل های عایق خلاء برای استفاده گسترده بسیار گران هستند
[ترجمه ترگمان]و یک تابلو بر روی یک خلا، یکی از بهترین مقره های فوق است اما پنل های عایق دار برای استفاده گسترده بسیار ضروری هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

Costly=pricey=expensive گران
Cheap =inexpensive ارزان
( pricy =pricey )
گران قیمت

بپرس