pricing policy

جمله های نمونه

1. The high volume of sales makes the low pricing policy profitable.
[ترجمه گوگل]حجم بالای فروش، سیاست قیمت گذاری پایین را سودآور می کند
[ترجمه ترگمان]حجم بالای فروش، سیاست قیمت گذاری پایین را سودآور می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The company hopes its keen pricing policy will increase sales.
[ترجمه گوگل]این شرکت امیدوار است که سیاست قیمت گذاری دقیق آن فروش را افزایش دهد
[ترجمه ترگمان]این شرکت امیدوار است که سیاست قیمت گذاری مشتاق آن فروش را افزایش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I asked him to explain his pricing policy.
[ترجمه گوگل]از او خواستم سیاست قیمت گذاری خود را توضیح دهد
[ترجمه ترگمان]از او خواستم که سیاست قیمت گذاری خود را توضیح دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The pricing policy features discounts and special offers and these benefits also apply to mail order catalogues.
[ترجمه گوگل]سیاست قیمت‌گذاری شامل تخفیف‌ها و پیشنهادات ویژه است و این مزایا برای کاتالوگ‌های سفارش پستی نیز اعمال می‌شود
[ترجمه ترگمان]سیاست قیمت گذاری، تخفیف و پیشنهادها ویژه دارد و این مزایا نیز در فهرست های سفارش پستی اعمال می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Another pricing policy is the offering of specials.
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از سیاست های قیمت گذاری، ارائه محصولات ویژه است
[ترجمه ترگمان]سیاست قیمت گذاری دیگر ارائه پیشنهادهای ویژه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They included interstate investment institutions, banking mechanisms and pricing policy.
[ترجمه گوگل]آنها شامل موسسات سرمایه گذاری بین ایالتی، مکانیسم های بانکی و سیاست قیمت گذاری بودند
[ترجمه ترگمان]آن ها شامل موسسات سرمایه گذاری بین ایالتی، مکانیسم های بانکی و سیاست قیمت گذاری بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It follows that people prefer a pricing policy where they can find bargains on specific items.
[ترجمه گوگل]نتیجه این است که مردم سیاست قیمت گذاری را ترجیح می دهند که در آن بتوانند در مورد اقلام خاص معامله کنند
[ترجمه ترگمان]این به دنبال آن است که مردم یک سیاست قیمت گذاری را ترجیح می دهند که در آن ها می توانند کالاهای خاصی را پیدا کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Participate in the management of pricing policy, purchases of stocks of food and drinks.
[ترجمه گوگل]مشارکت در مدیریت سیاست قیمت گذاری، خرید سهام مواد غذایی و نوشیدنی
[ترجمه ترگمان]در مدیریت سیاست قیمت گذاری، خرید سهام غذا و نوشیدنی شرکت کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Market Penetration Pricing Strategy A pricing policy whereby inventory prices are set very low to gain market control or penetration.
[ترجمه گوگل]استراتژی قیمت گذاری نفوذ در بازار یک سیاست قیمت گذاری که به موجب آن قیمت های موجودی بسیار پایین برای به دست آوردن کنترل یا نفوذ در بازار تعیین می شود
[ترجمه ترگمان]راهبرد قیمت گذاری از نفوذ بازار یک سیاست قیمت گذاری که به موجب آن قیمت موجودی بسیار پایین تعیین می شود تا کنترل و نفوذ بازار به دست آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The pricing policy has been attacked by business interests and economists.
[ترجمه گوگل]سیاست قیمت گذاری مورد هجمه منافع تجاری و اقتصاددانان قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]سیاست قیمت گذاری توسط منافع تجاری و اقتصاددانان مورد حمله قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. National Training Board's pricing policy is the average price of the community.
[ترجمه گوگل]سیاست قیمت گذاری هیئت ملی آموزش متوسط ​​قیمت جامعه است
[ترجمه ترگمان]سیاست قیمت گذاری هیات آموزش ملی قیمت متوسط جامعه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Price and pricing policy play an important role in all marketing strategy.
[ترجمه گوگل]قیمت و سیاست قیمت گذاری نقش مهمی در تمام استراتژی های بازاریابی دارد
[ترجمه ترگمان]سیاست قیمت گذاری و قیمت گذاری نقش مهمی در تمام استراتژی بازاریابی ایفا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Given this pricing policy, everybody wants leave at Christmas, and so a bureaucratic bodge job is duly handed down from on high.
[ترجمه گوگل]با توجه به این سیاست قیمت‌گذاری، همه خواهان مرخصی در کریسمس هستند، و بنابراین یک کار بوروکراسی از بالا به درستی انجام می‌شود
[ترجمه ترگمان]با توجه به این سیاست قیمت گذاری، هر کس می خواهد در کریسمس مرخصی بگیرد، و بنابراین کار پست بروکراتیک بطور شایسته ای از بالا به پایین تحویل داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A differential pricing policy is considered a fairer system for the general public, representatives said yesterday.
[ترجمه گوگل]نمایندگان دیروز گفتند که یک سیاست قیمت گذاری دیفرانسیل سیستم عادلانه تری برای عموم مردم در نظر گرفته می شود
[ترجمه ترگمان]نمایندگان دیروز گفتند که سیاست قیمت گذاری تفاضلی یک سیستم عادلانه تر برای عموم مردم در نظر گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• method offered by manufacturers on how to set prices on their products

پیشنهاد کاربران

بپرس