pricey

/ˈpraɪsi//ˈpraɪsi/

(انگلیس)گران

جمله های نمونه

1. The clothes are beautiful but very pricey.
[ترجمه یاسین] لباس ها زیبا اما بسیار گران هستند
|
[ترجمه گوگل]لباساشون قشنگه ولی خیلی گرونه
[ترجمه ترگمان]لباس ها زیبا هستند اما خیلی گرونه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This restaurant is a bit pricey for me.
[ترجمه گوگل]این رستوران برای من کمی گران است
[ترجمه ترگمان] این رستوران یکم گرونه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It's a bit pricey but the food is wonderful.
[ترجمه گوگل]کمی گران است اما غذا فوق العاده است
[ترجمه ترگمان]این کمی گران تر است، اما غذا عالی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Houses are pricey in this area of the city.
[ترجمه گوگل]خانه ها در این منطقه از شهر گران هستند
[ترجمه ترگمان]خانه ها در این منطقه پر هزینه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The tickets were kind of pricey, but the show was good.
[ترجمه گوگل]بلیط ها به نوعی گران بود، اما نمایش خوب بود
[ترجمه ترگمان]بلیط ها خیلی گرونه اما نمایش خوب بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The food's great, but it's a little pricey.
[ترجمه گوگل]غذا عالی است، اما کمی گران است
[ترجمه ترگمان]غذا عالیه، اما یکم گرونه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The Pinot Noirs on the list were too pricey.
[ترجمه گوگل]پینو نوآرهای موجود در لیست خیلی گران بودند
[ترجمه ترگمان] مشروب \"Pinot\" توی لیست خیلی گرونه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Pricey stopped with a jolt, his head snapped back, his jaw snapped shut.
[ترجمه گوگل]پرایسی با تکانی ایستاد، سرش به عقب برگشت، فکش بسته شد
[ترجمه ترگمان]با تکانی ناگهانی ایستاد، سرش را عقب کشید، ارواره اش سخت شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Fallow deer, he says, are less pricey - a buck will fetch around £4-500, a doe about £80-90.
[ترجمه گوگل]او می‌گوید آهوها قیمت کمتری دارند - یک دلار حدود 4 تا 500 پوند و یک گوزن حدود 80 تا 90 پوند می‌رسد
[ترجمه ترگمان]او می گوید که گوزن Fallow کم تر گران است - یک گوزن نر در حدود ۴ تا ۵۰۰ پوند، یک ماده گوزن در حدود ۸۰ تا ۹۰ پوند دریافت خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Let's not eat here - it's too pricey.
[ترجمه گوگل]بیایید اینجا غذا نخوریم - خیلی گران است
[ترجمه ترگمان]بیا اینجا غذا بخوریم - خیلی گرونه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It used to be that Quattro was a pricey model, not just a reasonably priced option.
[ترجمه گوگل]قبلاً Quattro یک مدل گران قیمت بود، نه فقط یک گزینه با قیمت مناسب
[ترجمه ترگمان]قبلا این بود که Quattro یک مدل گران قیمت بود، نه تنها یک گزینه با قیمت مناسب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Unlike its pricey neighbors, Vail and Aspen, Glenwood Springs is mostly undiscovered by the hordes.
[ترجمه گوگل]برخلاف همسایگان گران قیمتش، ویل و آسپن، گلنوود اسپرینگز بیشتر توسط انبوهی از مردم کشف نشده است
[ترجمه ترگمان]بر خلاف همسایگان گران قیمت خود، vail و Aspen، Glenwood Springs عمدتا توسط گروه hordes کشف نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Medical insurance is very pricey.
[ترجمه گوگل]بیمه درمانی بسیار گران است
[ترجمه ترگمان]بیمه پزشکی خیلی گران است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It may be pricey but it will never date. Natural fabrics, particularly wool, are always favourites.
[ترجمه گوگل]ممکن است گران باشد اما هرگز قرار نخواهد گرفت پارچه های طبیعی، به ویژه پشم، همیشه مورد علاقه هستند
[ترجمه ترگمان]ممکن است گران قیمت باشد اما هرگز تاریخ نخواهد داشت پارچه های طبیعی، به خصوص پشم، همیشه مورد علاقه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• expensive, costing a lot of money (often exorbitantly)
if you say that something is pricey, you mean that you think it is too expensive; an informal word.

پیشنهاد کاربران

بپرس