price support

/ˈpraɪssəˈpɔːrt//praɪssəˈpɔːt/

(بیشتر از طریق دخالت دولت) حمایت قیمت(ها)، یارانه، پایین داری قیمت، سوبسید، تثبیت قیمت توسط دولت برای حمایت کالا

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the maintenance of certain price levels by means of public subsidy or by government surplus purchasing.

جمله های نمونه

1. Farm price supports become low maximum rather than high minimum prices.
[ترجمه گوگل]حمایت از قیمت مزرعه به جای قیمت های حداقلی بالا، حداکثر کم می شود
[ترجمه ترگمان]قیمت مزرعه به جای کم ترین قیمت، به حداکثر قیمت پایین می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Price supports for farmers and minimum-wage legislation are illustrations of government price fixing designed to raise the incomes of specific groups.
[ترجمه گوگل]حمایت‌های قیمتی از کشاورزان و قوانین حداقل دستمزد نمونه‌هایی از تثبیت قیمت‌ها توسط دولت است که برای افزایش درآمد گروه‌های خاص طراحی شده است
[ترجمه ترگمان]حمایت قیمت از کشاورزان و قوانین حداقل دست مزد نمونه هایی از اصلاح قیمت دولت هستند که برای بالا بردن درآمد گروه های خاص طراحی شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. These provided for cuts which would nevertheless increase price support spending by 30 percent to ECU3500 million.
[ترجمه گوگل]اینها کاهش هایی را در نظر گرفت که با این وجود هزینه های حمایتی قیمت را 30 درصد به 3500 میلیون یورو افزایش می دهد
[ترجمه ترگمان]با این حال، این موارد برای کاهش هزینه های حمایت از هزینه ها تا ۳۰ درصد به ECU۳۵۰۰ میلیون کاهش خواهد یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A switch from price support to income support comes dear.
[ترجمه گوگل]تغییر از حمایت قیمت به حمایت از درآمد بسیار عزیز است
[ترجمه ترگمان]یک تغییر از پشتیبانی قیمت برای حمایت از درآمد به دست می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Changes in relative prices support this conclusion.
[ترجمه گوگل]تغییرات در قیمت های نسبی این نتیجه را تایید می کند
[ترجمه ترگمان]تغییرات در قیمت نسبی این نتیجه گیری را تایید می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Market price support for the commission, Kim Won - analysis of the on - line trading systems, market
[ترجمه گوگل]پشتیبانی قیمت بازار برای کمیسیون، کیم وون - تجزیه و تحلیل سیستم های معاملاتی آنلاین، بازار
[ترجمه ترگمان]پشتیبانی قیمت بازار برای این کمیسیون، کیم Won - تحلیل سیستم های تجاری - لاین، بازار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This tool is an effective marker of price support and resistance.
[ترجمه گوگل]این ابزار یک نشانگر موثر برای حمایت و مقاومت قیمت است
[ترجمه ترگمان]این ابزار نشانگر موثر حمایت از قیمت و مقاومت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Price support in principle belongs to price to operate behavior.
[ترجمه گوگل]حمایت از قیمت در اصل به رفتار قیمت به عملیات تعلق دارد
[ترجمه ترگمان]حمایت قیمت از اصل به قیمت عملکرد عمل تعلق دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The country has various policy initiatives, including a price support scheme for electricity from renewable sources similar to Germany's feed-in tariff, benefiting green energy suppliers.
[ترجمه گوگل]این کشور ابتکارات سیاسی مختلفی دارد، از جمله طرح حمایت از قیمت برق از منابع تجدیدپذیر مشابه با تعرفه ورودی آلمان، که به نفع تامین کنندگان انرژی سبز است
[ترجمه ترگمان]این کشور ابتکارات سیاسی مختلفی دارد، از جمله طرح پشتیبانی قیمت برای برق از منابع تجدیدپذیر مشابه با تعرفه های گمرکی آلمان - در تعرفه های گمرکی، سود بردن تامین کنندگان انرژی سبز
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Further price support was likely to come from the Chinese government, which is expected to increase its gold reserves in the near future, Yao added.
[ترجمه گوگل]یائو افزود: احتمالاً حمایت بیشتر قیمت از سوی دولت چین صورت خواهد گرفت که انتظار می رود در آینده نزدیک ذخایر طلای خود را افزایش دهد
[ترجمه ترگمان]یائو افزود حمایت بیشتر از قیمت از دولت چین نشات می گیرد که انتظار می رود ذخایر طلای خود را در آینده نزدیک افزایش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Therefore, what is crucial is not to abandon price support but to execute the polity better.
[ترجمه گوگل]بنابراین، آنچه مهم است، کنار گذاشتن حمایت قیمت نیست، بلکه اجرای بهتر سیاست است
[ترجمه ترگمان]بنابراین، چیزی که مهم است، رها کردن حمایت از قیمت نیست، بلکه برای اجرای بهتر آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Because indirect subsidy policies such as market price support are inefficient, many countries changed their way of subsidy to direct subsidy.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که سیاست های یارانه غیرمستقیم مانند حمایت از قیمت بازار ناکارآمد است، بسیاری از کشورها روش یارانه خود را به یارانه مستقیم تغییر دادند
[ترجمه ترگمان]از آنجا که سیاست های یارانه غیرمستقیم مانند حمایت از قیمت بازار ناکارآمد هستند، بسیاری از کشورها روش خود برای یارانه مستقیم را تغییر دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. But the policy of market price support whose costs are shouldered by taxpayers and consumers, decreases the consumer surplus.
[ترجمه گوگل]اما سیاست حمایت از قیمت بازار که هزینه آن بر دوش مالیات دهندگان و مصرف کنندگان است، مازاد مصرف کننده را کاهش می دهد
[ترجمه ترگمان]اما سیاست حمایت از قیمت بازار که هزینه ها توسط مالیات دهندگان و مصرف کنندگان به دوش می کشند، مازاد مصرف کنندگان را کاهش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Look for areas of support (either minor price support or base price support) on the minute chart, and re-adjust your protective stop price upward as the stock continues to rally.
[ترجمه گوگل]به دنبال مناطق حمایتی (اعم از حمایت قیمت جزئی یا حمایت از قیمت پایه) در نمودار دقیقه باشید و با ادامه روند صعودی سهام، قیمت توقف محافظ خود را دوباره به سمت بالا تنظیم کنید
[ترجمه ترگمان]به دنبال حوزه های پشتیبانی (یا حمایت از قیمت پایین و یا پشتیبانی قیمت پایه)در نمودار دقیقه ای، و دوباره تنظیم قیمت توقف حفاظتی خود به سمت بالا را به عنوان موجودی که به تجمع ادامه می دهد، تنظیم کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس